• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5901 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۷ آبان

اميررضا واعظ آشتياني در گفت‌وگو با «اعتماد»:

برگرداندن استقلال به وزارت ورزش؟ آنها چه گلي به سر باشگاه زده بودند؟

اوضاع پرسپوليس هم‌ گل و بلبل نيست!

روزبه دلاور

به گزارش «اعتماد» پس از آنكه صحبت از انتخاب مجتبي جباري به عنوان مدير ورزشي استقلال شد و مديران باشگاه اين موضوع را تاييد كردند حالا صحبت از تغييرات وسيع‌تر در بدنه مديريتي اين باشگاه است. چندي پيش در گزارشي اختصاصي از تغيير قريب‌الوقوع مديرعامل باشگاه نوشتيم و احتمالا به زودي شاهد جابه‌جايي در بين اعضاي هيات‌مديره و در نهايت مديرعاملي استقلال خواهيم بود اتفاقي كه به نظر نمي‌رسد اكثريت هواداران آبي دوست با آن مشكلي داشته باشند! اما اين تغييرات در چه صورتي مي‌تواند به سود استقلال باشد؟ چرا بیشتر مواقع دو باشگاه پرطرفدار كشورمان بايد از تغييرات در بدنه مديريتي تيم محبوب‌شان رنج ببرند؟ براي رسيدن پاسخ اين سوالات با اميررضا واعظ آشتياني، مديرعامل اسبق استقلال گفت‌وگويي ترتيب داديم كه ماحصل آن را در ادامه مي‌خوانيد.

 

صحبت از تغيير و تحول در بدنه مديريتي باشگاه استقلال است. نظر شما در اين خصوص چيست؟

اول اينكه متاسفانه بيش از يك دهه است كه شاخصي براي انتخاب مدير نبوده و چون شاخص براي انتخاب مدير وجود نداشته و با توجه به شرايط فعلي باز هم شاخصي نمي‌بينيم! حالا اميدواريم براي يك بار هم كه شده انتخاب يك مدير بر اساس يك شاخص يا منطق يا به تعبيري مطالبه مردم در حوزه‌هاي مختلف از جمله ورزش و فوتبال صورت بگيرد و مدير بر اساس شايسته‌سالاري انتخاب شود و از آزمون و خطا پرهيز كنند. از انتخاب افرادي كه كمترين اطلاعات را در حوزه‌هاي مديريتي دارند، پرهيز كنند. فقط همين را مي‌توانم بگويم!

چه چيزي بايد در مديريت اين باشگاه تغيير كند تا هر اتفاقي به مديريت ربط پيدا نكند؟

اين موضوع برمي‌گردد به شاخصه‌ها چون رعايت نشده است. انتخاب يك مدير را كه ‌نمي‌شود با آزمون و خطا پيش برد. نه تنها در ورزش بلكه در حوزه‌هاي ديگر هم شرايط همين است. يعني شاخصه‌ها بر اساس شايسته‌سالاري نيست و بر اساس علاقه يك مدير ارشد به افراد مختلف است. همين مي‌تواند ملاك باشد! حالا اين علاقه يا علاقه صنفي است يا سياسي يا رانت! به هر صورت يكي از اينها اتفاق مي‌افتد كه انتخاب‌ها كارآمد يا منجر به اتفاقات خوب نمي‌شود.

همين ‌طور هم زنجيره‌وار به رده پايين مي‌رسد؟

فرقي نمي‌كند؛ از بالا تا پايين را در بر مي‌گيرد. وقتي انتخاب ارشد درست نباشد تا پايين همين طور خواهد بود. يعني افرادي كه تجربه‌ ندارند و احيانا مي‌خواهند كار پوپوليسمي كنند، مي‌آيند. آنها هم مي‌خواهند افرادي را بياورند و مسووليت بدهند كه يك دقيقه كار مديريتي و اجرايي نكردند يا چالش‌ها را تجربه نكردند خب همين مي‌شود انتخاب‌هاي بدون شايسته‌سالاري و بدون شاخص معني‌اش همين است ديگر. البته برخي‌ها هستند كه ادعاي تجربه دارند اما تجربيات به درد بخوري ندارند. اين هم هست! يعني تجربيات‌شان به‌روز نيست خب اين دسته از افراد را هم داريم يعني هم اين طرف بام را داريم و هم آن طرف بام!

دولت با اين انتخاب‌ها مي‌خواهد بيشتر نقش نظارتي داشته باشد يا اهداف ديگري دارد؟

همه مدلي كه شما تصوري كنيد، هست؛ از رفع مسووليت گرفته تا توصيه و سفارش افراد ناكارآمد و ناكاربلد. همه مدلي در اين موضوعات اتفاق مي‌افتد. اجتناب‌ ناپذير هم هست و تنها در باشگاه استقلال هم نيست اما اميدواريم اگر باشگاه استقلال مي‌خواهد تغييراتي را ايجاد كند كه منجر به اتفاقات خوب شود و تحولي در اين باشگاه ايجاد شود و يك جايگاه خوبي پيدا كند انتخاب‌هاي درست و منطقي و مبتني به موضوعات كارشناسي باشد و باز هم دور باطل نباشد! اميدوارم مطالبه مردم به درستي محقق شود و آن هم انتخاب افراد شايسته باشد تا بتوانند كارآمدي خود را نشان بدهند.

در گذشته چه مشكلات مديريتي رخ داده كه اكنون دامن اين مجموعه را گرفت؟

ريشه همه اين اتفاقات عدم انتخاب افراد كارآمد بوده. تمام اتفاقات همين است يعني اينكه‌ نه فقط در استقلال بلكه هر سازماني كه انتخاب‌ها درست نباشد اين پايه كج تا ثريا مي‌رود و اين يك واقعيت است. اما اگر مبنا بر اساس شايسته سالاري و شاخصه‌ها بر نگاه منطقي و منصفانه باشد مطمئنا افرادي كه انتخاب مي‌شوند به دنبال افراد كارآمد مي‌روند نه به دنبال افراد ضعيف‌تر از خودشان. شما فكر نكنيد الان وضعيت پرسپوليس هم‌ گل و بلبل است. آنها هم شرايط خاص خودشان را دارند. يعني اگر مي‌خواهند دو باشگاه مقتدر و به معناي واقعي باشگاه داشته باشيم و كارآمدي داشته و حرفي براي گفتن داشته باشند اول بايد موضوع مديريت را حل كنند. يك روزي مي‌گفتند اين دو باشگاه مشكل مالي دارند خب الان كه مشكل مالي ندارند اما باز هم مي‌بينيم مشكلات هست و اين نشان مي‌دهد اين دو تيم باشگاه نيستند و ساختار ندارند و نيروي انساني كه اين دو باشگاه را به آن معنا تكان بدهد، ندارند. اينكه يك باشگاه ساكت باشد دلالت بر پيشرفت آن نيست البته خوب است كه ساكت باشد و كمترين حواشي را داشته باشد اما چه اتفاقي افتاده است؟ آيا موفقيت فقط در صدر جدول بودن و قهرمان شدن است؟‌ آيا فقط به اينها مي‌گويند موفقيت؟ بابت اين موفقيت‌ها چقدر هزينه شده و چقدر درآمد داشته؟ چقدر توانسته اثرگذار باشد به لحاظ فرهنگي و اجتماعي و حتي سياسي؟ چقدر توانستند؟ نمي‌گويم اروپا اما آيا با استانداردهاي كشورهاي اطراف خودمان ‌هم باشگاه‌داري مي‌كنيم يا نه؟ موضوع اين است.

با افرادي كه اعتقاد دارند استقلال باز هم تحت مديريت وزارت ورزش و جوانان اداره شود، موافق هستيد؟

نه؛ مثلا دست وزارت ورزش بود چه گلي بر سر اينها زد كه بخواهد برگردد؟ ببينيد من خودم در بحث‌هاي كارشناسي در سه سال گذشته جزو پيشنهاد ‌دهنده‌هايي بودم كه مي‌گفتم براي رهايي از موضوع AFC كه دو باشگاه نمي‌توانند زيرمجموعه دولت باشند يا يك مجمع داشته باشند، پيشنهاد دادم كه اين دو باشگاه به ‌طور موقت واگذار شوند به دو حياط خلوت دولت و يك برنامه سه الي پنج ساله از آنها بخواهند كه اين باشگاه‌ها را تبديل به دو باشگاه كارآمد كنند. ظرف مدت سه الي پنج سال. بعد بتوانند از طريق اين كارآمدي به واسطه بورس، حالا يا بلوكي يا خرده فروشي ببرند و واگذار كنند. من اعتقادم نبود كه بماند در اختيار خصولتي يا دولتي. نه! اعتقادم اين بود ابتدا مشكل AFC را حل كنند كه اين كار را كردند و من هم در مصاحبه‌هاي مختلف‌ حمايت كردم اما نه اينكه بدون برنامه باشد. آيا واقعا سازمان خصوصي‌سازي از اين دو‌ نهادي كه واگذار كرده از آنها برنامه سه يا پنج ساله نخواستند؟ اگر نخواستند كه هيهات است اگر هم كه خواستند بايد طبق همان برنامه‌ جلو بروند و ظرف سه تا پنج سال شرايط مهيا شود و اين دو باشگاه ارزش افزوده ايجاد كنند و آن وقت سهام‌شان در بورس خوب مي‌شود و خريداري هم كه مي‌آيد پول بيشتري به دولت مي‌دهد كه اينجا دولت منتفع مي‌شود يا بخش خصولتي.

سوال آخر درباره ‌حضور ‌افرادي مثل مجتبي جباري در بدنه مديريتي باشگاه‌ها را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

اصولا خوب بودن يك فوتباليست دليل بر اين نيست كه حتما مدير خوبي شود. اين مثال را هميشه گفتم كه بكن باوئر قيصر فوتبال جهان بود نه فقط كشور آلمان اما مديرعامل افتخاري بايرن مونيخ بود از طرفي اولي هوينس هم ‌بود كه فوتباليست خوبي به حساب مي‌آمد و بعد هم مدير خوبي شد. اينكه‌ بگوييم فردي فوتباليست، بسكتباليست يا واليباليست خوبي بود پس مدير خوبي مي‌شود، درست نيست؛ اما اگر باشد كه استثنا است و اشكالي هم ندارد.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون