سفر اخير رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي و بازديد بيسابقهاش از تاسيسات هستهاي نطنز و فردو كه همزماني داشت با ادعاي رسانههاي غربي در باب ديدار ايلان ماسك با سعيد ايرواني (ادعايي كه مقامهاي رسمي كشورمان قويا آن را تكذيب كردهاند) توجه برخي ناظران بينالمللي را به خود جلب كرده است. به باور برخي تحليلگران سفر گروسي در شرايطي انجام گرفته است كه از يك طرف تروئيكاي اروپايي براي تصويب قطعنامهاي عليه برنامه هستهاي ايران در نشست فصلي شوراي حكام خيز برداشته و از طرفي ديگر دونالد ترامپ خود را براي ورود دوباره به كاخ سفيد آماده ميكند. در چنين شرايطي تحليلها در باب روابط ايران و نهاد پادماني و فراتر از آن تعامل احتمالي ايران با غرب و بهطور مشخص ايالاتمتحده به واسطه متغيرهاي مختلف مبهم و در عين حال پيچيده است. گروهي با استناد به مواضع تند تروئيكاي اروپايي عليه ايران به واسطه ادعاي اين گروه در باب مقولههايي ادعايي چون همكاري نظامي تهران و مسكو و همچنين تيم تازه ترامپ كه به نظر متشكل از شاهينهاي امريكايي و ضدايراني است، مدعياند كه ايران در مسير تعامل و تنشزدايي مسير دشواري پيش رو دارد. از منظر اين گروه، تعامل احتمالي تهران و نهاد پادماني را ميتوان تابعي از كنش و واكنش احتمالي ايران و غرب و فراتر از آن تحولات خاورميانه قلمداد كرد. با اين همه گروهي ديگر اميدوارند و با اشاره به شخصيت معاملهگر ترامپ براين باورند كه در صورت همكاري نسبي تهران و آژانس، بستر براي رايزني احتمالي ميان ايران و ايالاتمتحده هموار خواهد شد. از آنجايي كه گمانهزنيها درباره آينده برنامه هستهاي ايران و همچنين تعامل احتمالي تهران و نهاد پادماني افزايش يافته، روزنامه اعتماد در گفتوگو با حسن بهشتيپور، كارشناس مسائل سياسي و رحمان قهرمانپور، كارشناس مسائل بينالملل تلاش كرده تا ابعاد مسيري پرتنش ميان ايران با غرب و نهاد پادماني را بررسي كند.
رحمان قهرمانپور در باب ادعاهايي كه درخصوص مذاكرات ادعايي احتمالي ميان تهران و واشنگتن و مسير پيش روي دو بازيگر در دولت ترامپ، مطرح شده براين باور است كه در شرايط كنوني متغيرهاي متعدد و مهمي جهت تبيين روابط طرفين بايد مورد توجه قرار بگيرد. به باور او شايد مهمترين متغير ارزيابيهاي ايران و امريكا از مذاكرات احتمالي باشد؛ گزارهاي كه ميتواند آينده گفتوگوها را تعيين كند. بهشتيپور اما ضمن اشاره به اهميت صدور احتمالي قطعنامههاي ضدايراني در شوراي حكام معتقد است كه بايد تا حد امكان سعي شود از صدور چنين قطعنامههايي جلوگيري شود يا در مراحل بعد به كنشهاي غرب واكنش متناسب نشان داده شود، چراكه صدور متوالي اين قطعنامه منجر به پروندهسازيهاي متعدد عليه ايران در مجامع بينالمللي خواهد شد؛ گزارهاي كه در ميانمدت چالشبرانگيز ميباشد.
