• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۷ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6007 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۶ اسفند

فروپاشي نظم هسته‌اي: چرخش متحدان امريكا به سوي استقلال اتمي

عارف دهقاندار

گيدئون رز، عضو ارشد شوراي روابط خارجي اروپا، در يادداشت اخير خود در مجله فارن افرز با عنوان «آيا آغاز پايان رژيم اشاعه هسته‌اي شروع شده است؟»، موضوعي مهم را مورد بررسي قرار داده است. در اين گزارش، رز به موج جديدي از اشاعه هسته‌اي اشاره مي‌كند كه برخلاف تصور معمول، نه از سوي دشمنان ايالات‌متحده، بلكه از جانب متحدان سنتي اين كشور در حال شكل‌گيري است. او در تحليل خود چنين استدلال مي‌كند كه دولت دوم ترامپ با سرعتي هشداردهنده در حال تضعيف و برچيدن عناصر حياتي نظم بين‌المللي پس از جنگ جهاني دوم است، اما پيامدهاي عميق اين تحولات به ‌طور شايسته مورد توجه قرار نگرفته‌اند. رز با نگراني به فرسايش شبكه‌هاي همكاري بين‌المللي همچون ناتو اشاره مي‌كند و اين روند را تاييدي عملي بر پيش‌بيني كنث والتز، نظريه‌پرداز برجسته روابط بين‌الملل مي‌داند كه گفته بود: «هر اندازه نظم حاكم بين‌المللي بيشتر متزلزل شود، توسعه سلاح‌هاي هسته‌اي شتاب بيشتري خواهد گرفت.»
نظام منع اشاعه هسته‌اي جهاني كه پس از ويراني‌هاي جنگ جهاني دوم بنا نهاده شد، بر دو ستون اساسي استوار بوده است: نخست، پيمان منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي و دوم، تضمين‌هاي امنيتي امريكا به متحدانش. اين ساختار دوگانه براي بيش از پنج دهه توانست گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي را به شكل قابل‌توجهي محدود كند و تعداد دارندگان اين سلاح‌هاي مخرب را به كمتر از 10 كشور محدود نگه دارد. پيمان (NPT) كه در سال ۱۹۷۰ به اجرا درآمد، در واقع معامله‌اي بين قدرت‌هاي هسته‌اي و كشورهاي غيرهسته‌اي بود: كشورهاي فاقد سلاح هسته‌اي متعهد مي‌شدند از دستيابي به اين سلاح‌ها صرف‌نظر كنند و در مقابل، قدرت‌هاي هسته‌اي قول مي‌دادند به تدريج زرادخانه‌هاي خود را كاهش دهند و فناوري هسته‌اي صلح‌آميز را دراختيار ساير كشورها قرار دهند. همزمان، تضمين‌هاي امنيتي امريكا به متحدانش، به‌ويژه در قالب پيمان‌هايي مانند ناتو، انگيزه اين كشورها براي دستيابي مستقل به سلاح هسته‌اي را كاهش مي‌داد.
نظريه‌پردازان روابط بين‌الملل دلايل متعددي براي گرايش كشورها به سمت دستيابي به سلاح هسته‌اي شناسايي كرده‌اند. كنث والتز در چارچوب نظريه رئاليسم ساختاري خود استدلال مي‌كرد كه كشورها در نظام آنارشيك بين‌المللي همواره به دنبال افزايش امنيت خود هستند و سلاح هسته‌اي قوي‌ترين و موثرترين ابزار بازدارندگي محسوب مي‌شود. در شرايط كنوني جهان، با كاهش محسوس اعتماد به تضمين‌هاي امنيتي امريكا، عامل امنيت بيش از پيش برجسته شده و متحدان سنتي اين كشور به اين نتيجه مي‌رسند كه بايد مستقلا به فكر تامين امنيت خود باشند.
تجربه اوكراين نمونه‌اي هشداردهنده از شكست تضمين‌هاي امنيتي بين‌المللي است. اين كشور پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، سومين زرادخانه هسته‌اي جهان را به ارث برد، اما در سال ۱۹۹۴ در چارچوب يادداشت بوداپست، در ازاي تضمين‌هاي امنيتي ازسوي امريكا، روسيه و بريتانيا، تصميم گرفت از سلاح‌هاي هسته‌اي خود چشم‌پوشي كند. با اشغال شبه جزيره كريمه در سال ۲۰۱۴ و حمله روسيه به اين كشور در سال ۲۰۲۲، آشكار شد كه اين تضمين‌هاي امنيتي از كارايي لازم برخوردار نيستند. لئونيد كراوچوك، اولين رييس‌جمهور اوكراين پس از استقلال، در واكنش به اين حملات اظهار داشت: «اگر سلاح‌هاي هسته‌اي خود را حفظ مي‌كرديم، روسيه هرگز جرات حمله به ما را نداشت.» جالب است كه اين ديدگاه امروز در ميان بسياري از متحدان امريكا در سراسر جهان رواج يافته و آنها را به فكر بازنگري در سياست‌هاي هسته‌اي‌شان سوق داده است. 
