تحليلي اجتماعي پيرامون خودكشي دختران دانشآموز
اگر ما ميخواهيم فرزندانمان عدالت، انسانيت، مدارا، مقابله با بحرانها و رفتار مطلوب اجتماعي را ياد بگيرند، بايد زمينه را براي آنها آمادهسازيم تا دانشآموزان بتوانند اين امور را تمرين كنند و در آينده در رفتار آنان نقش ببندد.
تشديد ادراك ناخوشايند يعني بارها و به دفعات مورد تحقير قرار گرفتن و درماندگي خودآموخته را در دانشآموز تلقين كردن تا آرام آرام به سوي اين تفكر برود كه ابزارها و مكانيزمهايي كه او را در بر گرفته است، نه تنها كارساز نيست كه در بسياري از موارد پيامدهنده به سوي تخريب و ويراني روان انساني است و در واقع خود ويراني (مرگ) را به او ميآموزد. امروزه در همه جاي دنيا «مددكاران اجتماعي» در نهاد خانواده و آموزش و پرورش براي همراهي و تسهيلگري به اين دو نهاد حضور دارند و امر «انسانسازي» را به عنوان سرمايههاي آينده كه در آباداني يك كشور تاثيرگذار است، را با عملكرد مشاورهاي پيش ميبرند. و اين در حالي است كه در مدارس ما همچنان زبان زور و سلطه در تعاملات با دانشآموزان بيشترين كاربرد را دارد.
گفتوگو در بستر اعتماد، حلقه مفقوده تعاملات انساني در سطوح كلان، ميانه و خرد در نهاد آموزش و پرورش است و خوب است كه در دروس در سطوح مختلف، دو واحد محتواي ارتباط گفتوگويي تدريس شود تا بتوان در هنگامه رخ دادن مشكل يا برخورد و بحراني براي دانشآموزان، به مهارتهاي ارتباطي از طريق زبان گفتوگو دست يازند تا قبل از هر اتفاق ناگواري، بتوانند مساله و مشكل را با زبان مشاركت و حمايت و همدلي حل كنند. همچنين ما بايد بدانيم كه آموزش اخلاق فقط با انجام فرايض ديني محقق نميشود و مراسم ديني بخشي از دين است و بخش ديگر تعاملات آدمها با هم است. يعني ايجاد تعاملي كه زمينهساز سرمايه اجتماعي براي دانشآموزان باشد تا در تنگناها از آن استفاده نمايند.
(جامعه شناس)