مشروح اين گفتوگو در ادامه ميآيد:
قهرمانپور: ايران و امريكا نميخواهند ماشه فعال شود/ آغاز رايزنيهاي ديپلماتيك سناريوي محتملتري است
رحمان قهرمانپور در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب همزماني سفر آقاي گروسي و نيز فعل و انفعالاتي اروپا مبني بر تصويب قطعنامه ضد ايراني عليه برنامه هستهاي ايران و نتايج حاصل از آن گفت: واقعيت اين است كه برقراري ارتباط معنادار ميان تحولاتي كه به صورت همزمان رخ داده مستلزم آن است كه از فعل و انفعالهاي پشت پرده مطلع باشيم. اما به واسطه آنكه در اين باره اطلاعات موثقي در دست نيست، نميتوان ارتباط معناداري ميان اين رويدادها تعريف كنيم. به باور قهرمانپور، شواهد نشان ميدهد با بازگشت دوباره ترامپ به كاخ سفيد تحركات جديدي در روابط ميان ايران و امريكا و همچنين ايالاتمتحده و اسراييل آغاز شده است، به گونهاي كه هر دو بازيگر (ايران و امريكا) تلاش دارند از فرصت به دست آمده حداكثر بهرهبرداري را داشته باشند. صحبتهاي اخير آقاي عراقچي در اين راستا نشان داد كه ايران نيز نگران فعالسازي مكانيسم ماشه بعد از به پايان رسيدن بازه زماني 10 ساله برجام است. از همين رو تهران نيز به نوبه خود تلاش دارد از فرصت كوتاهي كه تا منقضي شدن برجام وجود دارد حداكثر استفاده را داشته باشد. طبيعتا اين نگراني بر محافل امريكا و اسراييل نيز حاكم است. اين كارشناس مسائل بينالملل در ادامه يادآور شد، تحركات و پوياييهاي سياسي پيش رو عمدتا ناشي از قدرت گرفتن دوباره ترامپ است. قهرمانپور در ادامه و در رابطه با سفر آقاي گروسي كه در آستانه اجلاس فصلي شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي انجام شده است، تاكيد كرد؛ رييس آژانس بينالمللي انرژي اتمي طي يكي، دو سال اخير همواره خواهان توجه قدرتهاي بزرگ به مساله هستهاي ايران بوده است و در اين مورد نگرانيهاي خود را رسانهاي كرده است. به گفته قهرمانپور پيش از سفر اخير آقاي گروسي نيز همچنان اين نگرانيها ازسوي ايشان در باب برنامه هستهاي ايران مطرح شده است. اما از طرفي ديگر رييس پادمان ابراز اميدواري كرده كه ايران و آژانس توافق مارس 2023 را اجرايي كنند. قهرمانپور در اين باره به «اعتماد» گفت: تصور ميكنم سفر اخير ايشان بيشتر در راستاي ماموريتهايي است كه براي ايشان طبق دستورالعمل آژانس تعريف شده است. در راس اين ماموريتها نيز بحث اجراي توافق مارس 2023 قرار دارد؛ توافقي كه تلاش دارد موضوعات مهم باقي مانده ميان ايران و نهادپادماني را حل كند.
اين كارشناس مسائل سياست خارجي در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» در باب دلايل بازديد بيسابقه مديركل آژانس از تاسيسات نطنز و فردو نيز گفت: اين اقدام ميتواند دلايل مختلفي داشته باشد. البته كه اخبار رسمي از اين بازديد منتشر نشده است. اما اين احتمال وجود دارد كه نشان دادن سالنهاي تازهتاسيس سايت فردو هدف اصلي از صدور مجوز بازديد براي آقاي گروسي توسط ايران باشد. همزمان نيز احتمالا ايران از اين طريق نشان داده است كه سايتهاي جديد و مراكز غنيسازي در برابر حملات احتمالي خارجي مصون هستند؛ شايد اين همان پيامي است كه تهران بدين طريق و به شكلي ضمني براي واشنگتن و تلآويو مخابره كرد. با اين همه قهرمانپور تاكيد دارد كه سناريوهايي كه بدانها اشاره شد، صرفا براساس حدس و گمان است و در زمينه اسناد خبر دقيقي در دست نيست. اين كارشناس مسائل بينالملل در بخش ديگري از گفتوگوي خود با «اعتماد» يادآور شد: شايد آقاي گروسي قصد داشته از فعاليتهايي كه در اين سايتها انجام ميشود بازديد كند؛ بنابراين ديدار ايشان از دو سايت غيرمنتظره نبود، چراكه به طور معمول بازرسان اين بازديدها را انجام ميدهند و مديركل آژانس نيز در صورت موافقت ايران چنين اختياري را داشته و دارد.
قهرمانپور در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» در باب چرايي مواضع تند اخير اروپا در قبال ايران و درخواست مجدد تروئيكاي اروپايي مبني بر تصويب قطعنامه ضدايراني در نشست فصلي شوراي حكام و احتمال اثربخشي اين سفر بر مواضع آنها گفت: توجه داشته باشيم كه در جلسات فصلي قبلي شوراي حكام، امريكا اصليترين مخالف صدور قطعنامه بود و اتحاديه اروپا به واسطه نگراني از گسترش دامنه جنگ در اوكراين مواضع تندتري اتخاذ كرده و بر صدور قطعنامه تاكيد داشت. به باور اين كارشناس مسائل بينالملل اكنون نيز بايد ببينيم دولت بايدن همچنان با صدور قطعنامه مخالفت خواهد كرد يا با پيروزي ترامپ، سياست بايدن نيز تغيير كرده و اين بازيگر با تروئيكاي اروپايي همصدا خواهد شد. با اين حال قهرمانپور تاكيد كرد، صرف قرائت قطعنامه به معناي تصويب آن نيست. اما سفر اخير آقاي گروسي به تنهايي نميتواند مانع از صدور قطعنامه شود. از همين رو بايد منتظر ماند و ديد تصميم دولت بايدن در اين مورد چه خواهد بود.
اين كارشناس مسائل بينالملل در پاسخ به اين سوال كه در بازه زماني 10 ماهه تا اكتبر 2025 و منقضي شدن برجام، ايران چگونه ميتواند شرايط تنشزاي كنوني را مديريت كند و اساسا صدور اين قبيل قطعنامهها ميتواند زمينهساز فعالسازي مكانيسم ماشه پيش از اكتبر 2025 شود، تاكيد كرد: طبيعتا 10 ماه آينده هم براي ايران و هم براي ايالاتمتحده و تروئيكاي اروپا بسيار حساس است. به اين دليل كه ايران پيش از اين نيز هشدار داده كه در صورت بازگشت مكانيسم ماشه ممكن است رويكرد تندتري را اتخاذ كرده و به گزينههايي چون خروج از پيمان انپيتي متوسل شود، بنابراين بازه زماني حساسي را پيش رو داريم. در عين حال اما تهران براي مذاكره اعلام آمادگي كرده است. گفتني است ايالاتمتحده و اروپا نيز براي رايزني احتمالي آماده هستند، اما در اين ميان مساله فحواي متني است كه قرار است ايران و غرب و بهطور مشخص ايران و ايالاتمتحده در باب جزييات آن به توافق دست يابند. به عبارتي ديگر ايران و امريكا تمايل خود را رايزني اعلام كردهاند اما پاسخ به اين سوال كه اين تمايل در عمل چگونه محقق خواهد شد، بسيار سخت است.قهرمانپور در ادامه تاكيد كرد: يكي از سناريوي احتمالي اين است كه بسان سال 1392 ايران و امريكا به توافق موقت دست پيدا كنند كه پيش درآمد و مقدمه توافق كليتر باشد. تا ذيل اين توافق موقت خطر بازگشت مكانيسم ماشه در آبان 1404 رفع شود. اما در صورتي كه به هر دليلي اين توافق حاصل نشود و مكانيسم باشه فعال گردد، اين احتمال بالا است كه تنشهاي موجود تشديد شده و بستر براي رويارويي تمام عيار ميان تهران و تلآويو هموار گردد. از منظر اين كارشناس مسائل بينالملل، سناريوي بدبينانه نيز اين است كه در صورت بازگشت مكانيسم ماشه، ايران از پيمان انپيتي خارج شود و اين خود نيز ميتواند به معناي بازگشت تنشهاي جديتر به روابط ايران و امريكا و ايران و آژانس و شكلگيري بحران در نظم هستهاي موجود در جهان باشد. به باور قهرمانپور اين گزاره از دو منظر اهميت دارد؛ از يك طرف به واسطه خواست ايران كه نميخواهد مكانيسم ماشه فعال شود و از طرفي ديگر به دليل تمايل واشنگتن جهت دستيابي به توافق با تهران پيش از آنكه با اقدام غيرقابل پيشبيني ايران مواجه شود.
