• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5926 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۸ آذر

تكنیسين اورژانس «دلگان» در جريان حمله مسلحانه به آمبولانس جان خود را از دست داد

«محمدرضا نورا» به عنوان اولين شهيد درمانگر كشور به خاك سپرده شد

رييس دانشگاه علوم پزشكي ايرانشهر:

اورژانس از نيروي انتظامي درخواست كمك كرد ولي نيروي انتظامي نيامد 

مديركل پيشگيري از جرم دادستاني كل كشور: اگر پليس مرتكب قصور شده باشد حتما برخورد مي‌كنيم

 

گروه اجتماعي

«محمدرضا نورا»؛ تكنیسين اورژانس شهرستان دلگان كه هفته قبل در جريان تيراندازي طرفين يك درگيري طايفه‌اي، جان خود را از دست داد، صبح ديروز با عنوان «اولين شهيد درمانگر» به خاك سپرده شد.

شهيد محمدرضا نورا، غروب يكشنبه 11 آذر به دنبال دريافت پيام ماموريت مبني بر مجروحيت چند نفر در درگيري طايفه‌اي در منطقه شمس‌آباد شهرستان دلگان و ضرورت انتقال مجروحان به بيمارستان ايرانشهر به دليل كمبود امكانات درماني شهرستان دلگان، به همراه محمد حسن نارويي؛ همكار قديمي خود و از ديگر عوامل پايگاه اورژانس شهرستان دلگان، راهي محل حادثه شد و بعد از انتقال مجروحان به آمبولانس به همراه يكي از نزديكان مجروحان، در جاده منتهي به ايرانشهر حركت كرد اما هنوز از محل درگيري دور نشده بود كه آمبولانس اورژانس 115 توسط يكي از طرفين درگيري محاصره شد و مهاجمان، كابين آمبولانس را به رگبار بستند كه در جريان شليك مستقيم و پياپي به كابين آمبولانس ، مجروحان و همراه ايشان و همچنين، محمدرضا نورا جان خود را از دست دادند و محمد حسن نارويي هم كه رانندگي آمبولانس را برعهده داشت از ناحيه دست چپ به‌شدت مجروح شد.

اينطور كه مسوولان سازمان اورژانس كشور و دانشگاه علوم پزشكي ايرانشهر مي‌گويند، طي روزهاي اخير، جلب موافقت بنياد شهيد براي اعطاي عنوان «شهيد» به محمدرضا نورا با دشواري فراواني همراه بوده چرا كه مسوولان بنياد شهيد با تاكيد بر مصاديق آيين نامه احراز جانبازي و شهادت، جان‌باختن كادر درمان درحملات و هجمه‌هاي خشونت‌آميز را مصداق شهادت نمي‌دانستند. اولين آيين‌نامه احراز مصاديق جانبازي و شهادت، سال 1382 توسط بنياد شهيد و نسخه اصلاحي آن، سال 1393 توسط هيات وزيران تصويب شد ودر آيين‌نامه مصوب 1393 در تعريف شهيد، جانباز، در حكم شهيد و در حكم جانباز آمده است: «شهيد، فردي است كه جان خود را در راه تكوين، شكوفايي، دفاع و حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي و كيان جمهوري اسلامي ايران و استقلال و تماميت ارضي كشور، مقابله با تهديدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار نثار كرده، در حكم شهيد، فردي است كه از نظر ماموريت، وظايف و اهداف تعيين شده همانند شهيد ولي از لحاظ شرايط وقوع يا محل شهادت متفاوت است، جانباز، فردي است كه سلامتي خود را در راه تكوين، شكوفايي، دفاع و حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي و كيان جمهوري اسلامي ايران، استقلال و تماميت ارضي كشور، مقابله با تهديدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار از دست داده و به اختلالات و نقص‌هاي جسمي يا رواني دچار شود، در حكم جانباز، فردي است كه از نظر ماموريت، وظايف و اهداف تعيين شده همانند جانباز ولي از لحاظ شرايط وقوع و محل مجروحيت، متفاوت است.»

