حسين قهار / اين روزها گم شدن واژهاي به نام «تمركز» در مديريت اجرايي فدراسيون باعث شده مديران ارشد فوتبال ايران رابطه و تعامل خوبي با هم نداشته باشند. مسوولان حوزههاي مختلف فوتبال كشور بدون هيچ ابايي مدام عليه يكديگر مصاحبه ميكنند. دايره مديريتي كلان فوتبال در ايران، به محلي براي جنگ قدرت بين مديراني تبديل شده است كه وظيفه اصلي آنها حمايت و ارتقا و اعتلاي فوتبال كشور است.
براي رسيدن به اين حقيقت تلخ اما كافي است اتفاقات روزهاي اخير را با هم مرور كنيم. وقتي اشتباهات داوري در ليگ برتر زياد شد و صداي اعتراض باشگاههاي مختلف نسبت به اين مساله درآمد، وزير ورزش و جوانان رسما به فدراسيون دستور داد هرچه سريعتر اقدامات لازم را براي حل اين مشكلات انجام بدهند. ورود وزير اما هيچ كمكي به برطرف شدن اين مشكلات نكرد. اشتباهات داوري ادامه داشت و بعضيها نوك پيكان انتقادات را به سمت سازمان ليگ برتر فوتبال ايران نشانه رفتند. بسياري از باشگاهها و رسانهها مسوولان اين مجموعه را مقصر مشكلات داوري معرفي كردند. همين مساله باعث شد نايبرييس دوم فدراسيون كه بيشتر او را به عنوان رييس سازمان ليگ ميشناسند، روي خط برنامه ورزش و مردم بيايد آن هم بعد از اينكه علي كفاشيان در يك گفتوگوي جنجالي اعلام كرده بود او كارگزار اصلي باند مديران اصفهاني در فوتبال ايران است. مهدي تاج روي خط برنامه ورزش و مردم در واكنش به صحبتهاي كفاشيان اعلام كرده بود: «من با كفاشيان صحبت كردم و او روي شوخي اين موضوع را گفته بود. ما در هيات رييسه خود دبيري، اصفهانيان و اسدي آذري زبان هستند، من و اسلاميان اصفهاني و ساير دوستان اهل شهرهاي ديگر. از نظر فراواني نيروي انساني از همه استانها در هيات رييسه فدراسيون فوتبال حضور دارند و هركس بايد وظيفه خودش را انجام دهد. من چند سالي است كه اصفهان نيستم اما به اصفهاني بودنم افتخار ميكنم و تيمهاي اصفهان هم با شايستگي قهرمان شدند. اينكه خداي ناكرده بنده يا اسلاميان به سود اصفهانيها كار كنيم، حرف چيپي است كه مطرح شده است. كفاشيان را هم ميشناسيد كه گاهي اوقات شوخي ميكند!» تاج درباره بحث مشكلات داوري هم تاكيد كرد: «ماجراي داوران و اشتباهات آنها هيچ ارتباطي به سازمان ليگ ندارد و اميدوارم دبيركل محترم فدراسيون به عنوان مسوول مستقيم دپارتمان داوري و كميته داوران با دقت بيشتري كه دارند، در آينده مشكلات را رفع كنند.»
البته اين صحبتها و واكنش تند عليرضا اسدي در جلسهاش با داوران و مصاحبه كنايهآميز روز گذشتهاش با خبرگزاري ايسنا، به راحتي از عمق اختلافات مديريتي در فوتبال ايران پرده برداشت؛ اختلافاتي كه به نظر ميرسد در آيندهاي نزديك «بهانه»هايي باشد براي اعمال تغييرات در مديريت فوتبال ايران!!