قهرمانپور در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» در باب ديدار ادعايي ايلان ماسك و نماينده ايران در سازمان ملل و چرايي انتخاب ماسك به عنوان نماينده واشنگتن در اين ملاقات ادعايي گفت: واقعيت اين است كه در مورد اين ديدار ادعايي همچنان اطلاعات جزيي موثق تاييد شدهاي دراختيار نداريم. عمدتا تحليلها برمبناي حدس و گمانها است. در اين زمينه برخي معتقدند كه ايلان ماسك به درخواست خود با سفير ايران در سازمان ملل ديدار داشته و برخي نيز معتقدند بدون اطلاع ترامپ اين ديدار انجام شده است. علاوه بر اين در باب اينكه ماسك حامل پيامي از سوي امريكا بوده و جزييات رايزنيهاي ادعايي نيز ترديدها بسيار است. در عالم سياست اين قبيل گزارهها هرچند كه اهميت دارند اما به تنهايي نميتوانند به چالش قديمي ميان تهران و واشنگتن كه همانا بياعتمادي حاكم بر روابط دو كشور است، پايان دهند. از طرفي ديگر همچنان نميدانيم ميزان نفوذ سياسي آقاي ايلان ماسك در كابينه ترامپ به چه ميزان است و به عبارتي ايشان قرار است چه اقداماتي انجام دهد. به باور قهرمانپور تا زماني كه جزييات مشخص نشود نبايد در اين مورد خوشبين يا بدبين بود بلكه ميبايست با توسل به رويكردي محتاطانه تحولات فوق را رصد كرد.
قهرمانپور در پاسخ به سوال پاياني «اعتماد» در اين باره كه در صورت ابراز تمايل ترامپ براي گشودن باب گفتوگو، ايران تحت چه شرايطي حاضر است وارد مذاكره شود، گفت: واقعيت اين است كه هنوز فضاي روشني در اين زمينه قابل رويت نيست. اما سياست رسمي و اعلامي ايران تاكنون اين بوده كه حاضر است درخصوص مسائل هستهاي وارد مذاكره شود اما در باب مسائل موشكي و فعاليتهاي منطقهاي خود رايزني نخواهد كرد، از همين رو مشخص نيست كه آيا دولت دوم ترامپ به خواست ايران روي خوش نشان خواهد داد يا خواهان اين است كه درخصوص مسائل موشكي و منطقهاي نيز ورود كند. در اين باره گمانهزنيهاي بسياري مطرح شده است. به نظر ميرسد كه يكي از اهداف توافق جامعي كه مقامات دولت بايدن از آن صحبت ميكردند تعريف فعاليتهاي منطقهاي و موشكي ايران ذيل توافق بوده كه در قالب آن به برنامه هستهاي نيز پرداخته ميشود. با اين همه به باور قهرمانپور در صورت مخالفت تهران با رايزني درباره برنامه موشكي و منطقهاياش امكان توافق منتفي نيست. هرچند در اين باره رويكرد دولت دوم ترامپ مبهم است. اين كارشناس مسائل بينالملل در ادامه گفت، در اين رابطه گروهي معتقدند كه مساله اصلي ترامپ با ايران موضوع هستهاي است؛ اما گروهي ديگر با اشاره به تحولاتي كه در يك سال گذشته در منطقه رخ داده، مدعياند كه ترامپ به دنبال آن است تا سياست مهار ايران را اجرايي كرده و درخصوص مسائل موشكي و محور مقاومت نيز به توافق پايداري با ايران دست يابد و با آسودگي دكترين خود را براي مهار چين در آسيا پاسيفيك تعريف و اجرايي كند. حال بايد ديد در صورت آغاز مذاكرات ميان طرفين در عمل چه بده بستانهايي انجام خواهد شد. اينكه ايران چه امتيازاتي خواهد داد يا چه امتيازاتي اخذ ميكند، همه