محمد رضا نورا، قرباني خشم دو طايفه شد

روز جمعه، برنامه تلويزيوني «كشيك سلامت» علاوه بر تقبيح خشونت كلامي و فيزيكي عليه تمام فعالان حوزه درمان كشور، به شرح واقعه تلخ غروب 11 آذر ماه اختصاص داشت. يكي از مهمانان اين برنامه تلويزيوني، بابك يكتاپرست سخنگوي سازمان اورژانس كشور بود كه با ابراز تاسف از اين واقعه تلخ، آن هم در اثناي ايجاد پويش «زخم سپيد» و فراخوان محكوم كردن هرگونه خشونت و تهاجم عليه همكاران اورژانس كشور گفت:«بعيد مي‌دانم در هيچ نقطه دنيا چنين اتفاقي را شاهد باشيم كه عده‌اي مسلح، به آمبولانس در حال انتقال مصدوم حمله كرده و آمبولانس را با تمام سرنشينانش و با قصد كشتار به رگبار ببندند.»

به دنبال اين صحبت‌ها، فرهاد دادگر كه هفته گذشته و ساعاتي قبل از حمله مهاجمان به عوامل اورژانس 115 شهرستان دلگان، به سرپرستي دانشگاه علوم پزشكي ايرانشهر منصوب شده بود، در توضيح جزييات بيشتري از اين واقعه تلخ گفت: «غروب يكشنبه، در نزاعي بين دو گروه در شهرستان دلگان، تعدادي فوت مي‌كنند و تعدادي مجروح مي‌شوند. به دليل كمبود امكانات درماني در شهرستان دلگان، همكاران ما براي انتقال مجروحان ناچار به اعزام به شهرستان ايرانشهر مي‌شوند كه متاسفانه در بين راه، همان افراد مسلح و اشرار، به آمبولانس حمله مي‌كنند و ضمن اينكه مجروحان داخل آمبولانس كشته مي‌شوند، همكار ما هم به شهادت مي‌رسد و همكار ديگرمان هم زخمي مي‌شود كه الان در بيمارستان بستري است و حال عمومي خوبي دارد ولي به دليل اصابت مستقيم گلوله به استخوان بازو، حتما از ناحيه دست معلوليت مادام‌العمر خواهد داشت.»

دكتر دادگر در پاسخ به سوال مجري اين برنامه تلويزيوني درباره چگونگي حضور نيروي انتظامي در اين درگيري طايفه‌اي و حمايت از عوامل اورژانس 115 گفت:«متاسفانه اين مشكل هميشگي بوده و نيروي انتظامي، اسكورت لازم را در اين درگيري‌ها و در حين جابه‌جايي مجروحان براي همكاران ما انجام نمي‌دهد. در اين مورد اخير هم عوامل اورژانس شهرستان دلگان به نيروي انتظامي اطلاع مي‌دهند كه اين خطر وجود دارد كه درگيري به ادامه مسير كشيده شود ولي نيروي انتظامي در جواب همكاران ما مي‌گويد كه شما حركت كنيد و ما در ادامه مسير به شما ملحق مي‌شويم كه البته اين اتفاق هم نيفتاده است. متاسفانه اين اولين‌بار نيست و مشابه اين وضع را دوسال قبل هم در منطقه ديگري از استان داشتيم كه در جريان آن حادثه هم، همكار ديگري به نام آقاي شهدادي و از نيروهاي پايگاه اورژانس به شهادت رسيد در حالي كه هنوز شهادتش احراز نشده با وجود آنكه اشرار وارد پايگاه اورژانس شدند و اين همكار ما را به شهادت رساندند. در همين پايگاهي كه آقاي نورا شهيد شد، دو سال قبل دو نفر از همكاران‌مان را از دست داده بوديم و اين دو نفر، در جاده با يك خودروي سوختكش تصادف كردند و در آتش سوختند. در واقع، ظرف دو سال، از يك پايگاه اورژانس سه شهيد و يك مجروح داده‌ايم و دليل اين اتفاقات هم، تردد اشرار و خودروهاي سوختكش در منطقه است در حالي كه در تمام دنيا، آمبولانس مظهر صلح و امداد است ولي در ايران، به آمبولانس حمله مي‌شود و به دليل ضعف‌هاي قانوني، نه پيش از حادثه و نه پس از حادثه از نيروهاي اورژانس حمايتي نمي‌شود چنانكه براي احراز شهادت همكارمان، چند روز گرفتار بوديم.»

سخنگوي اورژانس كشور در صحبت‌هاي ديگري ضمن تاييد جاي خالي حمايت‌هاي قانوني و معنوي و مالي از نيروهاي اورژانس كه در جريان چنين حوادثي، مجروح شده يا جان خود را از دست مي‌دهند با اشاره به صحبت‌هاي سرپرست دانشگاه علوم پزشكي ايرانشهر گفت: «دو نفر از همكاران ما در جريان تصادف با يك خودروي سوختكش، در آتش مي‌سوزند در حالي كه مقصر تصادف هم، راننده سوختكش بوده ولي بايد پرسيد كه تكليف خانواده همكاران ما بعد از اين حادثه چه خواهد شد؟ تكليف خانواده آقاي شهدادي كه در اثر حمله اشرار به پايگاه اورژانس جان خود را از دست داد چه خواهد شد؟ بعد از حادثه هفته قبل، براي اولين‌بار توانستيم اطلاق عنوان شهيد براي نيروي اورژانس را پيگيري كنيم و البته اطلاق اين عنوان براي همكارمان هم تقريبا غير ممكن بود چون به ما گفتند اطلاق اين عنوان و صدور حكم شهادت براي آقاي نورا، اصلا ممكن نيست. خانواده شهيد هم بابت به سرانجام رسيدن اين پيگيري‌ها بسيار نگران بود؛ خانواده‌اي شامل همسر و 4 فرزند و ساكن در يك خانه استيجاري كه بايد با حقوق ناچيز تكنیسيني اورژانس سر مي‌كرد. آينده فرزندان اين خانواده چه خواهد شد؟ متاسفانه در اين زمينه با نقص قانون يا مشكلاتي از اين دست مواجهيم. فرض كنيد كه يك بالگرد به عنوان اورژانس هوايي به يك منطقه اعزام مي‌شود و اين اورژانس هوايي، دو خلبان و دو تكنیسين اورژانس دارد. اگر اين بالگرد سقوط كند، خلبان‌ها شهيد محسوب مي‌شوند ولي حتي اجازه دفن تكنیسين‌هاي جانباخته را در قطعه شهدا نداريم و هيچ امتيازي هم به خانواده‌هاي همكاران‌مان تعلق نمي‌گيرد. چنين اتفاقاتي باعث دلسردي كادر درمان مي‌شود. وقتي ظرف دو سال، فقط در يك منطقه و در يك پايگاه اورژانس، سه نفر از همكاران من زندگي‌شان را از دست مي‌دهند، با چه اعتباري به نيروهاي جوان‌مان بگوييم باز هم بروند و در اين منطقه خدمت كنند؟»

سرپرست دانشگاه علوم پزشكي ايرانشهر هم در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود در توضيح تمهيدات پيشگيرانه در شرايط و حوادث مشابه در جاده‌هاي ناامن اين منطقه از استان سيستان و بلوچستان گفت: «نيروي انتظامي بايد در چنين مواقعي، حامي نيروي اورژانس باشد و در صورت وقوع درگيري طايفه‌اي و قبيله‌اي، بايد ورود كند و اگر نيازي به جابه‌جايي مجروحان حادثه باشد، اين جابه‌جايي‌ها بايد توسط نيروي انتظامي پوشش داده شود و چنين الزاماتي بايد در قالب تكليف و قانون مصوب در وزارت كشور به نيروي انتظامي ابلاغ شود. مساله ديگر، احراز شهادت همكاران ماست و در همين حادثه اخير، با وجود آنكه استاندار و معاون امنيتي و شوراي تامين استان و مديركل بنياد شهيد استان، شهيد شدن همكارمان را تاييد كردند ولي مي‌گفتند به دليل نقص قانون، با مشكل مواجهيم چون قانونگذار به اين موضوع (جانباختن كادر درمان در حملات مسلحانه يا درگيري‌هاي منجر به جرح و مرگ) ورود پيدا نكرده و بنابراين، مشكل حل نخواهد شد. حالا اميدوارم اطلاق عنوان شهيد به آقاي نورا، براي حل اين نقص قانوني توسط قانونگذار راهگشا باشد تا اگر از اين پس، نيروهاي امدادي و از جمله اورژانس، در جريان خدمت‌رساني در بحران، جان خود را از دست دادند، شهيد راه خدمت محسوب شوند چرا كه چنين حمايتي، ضامن حضور اين نيروها در حوادث و رخدادهاي بعدي خواهد بود و در غير اين صورت، در چنين شغل حساسي، هيچ انگيزه‌اي براي حضور در مناطق پرخطر را شاهد نخواهيم بود.»

در ادامه اين برنامه تلويزيوني، يك گزارش تصويري هم از آخرين وضعيت تكنیسين مجروح حادثه تلخ حمله مهاجمان به آمبولانس اورژانس 115 در جاده ايرانشهر پخش شد كه در اين گزارش، محمدحسن نارويي كه نيروي پايگاه اورژانس دلگان و پدر دو فرزند خردسال و همكار شهيد محمدرضا نورا بود، درباره اين حادثه تلخ گفت: «حوالي غروب يكشنبه به پايگاه اعلام شد كه مجروح تيرخورده داريم و بايد به بيمارستان منتقل شود و همكاري كنيد چون مركز دلگان فقط يك آمبولانس دارد. براي انتقال مجروح تيرخورده به بيمارستان دلگان رفتيم، 4 مورد تيرخوردگي را سوار كرديم و حركت كرديم به سمت ايرانشهر كه دو خودرو؛ يكي از پشت سر و يكي از جلوي ما، راه را بستند و اجازه ايست ندادند و قبل از اينكه ما ايست كامل كنيم، با اسلحه پياده شدند و شروع كردند به تيراندازي. زماني كه تيراندازي مي‌كردند، سرم را به سمت صندلي شاگرد بردم. تيرها از داخل كابين عقب به داشبورد مي‌خورد. سرم را بلند كردم و حركت كردم ولي آنها هم جلوتر آمدند و لاستيك ماشين را با تير مي‌زدند. در را باز كردم كه فرار كنم ولي دستم فرمان نمي‌داد. به دستم نگاه كردم و متوجه شدم خودم هم تير خورده‌ام. درخواستم از نيروي انتظامي، پيدا كردن اين افراد است و اينكه به سزاي اعمال‌شان برسند. گناه ما چه بود كه اينطور به ما حمله كردند؟ ما هدفي جز خدمت نداشتيم. من 8 سال در اين منطقه صادقانه و خالصانه خدمت مي‌كردم. اين افراد، همكار عزيزم محمدرضا نورا را شهيد كردند. ما از اول خدمت با هم بوديم. 4 فرزند داشت و همان روز كه عازم دلگان شديم، بچه‌هايش به او تلفن زدند و در جواب‌شان گفت در راه ماموريت هستم و خودم تلفن مي‌زنم. از مسوولان مي‌خواهم اين اتفاق را پيگيري كنند. آيا قرار است نيروي انساني تربيت كنيم و نيروي انساني متخصص، اينطور از بين برود؟»

به دنبال پخش اين گزارش تصويري، سخنگوي اورژانس كشور در سخنان ديگري با تاكيد بر اينكه اعطاي عنوان شهيد براي محمدرضا نورا و تامين خانواده اين شهيد، يكي از دغدغه‌هاي سازمان اورژانس كشور و البته، كمترين خدمتي بوده كه بايد براي بازماندگان اين شهيد انجام مي‌شده، خواستار توجه به وضعيت محمد حسن نارويي؛ همكار مجروح اورژانس دلگان شد و گفت: «محمد نارويي در حالي بستري است كه 8 سال در منطقه دلگان خدمت كرده و به خاطر ماجرايي كه كمترين تقصيري در آن نداشته، دست چپش را از دست داده است. آينده او و آينده فرزندش چه خواهد بود؟ آيا با اين وضعيت دستش، مي‌تواند باز هم به شغلش ادامه دهد؟ آيا براي فردي كه در زمان خدمت مورد حمله مسلحانه اشرار قرار گرفته و در اثر اين حمله، سلامت خود را از دست داده، تعريفي غير از جانبازي داريم؟ برادر محمد حسن نارويي هم تكنیسين اورژانس است. من به اين تكنیسين اورژانس چه بگويم؟ به او بگويم برادرت 8 سال در پايگاه اورژانس خدمت كرد و يك دستش را از دست داد و بيكار شد ولي تو باز هم به ماموريت برو؟ بايد اين حمايت‌ها براي امنيت ذهني افرادي كه اينطور براي خدمت به انسان‌ها با جان خودشان بازي مي‌كنند ايجاد شود. من از قوه قضاييه خواهش مي‌كنم كه قوانين بازدارنده و محكوميتي براي مرتكبان اين حوادث ايجاد كند.»