اسدي: سازمان ليگ جزيرهاي اداره ميشود/ ما آذري هستيم اما باند نداريم
روزنامه ايران ورزشي روز گذشته در گزارشي اختصاصي صحبتهاي جنجالي دبيركل فدراسيون را در جلسهاش با داوران شاغل در ليگ برتر منتشر كرد. در بخش مهمي از اين گزارش آمده است: «قرار بود اسدي در نشست با داوران حرفهاي اميدواركنندهاي بزند اما بيشتر حرفهاي دبير كل فدراسيون فوتبال رنگ وشكل نااميدي داشت ! اما يكي از جملات اسدي در بين داوران همه را به فكر فرو برد و متعجب كرد. اسدي در بين داوران به صراحت اعلام كردكه سازمان ليگ جزيرهاي اداره ميشود و تاج ساز خودش را ميزند. اسدي ميگويد نبايد سازمان ليگ مستقل عمل كند و طبق آييننامه بايد زير نظر كميته مسابقات فدراسيون فوتبال باشد اما اين اتفاق در سازمان ليگ برعكس افتاده و فدراسيون است كه اين روزها زير نظر سازمان ليگ كار ميكند. اين حرفهاي دبيركل فدراسيون را دركنار حرفهاي به ظاهر شوخي كفاشيان در مورد تاج بگذاريد آن وقت معلوم ميشود كه هيچ همدلي بين فدراسيون و سازمان ليگ نيست و دو طرف به شكل رقيبي شدند كه سعي دارند يكديگر را از ميدان خارج كنند و دود اين اختلاف اين روزها به چشم فوتبال رفته است.»
واكنش رسمي ديگر اسدي به صحبتهاي اخير تاج اما به ماجراي باند آذريهاي هيات رييسه فدراسيون فوتبال اختصاص داشت. دبيركل در واكنش به صحبتهاي نايبرييس دوم فدراسيون تاكيد كرد: «تنها مشكل اين صحبتها اين است كه ما شش ماه است كه در فوتبال هستيم، اما آنها 20 سال است كه در فوتبال هستند. تنها فرق اين مساله همين است. خيلي ديگر از مسوولان هستند كه شش ماه است كه روي كار آمدهاند و آذري زباناند، اما برخي ديگر 20 سال است كه در فوتبال هستند. نكته ديگر اين است كه ما همزبان هستيم، اما باندي نداريم. اين مساله دو فرق اساسي دارد وقتي از باند صحبت ميكنند همزمان مهم است و هم نوع ارتباط. من، اصفهانيان و دبيري را اصلا نميشناختم و تنها با آنها همزبان هستم و باندي وجود ندارد. باند يك ارتباط سازماني است، ما طراحي يك ارتباط سازماني را نداريم و با تمام مردم و افراد به صورت يكسان كار ميكنيم و زبان، شهر، روستا و حتي نوع تحصيلات براي ما فرقي ندارد. ما خدمتگزار مردم هستيم و هر كاري كه از دستمان بربيايد انجام ميدهيم.»
وقتي دبيركل ميخواهد قانون را اجرا كند
به گفته اكثر كارشناسان، فوتبال ايران اين روزها قرباني اختلافات مديريتي در بدنه فدراسيون فوتبال شده است. دبيركل رسما اعلام كرده كه سازمان ليگ به صورت جزيرهاي و مستقل عمل ميكند و ساز خودش را ميزند، در شرايطي كه طبق آييننامه سازمان ليگ بايد زيرنظر كميته مسابقات كار كند. اما منظور دبيركل از مطرح كردن اين بحث چيست؟ براي رسيدن به جواب اين سوال بايد به اساسنامه فدراسيون فوتبال رجوع كنيم.
طبق بند چهار ماده بيست اساسنامه، سازمان اداري به عنوان ركن اداري فدراسيون زيرنظر دبيركل انجام وظيفه ميكند. عليرضا اسدي دبيركل فدراسيون مديريت پستي را بر عهده گرفته كه اساسنامه اختيارات قابل توجهي را براي اداره سازمان اداري مجموعه و اجراي اساسنامه برايش تعريف كرده است؛ اختياراتي كه هيچ يك از مقامات ارشد فدراسيون و اعضاي فوتبال ايران حق زير سوال بردن و ناديده گرفتن آن را ندارند. طبق چارت سازماني تعريف شده در فدراسيون فوتبال، علاوه بر رتق و فتق امور اداري مربوط به كارمندان و مسائل اجرايي مجموعه، 16 كميته دايمي فدراسيون كه امر تصميمسازي را انجام ميدهند، زيرنظر مستقيم دبيركل بايد كار كنند. ماده چهلويك، كميتههاي دايمي فدراسيون را به ترتيب معرفي ميكند كه نخستين آنها كميته مسابقات است. طبق بند ششم اين ماده 16 كميته دايمي فدراسيون ملزم به همكاري با دبيركل و ارايه گزارش عملكرد به اين مقام بلندپايه اجرايي و همچنين رييس فدراسيون هستند. طبيعتا اگر اين اتفاق رخ ندهد نقض آشكار قوانين رخ داده است.
سازمان ليگ يا كميته مسابقات؟
اساسنامه فدراسيون اما صراحتا تعريف مشخصي براي فعاليت كميته مسابقات دارد. طبق تعريف اساسنامه كميته مسابقات آييننامه و مقررات و تقويم برگزاري رقابتهاي فدراسيون در ردههاي سني مختلف در زمينه فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلي را بر اساس مقررات فيفا و اين اساسنامه تهيه و به هيات رييسه جهت تصويب ارايه ميكند. بعد از تصويب بر اجراي آن نظارت و گزارش مربوطه را به هيات رييسه ارايه ميكند. اين كميته از يك رييس، دو معاون و تا شش عضو تشكيل ميشود.
در صورتي كه مسابقات در رده فوتبال و فوتسال و فوتبال ساحلي به تشكيلات ديگري (سازمان ليگ) واگذار شود بايد تشكيلات مذكور داراي پروانه ثبت بوده و داراي مكان و تجهيزات مجزا و ساختار سازماني شامل مجمع عمومي (كه بر اساس اساسنامه مصوب هيات رييسه فدراسيون انتخاب ميشوند) و هيات رييسه و كميتههاي مجزا و هيات منصفه و نيروي انساني مجرب باشد. در اين صورت هر رده از مسابقات ميتواند سازمان ليگ مجزا داشته باشد. طبق ماده سيوسه اساسنامه كه اعضاي هيات رييسه فدراسيون را معرفي ميكند، نايبرييس دوم فدراسيون، رييس كميته مسابقات است. در واقع نكته اصلي تمام ماجراهاي مربوط به اختلافات مديريتي در فدراسيون فوتبال همينجا است. در سالهاي اخير، همه نايبرييس دوم فدراسيون را به عنوان رييس سازمان ليگ فوتبال ايران ميشناختند. اين وسط اما معلوم نيست كه سرنوشت كميته مسابقات چه شده است. اين مجموعه به عنوان بالاترين مرجع تصميمگيري و تصميمسازي براي برگزاري ليگهاي مختلف فوتبال ايران و ساماندهي امور مرتبط با باشگاهها، وجاهت قانوني خود را از دست داده است و اين نكتهاي است كه دبيركل فدراسيون فوتبال روي آن دست گذاشته است!
اسدي به دنبال احياي ماده 42!
با بررسي صحبتهاي دبيركل و اساسنامه فدراسيون فوتبال به خوبي مشخص ميشود كه «سازمان ليگ فوتبال ايران» نامي تحميلي به ادبيات فوتبال كشور است؛ مجموعهاي كه طبق تعريف صريح قانون صرفا براي برگزاري مسابقات ليگهاي مختلف باشگاهي تشكيل شد، اما امروز با مرور زمان، قدرتي سازمانيافته براي خودش دست و پا كرده است.
دپارتمان كميته مسابقات هيچ گزارش عملكردي به عليرضا اسدي ارايه نميدهد و شنيده ميشود كه عليرضا اسدي به دنبال احياي ماده 42 اساسنامه فدراسيون فوتبال است. آنهم در روزهايي كه اهالي كميته مسابقات به سازمان ليگ فوتبال ايران كوچ كردهاند. شايد براي اينكه با اساسنامه و قوانين متعلق به خودشان فوتبال را اداره كنند! مسالهاي كه امروز علت بزرگ درگيري عليرضا اسدي با نايبرييس دوم فدراسيون فوتبال و رييس سابق كميته مسابقات است!