اينها به شكل مذاكرات و اهداف طرفين منوط است. به عبارتي ديگر اين احتمال وجود دارد كه مواضع ايران در روند مذاكرات سختگيرانهتر باشد يا بالعكس تهران از رويكردي منعطفتر پيروي كند. به باور قهرمانپور اين گزاره به ارزيابيهاي دوجانبه از خواستهاي متقابل روي ميز مذاكره منوط است. اگر ارزيابي ايران اين باشد كه طرف امريكايي به دنبال اخذ امتيازات غيرقابل قبول است ممكن است مواضع سختگيرانهتري را اتخاذ كند يا بالعكس. به عبارت ديگر مسائل تاكتيكي و نحوه پيشبرد رايزنيها داراي اهميت است. اما در شرايط كنوني بحث بر سر اين موضوع است كه آيا اين مذاكرات آغاز خواهد شد يا خير.
حسن بهشتيپور: اروپا به دنبال فعال شدن ماشه است/ تهران با مواضع شخصي گروسي مشكل دارد نه تعهدات پادماني
حسن بهشتيپور در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب معناي سفر اخير آقاي گروسي به تهران و اينكه اين سفر ميتواند مسير جديدي را پيش روي تهران و آژانس قرار دهد يا خير، گفت: محور اصلي مناقشات فني موجود ميان تهران و آژانس به عملكرد دولت اول ترامپ و خروج يكجانبهاش از برنامه جامع اقدام مشترك يا برجام باز ميگردد. سفر آقاي گروسي به تهران نيز در چارچوب همكاريهاي ميان ايران و اين نهاد بينالمللي صورت گرفته است. به واقع آژانس بينالمللي انرژي اتمي مشخصا دو ابهام درخصوص دو مكان در ايران را مطرح كرده است. ايران نيز از اين دو مكان براي آژانس ابهامزدايي كرده است، اما به نظر ميرسد پاسخهاي تهران قانعكننده نبوده است. از نگاهي ديگر آژانس درخواستهايي را از ايران داشته كه به هيچ عنوان در چارچوب و ذيل اِنپيتي (NPT) قرار ندارند و اين درخواستها ذيل توافق برجام مطرح شده است. به عبارتي ديگر آژانس مدعي است در كد 1.3 كه ذيل بندهاي انپيتي قرار دارد اختلافاتي با ايران دارد. اين نهاد پادماني ادعا ميكند كه اين كد به ما اختياراتي را اعطا ميكند كه نظارت و كنترل بيشتري را بر فعاليتهاي هستهاي ايران اعمال كنيم. يكي از گزينههاي ادعايي آژانس نظارت بر راهاندازي دوربينهاي آنلاين و بازرسيهاي ويژه بر تاسيسات هستهاي ايران است. ايران نيز تاكيد دارد كه بر آنچه در چارچوب انپيتي ذكر شده، پايبند است. ذيل اين ادعا نيز مقامات ايراني معتقدند در شرايطي كه طرف مقابل به تعهدات برجامي عمل نكرده است ما نيز نميتوانيم به عنوان عضو اين توافق همچنان به اجراي تعهدات خود ادامه دهيم. اين يك تعهد دو طرفه است كه بايد همگي متعهد به اجرا باشند. گفتني است در اين زمينه گزارشات دورهاي سه ماهه توسط مديركل به آژانس ارايه ميشود. لازم به ذكر است مديران قبلي آژانس نيز درخصوص برنامه هستهاي ايران گزارشهاي متعدي را به شوراي حكام ارايه ميكردند. در اين گزارشات جزييات برنامه هستهاي ايران نيز قيد شده است. به عنوان مثال ميزان ذخاير اورانيوم غني شده با ذكر جزييات اعلام ميشود. همچنين در گزارشها به تعداد سانتريفيوژها و عملكرد آنها نيز پرداخته ميگردد. ارايه اين گزارشات دورهاي ماحصل حضور بازرسان آژانس در ايران است.