با بازگشت دونالد ترامپ به كاخ سفيد، نگراني‌هاي جدي درباره تعهد امريكا به متحدانش به‌ شدت افزايش يافته است. ترامپ در دوره اول رياست‌جمهوري خود بارها از متحدان امريكا به‌ شدت انتقاد كرد و آنها را به «سواري مجاني» از منابع و قدرت امريكا متهم نمود. اين رويكرد تقابلي و همچنين رفتارهاي تحقيرآميز ترامپ در قبال زلنسكي، متحدان استراتژيك امريكا را به اين نتيجه منطقي رسانده كه نمي‌توان به ‌طور كامل به حمايت و پشتيباني واشنگتن اتكا كرد. اين ترديد نسبت به تعهدات امريكا، يادآور استدلال تاريخي شارل دوگل، رييس‌جمهور فرانسه در دهه ۱۹۶۰ است كه معتقد بود هيچ كشوري حاضر نيست براي دفاع از متحدانش، پايتخت خود را به خطر اندازد. دوگل با همين استدلال تاكيد مي‌كرد كه فرانسه بايد مستقلا به توانمندي هسته‌اي دست يابد تا بتواند امنيت خود را تضمين كند.
در اروپا و آسيا، نشانه‌هاي متعددي از تغيير در رويكردهاي هسته‌اي قابل مشاهده است. در اروپا، امانوئل مكرون، رييس‌جمهور فرانسه، پيشنهاد كرده است كه كشورهاي اروپايي در گفت‌وگوي استراتژيك درباره نقش بازدارندگي هسته‌اي فرانسه در تامين امنيت قاره اروپا مشاركت فعال داشته باشند. در آلمان نيز بحث‌هاي جدي درباره امكان مشاركت در چتر هسته‌اي فرانسه يا بريتانيا مطرح شده كه نشان‌دهنده تغيير در رويكرد سنتي اين كشور به مساله هسته‌اي است. در منطقه شرق آسيا، كشورهايي مانند تايوان، كره‌جنوبي و ژاپن كه با تهديدات مستقيم از سوي چين و كره‌شمالي مواجه هستند نيز به نظر مي‌رسد كه به دنبال بازنگري در سياست‌هاي هسته‌اي خود باشند. 
نظام منع اشاعه هسته‌اي اكنون با چالش‌هاي بنيادين و جدي روبه‌رو است. سه عامل اصلي در تضعيف اين نظام نقش دارند: اول، كاهش اعتماد به تضمين‌هاي امنيتي امريكا كه باعث شده متحدان ديگر به پايداري تعهد امريكا به امنيت آنها اطمينان نداشته باشند؛ دوم، تضعيف هنجارهاي بين‌المللي كه پشتوانه اين نظام بودند و اكنون دچار فرسايش شده‌اند؛ و سوم، ناكارآمدي سازوكارهاي نظارتي كه به موجب آن نهادها و سازوكارهاي نظارت بر اجراي تعهدات هسته‌اي توان كافي براي اعمال اين تعهدات را ندارند. 
جهان وارد دوران گذار شده كه معمولا با بي‌ثباتي و منازعه همراه است. موانع رواني و هنجاري كه سال‌ها مانع از گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي بودند، اكنون در حال فروپاشي هستند و اين احتمال وجود دارد كه جهان شاهد رقابت هسته‌اي گسترده‌تري در آينده نزديك باشد.  درنهايت بايد گفت كه جهان در آستانه تحولي بنيادين در نظم امنيتي خود قرار گرفته است. افول تدريجي چتر امنيتي امريكا و تغييرات اساسي در موازنه قدرت جهاني، انگيزه كشورها براي دستيابي به سلاح‌هاي هسته‌اي را به ‌طور چشمگيري افزايش داده است.  نكته قابل توجه اين است كه برخلاف موج‌هاي پيشين اشاعه هسته‌اي، اكنون متحدان سنتي امريكا در خط مقدم اين تحول قرار دارند كه خود گواهي بر تغيير عميق در محاسبات راهبردي اين كشورهاست. در اين ميان، پيش‌بيني كنث والتز درباره ارتباط مستقيم ميان بي‌ثباتي نظام بين‌الملل و گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي به طرز نگران‌كننده‌اي در حال تحقق است، پديده‌اي كه مي‌تواند توازن قدرت جهاني را به شكلي بنيادين دگرگون سازد.
پژوهشگر امنيت بين‌الملل

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون