• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5940 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي

حجاب چرا؟

محمد كوكب

موضوع حجاب را مي‌توان از ابعاد و زواياي گوناگون مورد بحث و بررسي قرار داد؛ ازجمله از بعد برون ديني و درون ديني. نوشتار حاضر در مقام تعيين جايگاه حجاب از منظر درون ديني است. بنابراين مخاطب خاص اين يادداشت كساني هستند كه حجاب را به عنوان يك حكم ضروري شرعي پذيرفته‌اند، اما به پوشش به اصطلاح اجباري معتقد نيستند و بر اين باورند كه بايد زنان بي‌حجاب يا بدحجاب، خود به فلسفه حجاب پي برده، پوشش مناسب را از روي اختيار و آزادي برگزينند و از اين رو ورود حاكميت به اين موضوع و استفاده از ابزارهاي حكومتي مانند وضع قانون و نظارت بر اجراي آن امري مذموم و نكوهيده است، چرا كه اساسا باور و پذيرش قلبي اجبار بردار نيست. نگارنده نكات لازم جهت روشن شدن موضوع را در چند بند به شرح زير فهرست مي‌نمايد: 

1- حجاب يك پديده و حكم اجتماعي است و لذا به كل جامعه مربوط مي‌شود. تفاوت اساسي احكام فردي مانند نماز و روزه با احكام اجتماعي اين است كه عدم اجراي احكام فردي عوارض و پيامد‌هاي سوء خود را به‌ طور غيرمستقيم متوجه جامعه مي‌كند، در صورتي كه جامعه از بابت عدم اجراي احكام اجتماعي به‌ طور مستقيم و بي‌واسطه دچار عواقب و عوارض ناخوشايند خواهد شد. 

2- از آنجا كه حجاب يك امر شخصي نيست و عوارض و تبعات بي‌حجابي كل جامعه را در بر مي‌گيرد، ورود حاكميت به منظور صيانت از آرامش رواني و امنيت اخلاقي اجتماع امري معقول و منطقي است. به تعبير ديگر، حجاب به منزله يك امر اجتماعي، ذيل اصل «امر به معروف و نهي از منكر» تعريف مي‌شود و براي تحقق اين اصل مترقي، مرحله سوم امر به معروف و نهي از منكر يعني اِعمال قانون و نظارت بر حسن اجراي آن و نيز تنبيه و مجازات متخلفان ضرورت پيدا مي‌كند. البته بديهي است كه مراحل اول و دوم اين اصل (انزجار قلبي و تذكر لساني) با مراعات همه شرايط لازم، يك حق بلكه تكليف و مسووليت براي آحاد افراد جامعه به شمار مي‌آيد.

3- بايد دانست امر به معروف و نهي از منكر چنان كه از عنوان آن پيداست معنا و مفهومي متمايز از ارشاد و تذكر و تعليم دارد و نبايد ميان اين دو مفهوم خلط نمود. ارشاد و تذكر و تعليم براي آن است كه پسنديده بودن «معروف» و ناپسند بودن «منكر» مشخص شود. به عنوان مثال همه مي‌دانند راستگويي، «معروف» يا پسنديده و دروغگويي «منكر» يا ناپسند است. حال اگر كسي با علم و اطلاع از منكر بودن دروغ، به فرد ديگري دروغ بگويد و به موجب آن ضرر و زياني متوجه فرد دوم شود، آيا اينجا جاي ارشاد و تعليم شخص دروغگوست يا وادار كردن او به جبران ضرر و زياني كه وارد كرده است؟ پاسخ روشن است. 

مثال ديگر: شخصي داخل اتومبيل خود در نيمه‌هاي شب كه همه در خواب خوش هستند، شروع مي‌كند به بوق زدن‌هاي ممتد گوشخراش. حال آيا بايد اين فرد را از عمل ناپسندش بازداشت يا به ارشاد و تعليم او پرداخت تا اگر خودش خواست دست از بوق زدن بردارد؟ ممكن است گفته شود او نه عالما و عامدا بلكه از سر جهل و ناآگاهي مرتكب اين خلاف شده است. بله اين فرض، فرض محالي نيست ولي سخن در اين است كه ارشاد و تعليم اين فرد خاطي در جاي ديگري بايد صورت بگيرد و البته در آنجا اجبار و الزام معني ندارد و بايد او قانع شود و خلاف بودن اين عمل را قلبا و باطنا بپذيرد. به عبارت ديگر در مرحله آگاهي بخشي كه قلمروی باور و پذيرش قلبي است اجبار غيرممكن است نه اينكه ممكن است ولي مفيد نيست. اما در مرحله‌اي كه شخص با علم به خلاف بودن عملش در انجام آن اصرار مي‌ورزد، اجبار و الزام او ضروري و مفيد است. به بيان ديگر در مرحله آگاهي بخشي، تمركز بر فرد عامل است و در مرحله بعدي كه عامل از طريق ابزار‌هاي فكري و فرهنگي به آگاهي دست مي‌يابد، از اين به بعد تمركز روي «معمول» يعني فرد يا مجموعه‌اي است كه تحت تاثير عامل قرار دارد. 

مثال ديگر: امروزه همگان استعمال دخانيات در اماكن عمومي را به عنوان يك منكر مي‌شناسند و طبعا اگر فردي به اين عمل اقدام کند مورد سرزنش ديگران قرار مي‌گيرد. حال اگر فرد خاطي اظهار كند كه من هنوز قانع نشده‌ام كه كشيدن سيگار در اماكن عمومي منكر است و با اين توجيه دست از عمل ناشايست خود برندارد، اين موجب نخواهد شد كه قانون در مورد وي اعمال نشود. البته چه بسا اين فرد در گفتار خود صادق باشد و واقعا نداند كه عمل او به ديگران ضرر و زيان مي‌رساند. در اين صورت بايد روشنگري لازم جهت تفهيم منكر بودن اين عمل از طريق بيان مضرات دود سيگار براي كساني كه در معرض آن قرار مي‌گيرند، صورت پذيرد. اما به هر حال اين اقدام ايجابي هرگز نافي اقدام سلبي ممنوعيت استعمال دخانيات در اماكن عمومي نخواهد بود.

به موضوع اصلي بر‌گرديم؛ در مورد حجاب هم‌چنين حكمي صادق است، يعني ابتدا بايد معروف بودن حجاب و منكر بودن بي‌حجابي در ملأعام و حريم عمومي توسط متوليان فرهنگي و نهاد‌هاي مسوول و ذي‌ربط همچون رسانه‌ها روشن و آشكار شود و پس از روشنگري و كار اقناعي، مرحله سوم امر به معروف و نهي از منكر به موقع اجرا گذاشته شود كه متضمن به كار‌گيري ابزار‌هاي بازدارنده و به عبارتي اجبار ضروري و مفيد است. بايد متوجه بود كه اساسا قانون يك نوع اجبار است، اجباري كه مصالح عمومي را تامين و تضمين مي‌كند. بنابراين تعبير «حجاب اجباري» كه توسط برخي مخالفان قانون حجاب دائما تكرار مي‌شود تا از اين راه انزجار و تنفر نسبت به حجاب را در ذهن مخاطب القا كنند، نبايد مخاطب فهيم را دچار‌‌‌‌ اشتباه و بدفهمي كند.

4- نكته پاياني اينكه بي‌حجابي يك پديده ناهنجار اجتماعي است و نمي‌توان با تعابيري از قبيل «سبك زندگي»، «حقوق زنان در آزادي پوشش» و... از قبح اين ناهنجاري كاست. دشمنان اين مرز و بوم به خوبي درك كرده‌اند كه بهترين راه نفوذ در فرهنگ اصيل ايراني - اسلامي و تخريب كانون خانواده، پافشاري بر سبك زندگي غربي و ترويج فرهنگ ابتذال و بي‌بند و باري است و بي‌حجابي دريچه و روزنه‌اي است بر اين سوغات خانمان برانداز مغرب زمين.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون