نقش هويت حزبي در رقابتهاي انتخاباتي
دكتر حميد دهقاني٭/ يكي از مهمترين دغدغههاي سياستورزان ما، عدم شكلگيري هويت حزبي در ميان بخش بزرگي از رايدهندگان ايراني است. بسياري از رايدهندگان به دليل عدم برخورداري از هويت حزبي همچنان بر اساس هويتهاي پيشين همچون هويت قومي، ملي و مذهبي راي خود را به نامزدهاي انتخاباتي ميدهند. هويت حزبي، هويت تازه تاسيسي است كه در ايران، نيازمند توجه و تقويت بيشتري است. چنين هويتي از سويي منوط به وجود احزاب پايدار و از سوي ديگر، اجتماعي شدن سياسي افراد از دوران كودكي و نوجواني در نهادهايي همچون خانواده، آموزش و پرورش و دانشگاهها است.
اگر بيش از اندازه خوشبينانه نباشد به نظر ميرسد در شرايط كنوني با وجود حضور دو جناح اصلي اصولگرا و اصلاحطلب امكان مناسبتري براي شكلگيري هويت حزبي در جامعه بيش از پيش فراهم شده است. زيرا هر دو جريان سياسي دغدغه تقويت پايگاه اجتماعي قويتري در جامعه دارند. اين دغدغهمندي براي اصلاحطلبان به دليل محدوديتهاي موجود بيشتر است. سياستورزان اصلاحطلب از اوايل دهه 1380 خورشيدي و با شكست در انتخابات شوراها بهطور جديتر در اين انديشه فرو رفتند كه چگونه ميتوانند به جاي تمركز بر تودههاي ناهمگن و پراكنده، بر پايگاه اجتماعي مشخصتري با هويت حزبي اصلاحطلبي تكيه زنند بهطوريكه در هر انتخابات بتوانند بر اين پايگاه اجتماعي در رقابتهاي سياسي حساب كنند و راي ثابتي را در هر دوره به خود اختصاص دهند. براي بررسي چنين هويتي بيش از هر چيز لازم است كه تيپولوژي رايدهنده ايراني مورد بررسي قرار گيرد. در چند سال اخير و برخلاف گذشته رايدهندگان ايراني ديگر نميخواهند كه در ساختار قدرت موقعيتي منفعل داشته باشند. بر همين اساس امروزه رايدهندگان نقش فعالتري در گزينش نامزد انتخاباتي با توجه به باورها، علاقهمنديها، آرزوها و نيازهايشان ايفا ميكنند. آنها از ميان نامزدها، شعارها و برنامههاي مختلف احزاب، آنهايي را برميگزينند كه با باورها و نيازهايشان هم سويي بيشتري داشته باشند.
اگر احزاب سياسي ارتباط ميان خود و مخاطب را يكسويه و ثابت فرض كنند نميتوانند بخش مهمي از رايدهندگان را جذب كنند. به همين دليل استراتژيستهاي حرفهاي، مخاطبين خود را افرادي منفعل و سادهلوح كه ذهن خود را دربست در اختيار بمباران رسانهاي كارزارهاي انتخاباتي قرار دهند در نظر نميگيرند. بلكه پي بردهاند كه رايدهندگان، افراد باهوش و نكتهسنجي هستند كه نميتوان به راحتي هر پيامي را به ذهــن آنها خوراند. با توجه به تركيب جمعيتي رايدهندگان ايراني كه بخش عمدهاي از آنان را جوانان و تحصيلكردگان شكل ميدهند ميتوان از نوعي رايدهنده با نام «رايدهنده مقاوم» سخن گفت. از ويژگيهاي چنين رايدهندهاي موشكافي و نكتهسنجي است. با توجه به چنين ويژگي، رايدهنده مقاوم با وسواس خاصي به بررسي پيامها ميپردازد و ميل به آن دارد كه نقاط ضعف و كمبودها را بيشتر از نقاط مثبت در نظر بگيرد. در اينجا، نوعي ادراك انتخابي صورت ميگيرد كه در آن رايدهنده به دنبال يافتن نقاط ضعف و عيبجويي از نامزد انتخاباتي است. اين امر نيز وظيفه كارزارهاي انتخاباتي را در جلب نظر رايدهنده سختتر ميكند و تاكتيكها و استراتژيهاي پيچيدهتري را براي جلب رضايت او ميطلبد. مقاومت در برابر پيام كارزار انتخاباتي از بزرگترين موانع اثر بخشي در جلبنظر رايدهندگان است. در اين حالت پيام يا تاثيري بر رايدهنده ندارد يا در برخي موارد اثر بومرنگ دارد.
قويترين ميزان مقاومت در رايدهنده زماني است كه در سه بعد احساسي، شناختي و رفتاري روي دهد. آنگاه كه رايدهنده؛ نامزد انتخاباتي را «دوست ندارد» (احساسي)، برنامههاي او را «باور ندارد» (شناختي) و در نتيجه به او نيز «راي هم نميدهد» (رفتاري)، در حقيقت به مقاومت در برابر پيام در همه ابعاد روي آورده است. شكلگيري هويت حزبي در ميان چنين رايدهندگاني بسيار سختتر است. اين در حالي است كه در جوامع امروز نسبت به گذشته وفاداري افراد نيز به سازمانها و نهادهاي سياسي بهشدت كاهش يافته است.
همچنين، پررنگتر شدن هويت فردي به جاي هويت جمعي شكلگيري هويت حزبي را با مشكلات پيچيدهتري همراه ساخته است كه مجموع اين عوامل فرايند شكلگيري هويت حزبي را مشكلتر كرده و در نتيجه بسيج پايگاه اجتماعي احزاب را براي شركت در انتخابات سختتر كرده است.
٭ استاد دانشگاه