اين كارشناس مسائل بينالملل در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» در اين رابطه كه مشكل اصلي ايران و آژانس به كدام عامل بازميگردد، گفت: به نظر ميرسد كه آژانس براساس توافقي كه در اسفند ۱۴۰۱ انجام شده انتظار اجرايي شدن گزارههايي را دارد. نكته مهم اين است كه ايران نيز آمادگي اجراي توافق را دارد اما صرفا به لحاظ فني با آژانس اختلافنظر دارد. اختلاف در اين حوزه نيز به عدم صدور ويزا براي بازرسان ويژه آژانس كه البته ايران آنها را عنصر نامطلوب تلقي كرده است باز ميگردد. البته كه به اعتقاد من اين قبيل مسائل جزيي قابل رفع شدن هستند.
بهشتيپور در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» در باب دستاورد احتمالي سفر گروسي بالاخص آنكه رييس پادمان از تاسيسات نطنز و فردو بازديد كرد نيز گفت: به اعتقاد من آقاي گروسي با دست پر به وين بازگشته است. از آن گذشته در اقدامي بيسابقه ايشان از تاسيسات نطنز و فوردو بازديد كردند و اين مساله در شرايط فعلي بسيار اهميت دارد. هرچند كه با اين تفاسير و اجازه دسترسي كه ايران به ايشان براي بازديد از اين دو مكان مهم داده است ايشان همچنان در كنفرانس خبري خود اعلام كردند كه اختلافات همچنان باقي است. اين اختلافات نيز به كارگزاري همان دوربينهاي آنلاين كه پيش از اين نيز اشاره كردم، بازميگردد، چراكه پيش از اين نيز كاركرد اين دوربينها اينگونه بوده است كه آژانس طي درخواستي ويديوهاي ضبط شده در ساعات مشخص فعاليتها را بررسي ميكرده است. اما اكنون درخواست آژانس ناظر بر آنلاين بودن اين دوربينها است. ايران نيز چنين درخواستي را تا زماني كه طرف مقابل به تعهدات برجامي خود عمل نكند نخواهد پذيرفت. فارغ از آن، اين درخواست آژانس اساسا خارج از چارچوب اِنپيتي است. براساس انپيتي بازرسان آژانس به صورت حضوري و نيز در صورت درخواست ويديويي از بخشهايي از تاسيسات و نيز در ساعات خاصي ميتوانند درخواست دهند اما قادر به رصد فعاليتها به صورت آنلاين نيستند. از طرفي ديگر اجازه بازديد از تاسيسات نطنز و فردو به مديركل آژانس توسط ايران به معناي همكاري كامل ايران با اين نهاد است پيام آن اين است كه تهران در اين زمينه پنهان كاري نكرده است. البته كه اجازه اين بازديد ميتواند موجبات جلب اعتماد آژانس را فراهم كند و در مقابل انتظار ميرود كه آژانس نيز همكاريهاي متقابل خود را با ايران افزايش دهد.
اين كارشناس مسائل بينالملل در پاسخ به سوال «اعتماد» در اين خصوص كه سفر آقاي گروسي پيش از نشست شوراي حكام و تهديد تروئيكاي اروپايي مبني بر صدور قطعنامه چه نتايجي را به دنبال دارد نيز گفت: خيز كشورهاي اروپايي براي تصويب قطعنامه عليه ايران نهايت كارشكني اين كشورها در راستاي توافقات ايران و آژانس را نشان ميدهد. آقاي اسلامي رييس سازمان انرژي اتمي نيز طي پيامي به اين كشورها اعلام كردند كه در صورت تصويب چنين قطعنامهاي بلافاصله اقدامات جديدي در زمينه برنامه هستهاي ايران آغاز خواهد شد. اين اقدامات به اين صورت است كه احتمالا ايران سطح همكاريهاي خود با آژانس را كاهش خواهد داد. ذيل اين توضيحات بايد اشاره داشت كه ادعاي مطرح شده مبني بر عدم استقلال آژانس بينالمللي انرژي اتمي، ادعاي درستي نيست. آژانس تنها نهاد بينالمللي ناظر بر فعاليتهاي هستهاي در تمام جهان است. لذا نميتوان فعاليتهاي اين نهاد را زير سوال برد. اماآقاي رافائل گروسي مديركل فعلي اين نهاد است كه به واسطه گرايشات سياسي كه دارد نميتواند عملكرد مستقلي داشته باشد. بنابراين به راحتي تحت تاثير فشارهاي سياسي آلمان و انگليس فرانسه و امريكا و ساير كشورها قرار ميگيرد. سوابق فعاليت اين نهاد نشان داده است كه تغيير مديران نيز عملكردهاي متفاوتي را به دنبال داشته است. در دوره رياست آقاي آمانو با وجود تشديد فشارهاي امريكا حتي در زمان ترامپ يك گزارش منفي عليه ايران ارايه نشده است، چراكه نهاد پادماني معتقد بود ايران برجام را به درستي و دقيق اجرا كرده است. واقعيت اين است كه مشكل فعلي ايران با آژانس شخص آقاي رافائل گروسي است، چراكه او به عنوان مديركل بايد بيطرف بماند و اساسنامه آژانس را به درستي رعايت كند. شاهد بوديم او در پاسخ به سوالي در اين مورد كه اسراييل تهديد كرده است به تاسيسات هستهاي ايران حمله كند به جاي اينكه اين تهديد تلآويو را محكوم كند، ميگويد: من تحليلگر نيستم و در جايگاه مديركلي اجازه تحليل ندارم. البته كه اين جمله درست است، چراكه اين موضوع ابعادي حقوقي دارد. اما اين درحالي است كه آقاي گروسي در خصوص رفتارهاي ايران موضعگيري دارد. بنابراين رييس پادمان نبايد به خود اجازه دهد كه وارد بازيهاي سياسي شود و صرفا در چارچوب مسائل فني و حقوقي و نيز آنچه كه به آژانس محول شده است عمل كند. من تصور ميكنم در اين صورت مشكلي در روابط ميان ايران و آژانس ايجاد نخواهد شد.
اين كارشناس مسائل بينالملل در پاسخ به اين سوال «اعتماد» در باب اينكه صدور اين قبيل قطعنامهها چه پيامدهاي اجتنابناپذيري را ميتواند براي ايران به دنبال داشته باشد، گفت: صدور اين قطعنامهها به تنهايي فاقد اثربخشي هستند. اما موضوع مهمي كه وجود دارد اين است كه نبايد به اميد اثربخش نبودن آنها منفعل باشيم. به اعتقاد من حتما بايد واكنش نشان داد و اقدام كرد. به اين دليل كه صدور اين قطعنامهها در واقع طي شدن فرآيندي براي پروندهسازي عليه ايران است. با تصويب هر يك از اين قطعنامهها اسناد جديدي به پروندههاي قبلي ايران افزوده ميشود. به واقع اين اقدامات به منظور زمينهسازي براي فعالسازي فرآيند اسنپ بك يا همان مكانيسم ماشه است. آلمان و فرانسه همچنان از برجام خارج نشدهاند به اين دليل كه اميدوارند تا قبل از 27 مهرماه ۱۴۰۴ كه برجام به صورت خودكار به پايان ميرسد بتوانند پرونده ايران در شوراي امنيت را بعد از گذشت 10 سال به شرايط پيشين خود بازگردانند. واقعيت اين است كه اروپاييها از طريق تصويب اين قطعنامهها به دنبال پروندهسازي عليه ايران هستند تا بتوانند قبل از پايان برجام مكانيسم ماشه را فعالسازي كنند. گفتني است وزير امور خارجه انگليس نيز اخيرا تهديداتي را مطرح كرده است. ايران نيز پيش از اين اعلام كرده است كه اگر تحركات غربيها منجر به فعالسازي مكانيسم ماشه شود احتمالا از انپيتي خارج خواهد شد. به اين دليل كه اگر بنا باشد قطعنامههاي ششگانه بازگردند ايران ممكن است رسما از انپيتي خارج شود. لذا ما نيز نبايد نسبت به صدور اين قطعنامههاي مكرر بيتفاوت بمانيم. قطعنامه به خودي خود فاقد اثرگذاري است و نميتواند برنامه هستهاي ايران را تحت تاثير قرار دهد. اما در بلندمدت منجر به قطور شدن پروندههاي ايران نزد مجامع بينالمللي خواهد شد، درنهايت نيز نهادهاي بينالمللي با استناد به اين پروندهها عليه ايران اقدام خواهند كرد. فراموش نكنيم پرونده ايران در سال 1387 در شرايطي به شوراي امنيت ارجاع داده شد كه پيش از آن 9 قطعنامه ديگر صادر شده بود و نهمين قطعنامه را به شوراي امنيت ارجاع دادند.
بهشتيپور در پاسخ به سوال پاياني «اعتماد» در باب عملكرد آژانس در قبال تنش آفرينيها اسراييل عليه ايران و همچنين تهديدات مكرر اين رژيم مبني بر حمله به تاسيسات هسته ايران نيز، گفت: تهديد در باب حمله ادعايي به تاسيسات هستهاي ايران توسط اسراييل مساله مهمي است كه بايد قطعا محكوم شود،. چراكه يك عضو آژانس بينالمللي انرژي اتمي عضو ديگر اين نهاد را تهديد كرده است. آژانس بايد اقدامات بازدارندهاي را در اين زمينه انجام دهد. اسراييل نيز عضو آژانس است اما به دليل امضا نكردن انپيتي خود را متعهد به بازرسي ماموران آژانس نميداند و اساسا اجازه نظارت بر تاسيسات هستهاي ديمونا را هم نيز نميدهد. به عبارتي ديگر اين رژيم صرفا براي استفاده از مزاياي آژانس عضو اين نهاد شده است اما تعهدات اين نهاد را انجام نميدهد. اين درحالي است كه در رابطه با ايران بيشترين بازرسيها در طول تاريخ آژانس از سال ۱۹۵۶ انجام شده است. لذا شاهد نظارتهاي بيسابقه اين نهاد بر برنامه هستهاي ايران هستيم. تهديدهاي مكرر مبني بر هدف قرار دادن تاسيسات هستهاي كشوري با اين نظارتهاي شديد و همچنين تا اين حد متعهد، نشاندهنده اين موضوع است كه در جهان امروز قدرت و نفوذ چقدر ميتواند بر عملكرد نهادهاي بينالمللي تاثيرگذار باشد.