وفاق با جامعه را دريابيد
در اين حوزهها، مطالعات و نقدهاي بسياري وجود دارد و مثالهاي متعددي ميتوان طرح كرد.
سالهاست كه نرخ سرمايهگذاري منفي شده، اصطكاك بالا رفته، بوي پوسيدگي و كهنگي از بسياري از زيرساختهاي صنعتي به مشام متخصصان و عموم جامعه ميرسد. فرسودگي اجتماعي نيز بهطور چشمگيري قابل مشاهده است. سالهاست نتايج سنجشها، نشاندهنده كاهش سرمايه اجتماعي، كاهش اعتماد، افزايش آسيبهاي اجتماعي و ناامنيهاي رواني است.
يكي از مهمترين مباحث، تحولات ارزشي است كه در جامعه صورت گرفته است؛ هر چه رو به جلو ميرويم، ارزشهاي ديني، منفعلانهتر عمل ميكنند. من لاييسيته شدن ايران را قبول ندارم، اما با وجود اينكه جامعه ايران همواره جامعهاي با بنيانهاي مذهبي بوده، اما در شرايط پديد آمده در ايران امروز، كاركردهاي آرماني دين كمرنگ ميشود. ارزشهاي ديني كه همواره انسجام و اخلاق در مناسبتهاي اجتماعي را توليد و حمايت ميكرد، با گذر زمان ضعيفتر عمل ميكند.
امروز من بسياري از افراد را ميبينم كه نگران دين و اسلام هستند .
حال در اين ميان، برخي هنوز هم در خصوص علت پديد آمدن چنين وضعيتي به دنبال توجيه و فرافكني هستند! و علت چنين شرايطي را سياستهاي برخي دولتها ميدانند، هر چند هشت سال دولت نهم و دهم و نزديك بيش از سه سال دولت سيزدهم را هم كاملا از تاريخ دولتها جدا كرده و درصدد هستند نتيجه اين امر را به پديده موهومي به نام ناتواني دولتهايي كه آنها در آن حضور نداشتهاند، گره بزنند. اتفاقا بيشترين روندهاي نامطلوب و جداييها در همين دورهها شكل گرفته است.
آقاي رييسجمهور؛ اگر شرايط تغيير نكرده و اصلاح نشود با سرنوشتي همراه با كاهندگي روزافزون، ضعيف و تهي شدن از درون مواجه ميشويم و اين همان بدخواهان تاريخي ايران است. ما به اصلاحات سخت اقتصادي، بهبود وضعيت اجتماعي، زيستن آسوده مردم در جامعه و حضور در اقتصاد جهاني نياز داريم.
من معتقدم هيچ عامل بيروني نميتواند تغييرات دلخواه خود را در ايران ايجاد كند؛ آن را اشغال كرده يا كاري مانند براندازي مستقيم را سامان دهد.
ظرفيتهاي دروني ايران، اعتقادات و بنمايههاي مذهبي ايرانيها، وطندوستي و وطنپرستي بهرغم همه نقدها و نارضايتيها، عواملي هستند كه تاثير بيروني بر داخل را ضعيف ميكنند، اما در صورت تداوم وضعيت كنوني، شرايطي پديد ميآيد كه با كاهش اعتماد، نااميدي از آينده و ضعف اقتصادي، جامعه روزبهروز ضعيفتر شده و در وضعيت «جامعه ضعيف» همچون موم، هرگونه اتفاقي را ميتوان متصور شد.
حال چه بايد كرد؟ در گام اول مسير درست همان مسيري است كه شما در ايجاد كابينه در پيش گرفتهايد. خيليها به وفاق نقد دارند. عدهاي آن را بيمبنا ميدانند، عدهاي آن را با ايدئولوژي اشتباه گرفتهاند. برخي درصددند از درون وفاق، مفاهيم پيچيده و غريب استخراج كنند و نيز متاسفم برخي تريبونهايي كه بايد وحدتبخشي كنند، وفاق را با تعابيري مانند نفاق معنا ميكنند. وفاق، همان با همبودگي است؛ همان «همه با هم» است. همان مفهومي است كه اگر تمام ايرانيان با همه ظرفيتشان در كنار هم قرار بگيرند، آنگاه است كه ميتوان كاري كرد. وفاق يعني فهم مشترك همه از مسائل و فهم مشترك اينكه «اين مسير كنوني قابل دوام نيست و بايد كاري كرد». نبايد اجازه بدهيد كه وفاق فقط در سطح سياسي تعريف شود. گام دوم عمقبخشي اجتماعي به وفاق است. متاسفم كه عدهاي ميخواهند وفاق را در همين سطح متوقف كنند. وفاق يك نظريه و روش براي حل مسائل ايران است با مشاركت دادن از هر كسي كه تواني دارد؛ وفاق بايد مرزها و جناحها را بشكافد و افراد با هر ديدگاه و گرايش و قوميت و تفكري در سبد ظرفيت ايرانيان براي حل مسائل كشور قرار گيرند. مسيري كه در انتصابات و بهكارگيري افراد از همه جناحها طي شد با همه كم و زيادي، مسير درستي است، اما دو ملاحظه دارم: نخست آنكه محدود به جناحهاي سياسي نشود و سپس بايد مراقب باشيم كه وفاق تبديل به ابزار سياسي براي عدهاي نشود كه يا به نمايندگان يا به جناحهاي سياسي براي ماندگاري بيشتر خودشان در عرصه باج بدهند. معتقدم وفاق جاي باج دادن براي راضي نگهداشتن مخالفان و ماندن در مناصب براي هيچ كسي نيست. اين رويه باعث فشار بيشتر به دولت ميشود. فرصت زياد نيست. برخيها با دلايل موهوم، از پذيرفتن اين امر كه وضع كنوني بيشتر حاصل تفكرات و عملكرد و مانعسازيهاي آنهاست، سر باز ميزنند؛ حاصل ماندن اين افراد در قدرت به قيمت عدم مشاركت جامعه و خالي كردن عقبه نظام است.
جناب رييسجمهور پزشكيان؛ لطفا ديگر معطل اين افراد نشويد. تاكنون در مسير درست قرار گرفتهايد. نبايد در دام جوسازي افرادي كه تخريب را شروع كردهاند، افتاد. اينها به قيمت نااميد كردن مردم و ضعيف شدن عقبه نظام و انقلاب، همچنان ميخواهند در ساخت قدرت باقي بمانند. ماندن در قدرت را به ايدئولوژي خود تبديل كردهاند. اينها گاهي به ظريف و مسير ظريف حمله ميكنند، گاهي مصاحبه شما در خصوص مسير درست مذاكره با عزت در جهت پويايي ايران را مورد هجمه قرار ميدهند؛ در مقابل فيلترينگ بيخاصيت و افايتياف با تعابير و تفاسير مندرآوردي فلسفه درست ميكنند. معطل اين افراد نشويد. كساني كه ديگر قصد همراهي با شما را ندارند. مردم چه آناني كه به شما راي دادهاند و چه آنها كه به شما اميد بستهاند، در اين مسير كه سربلندي ايران، رشد و شكوفايي كشور و احساس خوب به انقلاب اسلامي باشد، با شما همراهند و رضايت خداي متعال نيز در همين است.