در ادامه اين برنامه تلويزيوني، محمدحسين صادقي، مديركل پيشگيري از وقوع جرم دادستاني كل كشور و از ديگر مهمانان اين برنامه در توضيح درباره نحوه ورود دادستاني به حوادثي از اين دست كه جنبه عمومي هم دارد گفت: «در دفتر قضايي اقدامات لازم براي شناسايي افرادي كه در اين حادثه نقش داشتند، انجام و هويت آنها شناسايي و دستورات قضايي براي پيگيري موضوع انجام شده است. محل خدمتگزاري عوامل اورژانس كه در حوزه سلامت خدمت مي‌كنند نبايد محلي براي عرض‌اندام افرادي باشد كه امنيت عمومي جامعه و ساير خانواده‌هاي خدمتگزار مردم را برهم بزنند. عوامل درمان حتي در حملات مسلحانه هم مصون از تعرض هستند و اين وضع بسيار نگران‌كننده‌اي است و انتظار است كه با جديت قابل توجه نيروهاي پليس، افرادي كه در اين مساله نقش داشتند، شناسايي شده و به دستگاه قضايي معرفي شوند. با توجه به اينكه رييس دانشگاه علوم پزشكي ايرانشهر گفت كه اين حادثه سابقه تكرار داشته، جاي نگراني دارد. در اين حادثه، بايد اقدامات پيشگيرانه انجام مي‌شد و با توجه به احتمال درگيري، نيروهاي پليس و نيروهاي موظف به تامين امنيت بايد به صورت جدي‌تر حضور پررنگ‌تر مي‌داشتند تا چنين اتفاقي را شاهد نباشيم. البته در قانون، براي تمام اين موارد جرم‌انگاري شده و قانونگذار هم براي خشونت كلامي مثل توهين و تهديد و تخريب و هم براي خشونت فيزيكي مثل ضرب و جرح و حتي براي اعمال خشونت توأم با شرايط و ازجمله براي خشونت عليه كاركنان دولت يا ارائه‌دهندگان خدمات عمومي يا اعمال خشونت عليه ارائه‌دهندگان خدمات عمومي به سبب وظيفه يا در حين انجام وظيفه، واكنش‌هاي متفاوت تا شديدترين واكنش را در مقررات قانوني پيش‌بيني كرده است. همچنين در قوانين جزايي، براي استفاده از سلاح سرد يا سلاح گرم و حتي خشونت به صورت گروهي يا سازمان‌يافته يا به قصد ايجاد رعب در جامعه هم واكنش‌هاي با شدت بيشتري در نظر گرفته شده و بنابراين، نقص قانوني نداريم و بايد با تدابير پليس و همكاران نيروي انتظامي، از تكرار وقايع مشابه پيشگيري كنيم.»

اين مسوول قضايي همچنين در جواب به سوال مجري برنامه درباره حضور كمرنگ نيروي انتظامي در حمايت از كادر درمان و نحوه مداخله دادستاني در چنين شرايطي گفت: «بعد از تشكيل پرونده، تمام اين موارد توسط مقام قضايي واكاوي و كارشناسي مي‌شود و اگر قصور يا كوتاهي در اين زمينه مشاهده شود، بايد بدون اغماض برخورد شود و در صورت ضرورت، تدابير لازم براي برخورد با هر قصور بدون مسامحه اتخاذ شود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون