احمد خرّم، افتخار دانشجويان دانشگاه تبريز
جالب است بدانيد اولين كاري كه آقاي خرم در تبريز به من پيشنهاد كرد، كار مشترك فرهنگي و مطالعاتي روي موضوع خلقت بود كه چند ساعت در منزل ما نشستيم به نوارهاي سخنراني آقاي مشكيني گوش كرديم، او هيچ اظهار فضلي نكرد، فقط شنيديم.
نكته ديگر اينكه نميشود از ذوق هنري مهندس خرم نگفت. خيلي مهم است كه يك انسان مبارز كه محتواي خشونتآميز دارد، آنقدر طبع لطيفي داشته باشد كه ساعتها بنشيند و خطاطي كند، آنهم نه براي معرفي خودش، بلكه اثري توليد كند كه براي ديگران استفاده داشته باشد. خلاصه به قول موسوي گرمارودي، شاعر معاصر: پايان سخن پايان من است. هر چه از احمد آقاي خرم بگويم، دريايي از مطالب باقي ميماند. يكي از ماندگارترين آثار اجتماعي نهضت دانشجويي دانشجويان دانشگاه تبريز كه در زمان ظهورش براي دانشگاههاي ايران الگو شده بود، روابط ايماني جمعي از دانشجويان مبارز بود كه متاثر از روايات و احاديث به ويژه جهانبيني توحيدي شكل گرفته بود. اين اثر ماندگار، روابط خانواده دوستان را هم تحت تاثير قرار داده بود، بهطوري كه خانمها و آقايان به ساده زيستي گراييدند و از دارايي اندك خود در راه مبارزه سرمايهگذاري ميكردند كه داستان مفصلي دارد و بايد جداگانه به آن پرداخت، روابط عاطفي و مبارزاتي موجود بين دوستان دانشگاه تبريز به ويژه در دانشجويان دهه۵۰ نشانهاي است از اين حركت عظيم كه تا هماكنون نيز باقي است.