• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3422 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲ دي

مبانی روشنفکری‌پژوهی و نقد روشنفکری

موسي اكرمي


13.پیشفرض‌های روشنفکری‌پژوهی. مبانی هستی‌شناختی، معرفت‌شناختي، معناشناختی، روش‌شناختی، و ارزش‌شناختی مقبول فرد پژوهشگر در پژوهش علمی به طور کلی، و در حوزه‌ي علوم انسانی به طور خاص، و در زمینه‌ي روشنفکری به طور اخص، تأثیر بسیار دارد. در چارچوب لزوم برخورداری از پیشفرض‌های مرتبط با این مبانی پنجگانه در هر پژوهش علمی، روشنفکری‌پژوهان باید پژوهش خود را با چند پیشفرض آغاز کنند و پیش برند:
1) وجود روشنفکران و روشنفکری چونان واقعیت‌هائی در جهان اجتماعی و نقش‌آفرین در این جهان و همچنین در جهان آفریده‌های انسانی؛
2) اهمیت خاص ذهنیت و زندگی روشنفکری برای افرادی از جامعه که روشنفکر نامیده می‌شوند، و، از این رو، ارزشمندی پژوهش درباره‌ي آن‌ها؛
3) نقش مهم روشنفکر و روشنفکری در زیست جمعی انسان‌ها، و، از این رو، ارزشمندی پژوهش درباره‌ي آن‌ها؛
4) باور به امکان دستیابی به مرتبه‌ئی از شناخت درباره‌ي روشنفکر و روشنفکری در قالب گزاره‌ها و نظریه‌هائی که خود آن‌ها به واقعیت روشنفکر و روشنفکری ارجاع دارند و مفاهیم و عناصر آن‌ها متناظر با ویژگی‌ها و عناصری از روشنفکر و روشنفکری چونان مدلول‌های واقعی در جهان اجتماعی هستند؛
5) باور به وجود روش درخور یا امکان دستیابی به روش درخور برای کسب شناخت مناسب از روشنفکر و روشنفکری؛
6) لزوم احساس مسئولیت بسیار در امر پژوهش درباره‌ي روشنفکری با توجه به پیامدهای درازدامن احتمالی پژوهش در این زمینه و توصیه‌های احتمالی برآمده از نتایج پژوهش.
14. روشنفکری‌پژوهی چونان بخشی از وظایف روشنفکران و مدافعان روشنفکری. روشنفکران یا مدافعان روشنفکری همواره باید بخشی از فعالیت خویش را به شناسایی و شناساندن ویژگی‌ها و عناصر روشنفکری، تحلیل و تبیین مسائل و فعالیت‌های روشنفکری، بررسی تاریخ روشنفکری، جامعه شناسی روشنفکری، روان شناسی روشنفکری، رفتارشناسی روشنفکری، جایگاه روشنفکری، خاستگاه و پایگاه اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی- سیاسی- طبقاتی روشنفکری و روشنفکران، اهداف روشنفکری، حقوق روشنفکری، وظایف کوتاه‌مدت و درازمدت روشنفکری، آسیب‌شناسی روشنفکری، و رابطه‌ي روشنفکران با نهادهای گوناگون نوین و سنتی در زمینه‌های سیاست و فرهنگ و دین و اخلاق و اقتصاد و هنر و ... اختصاص دهند. آشکار است که همواره، به هر دلیل و علت، شماری از ناروشنفکران و روشنفکرستیزان به روشنفکری‌پژوهی می‌‌پردازند و احتمال کم یا زیادی در نادرستی و یکجانبه‌نگری روایت آنان از روشنفکری وجود دارد. پژوهش‌های خود روشنفکران یا مدافعان روشنفکری همواره می‌‌توانند عناصری را تشخیص دهند و روایت کنند که ممکن است آگاهانه یا ناآگانه از سوی ناروشنفکران یا روشنفکرستیزان دیده نشوند. البته، چنان که در جای دیگر گفته شد، در روشنفکری‌پژوهی خود روشنفکران یا دوستداران روشنفکری نیز خطرهای انحراف در موارد زیر وجود دارند:
1) یکسونگری و نادیدن کاستی‌های روشنفکری و روشنفکران،
2) گزافه‌گویی درباره‌ي محاسن روشنفکری و روشنفکران،  
3) تخریب چهره‌ي برخی از روشنفکران یا جریان‌هائی که پژوهشگر با آن‌ها مخالفت‌هائی دارد، و
4) تخریب کامل احتمالاً اغراق‌آمیز و حتی نامنصفانه‌ي ناروشنفکران یا روشنفکرستیزانی که درباره‌ي روشنفکری و روشنفکران به پژوهش پرداخته‌اند و تحلیل‌ها و تبیین‌های آنان، به هر دلیل و علتی، به مذاق این پژوهشگران روشنفکر یا مدافع روشنفکری خوش نمی آید.
15. لزوم توجه به زمینه‌ي پدیدآیی و تحول روشنفکری. نظر به تاریخمندی پدیده‌ي روشنفکری و وابستگی آن به ساختارها و کارکردهای درون فضا- زمان زیست جمعی‌ئی که روشنفکران در آن می‌‌زیند و کنش روشنفکری دارند، توجه همه جانبه به زمینه‌ي تاریخی و بافتار عام زیست- جهان و زیربافتارهای در هم تنیده‌ي پدیدایی و رشد و تحول روشنفکری از ضروریات پژوهش در این باره است، به گونه‌ئی که باید گفت خوانش دقیق متن روشنفکری بر بافتار پیچیده‌ي زیست جمعی جزء  مهمی از مؤلفه‌های پژوهش علمی در باره‌ي این پدیده است.
16. دوقطبی‌های روشنفکری‌پژوهی. هر روشنفکری‌پژوهی‌ئی، به مثابه‌ي فعالیت کمابیش آگاهانه و برنامه‌ریزی شده‌ي بررسی و کشف عناصر و عوامل و کارکردها و نتایج روشنفکری، خود عناصر و عوامل و کارکردها و نتایج خاصی دارد که به صورت ثابت و متغیر، تکرارپذیر و تکرارناپذیر، مطلق و نسبی، جمعی و فردی، محلی و ملی، ملی و جهانی، جنسیتی و فراجنسیتی، قومی و فراقومی، نژادی و فرانژادی، دینی و فرادینی، طبقاتی و فراطبقاتی، اکثریتی و اقلیتی، جلوه گر
می‌ شوند.
17. ترکیب دیالکتیکی دیدگاه‌ها در روشنفکر پژوهی. بخشی از روشنفکری‌پژوهی متوجه فهم چیستی و کارکرد و ساختار روشنفکری چونان گونه‌ئی فعالیت ویژه، در تمایز با انواع دیگر فعالیت‌های فردی و گروهی افراد جامعه است. در تحقق موفقیت‌آمیز چنین پژوهشی، پژوهشگر باید به ترکیب دیالکتیکی‌ئی از نگاه عینیت‌مدارانه و نگاه ذهنیت‌مدارانه، نگاه از دور و نگاه از نزدیک، نگاه از منظر دوست  و نگاه از منظر دشمن، نگاه واقعی‌گرایانه و نگاه آرمانی‌گرایانه، نگاه بومی‌گرایانه و نگاه جهانی‌گرایانه، نگاه برونی‌گرایانه و نگاه درونی‌گرایانه دست یابد تا بتواند، با پیوند زدن نتایج حاصل از دیدگاه‌های قطبیده و متضاد، به دریافت هرچه بهتر اطلاعات راستین درباره‌ي واقعیت راستین روشنفکران و روشنفکری، بویژه بخش‌های حساسی از این واقعیت که جز به دیدگان دقیق نگر نیابد، نائل آید.
18. زیان فراگیر برداشت نادرست از روشنفکری. زیان برداشت نادرست از پدیده‌ي روشنفکری و اندیشه و کنش روشنفکران هم برای دشمنان روشنفکر و روشنفکری هم برای دوستداران روشنفکر و روشنفکری، به گونه‌‌ئی که هرگونه کاستی در منابع و نادرستی در خوانش آن‌ها می‌‌تواند هر دو گروه مخالف و موافق را به درک نادرست از روشنفکر و روشنفکری بکشاند، چنان که ممکن است گروه مخالفان روشنفکر و روشنفکری را، به خطا و به نادرستی، به خاک مذلت کشد، و گروه موافق آن‌ها را، به نادرستی و به ناسزاواری، به عرش اعلا برد.
19.یافته‌های تازه و الگوهای تبیینی موجود در روشنفکری‌پژوهی. گاهی پژوهش در خدمت دستیابی به یافته‌هائی در باره‌ي موضوعی چون روشنفکری و جای دادن آن یافته‌ها در ذیل قانون یا قاعده‌ي رفتاری یا الگوی تبیینی ویژه به منظور تبیین این پدیده یا برخی از حرکت‌ها و جنبش‌های خاص روشنفکری است. در این صورت داده‌ها همراه با قوانین یا قواعد خاص کاربسته بر حرکت روشنفکری می‌توانند تبیینی از آن حرکت را به دست دهند. گاهی داده‌ها چنان تازه یا نامنتظره‌اند که در ذیل قانون یا قاعده‌ي رفتاری یا الگوی تبیینی موجود مقبول جای نمی‌گیرند و حتی با آن قانون یا قاعده یا الگو ناهمسازی‌های کم یا زیادی دارند. در این صورت، پژوهشگر باید به گردآوری داده‌های هر چه بشتری روی آورد تا یا
1) داده‌های ناهمساز پیشین را خنثی کند و کلیت داده‌ها را همچنان در ذیل آن قانون یا قاعده یا الگو نگه دارد یا
2) در تقویت بیشتر و بیشتر داده‌های پیشین و تأیید ناهمسازی بیشتر و بیشتر داده‌ها با قانون یا قاعده یا الگوی موجود به سوی پیشنهاد لزوم ایجاد تغییر در آن‌ها گام بردارد.
20. آداب نقل اندیشه‌های روشنفکران از منابع نوشتاری. از پژوهشگران و تحلیلگرانی که موضوع پژوهش و تحلیلشان زندگی یا بخشی از زندگی یا برخی از رفتار‌های روشنفکران است انتظار می‌رود که در دریافت و توصیف و تحلیل اندیشه و نگرش روشنفکران بر پایه‌ي منابع نوشتاری
1) همه‌ي منابع لازم را جستجو کنند و حتی‌المقدور آن‌ها را بیابند (در جریان جستجو هم به منابع دیگری خواهند اندیشید و  منابع جدیدی را خواهند یافت که قبلاً بدان‌ها نیندیشیده بودند)
2) با بهره‌گیری از روش‌های علمی مطمئن به تعیین و تشخیص اعتبار منابع بپردازند و منابع حتی‌المقدور معتبر را مرجع نقل مطالب مرتبط با اندیشه‌ها و نگرش‌های روشنفکران قرار دهند؛
3) متون دربردارنده‌ي یک اندیشه یا نگرش را در پیوند با متون دیگر بخوانند تا از بافتار طرح اندیشه یا نگرش و محتوای راستین آن آگاه گردند.
4) بر پایه‌ي بررسی انتقادی و علمی بیشترین منابع مقبول موجود، زندگی روشنفکران را با دقت بازسازی کنند؛
5) در این بازسازی زندگی روشنفکران، اندیشه‌ها و نگرش‌های  روشنفکرانه‌ي آنان را به گونه‌ئی هر چه کامل‌تر و واقعی‌تر، و، در صورت لزوم، در پیوند با اندیشه‌ها و نگرش‌های دیگر آنان ببینند؛
6) در تفسیر خویش از اندیشه‌ها و نگرش‌های روشنفکران، برداشت خاص یا پیشداوری ویژه‌ي خود را بر از اسناد موثق موجود ترجیح ندهند؛
7) اطلاعات بخش‌های آشکار و روشن زندگی آنان را به گونه‌ئی ناسنجیده به بخش‌های ناآشکار و مبهم زندگیشان تعمیم ندهند؛ همچنین در باره‌ي بخش‌های کمابیش ناروشن زندگی آنان بر پایه‌ي بخش‌های آشکار زندگیشان داوری نکنند؛
8)همواره بکوشند تا در برداشت و دریافت اطلاعات نوشتاری در باره‌ي روشنفکران در دام گزیده‌بینی و یکسونگری  نیفتند.
9) به طور کلی، در توصیف یک بخش از زندگی روشنفکران یا همه‌ي زندگی آنان بر پایه‌ي منابع نوشتاری موجود یک جانبه نگر نباشند و جزئی از زندگی آنان را به جای کل زندگیشان ننشانند.
چنین توجهاتی، در کنار رعایت آداب دیگر، می‌‌توانند مانع گمراهی روشنفکری‌پژوهان در شناخت اندیشه‌ها و نگرش‌های روشنفکران و، از این طریق، مانع گمراهی مخاطبان این روشنفکری‌پژوهان شوند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون