همشهري داستان
«نخستين هديهاي كه قيصر به من داد يك حافظ چهاررنگ خوشخط با طرحهاي مينياتوري. همان روز يك فال گرفتيم. غزل بينظيري آمد. هماي اوج سعادت به دام ما افتد/ اگر تو را گذري بر مقام ما افتد.هنوز هم يادم نميآيد. هرچند سالهاي زيادي در سايه مرگ زندگي كرديم، اما به هر حال هماي اوج سعادت نيت من بود حتي اگر قيصر در آن زمان باورش نشد». آنچه خوانديد، بخشي از خاطرات همسر قيصر امينپور در گفتوگو با «همشهري داستان» ارديبهشت است؛ روايتي جذاب، نرم و روان كه براي نخستينبار از زبان همسر اين شاعر نقل ميشود و در كنار مطالبي از قاسم هاشمينژاد، عباس صفاري، بيژن اعرابي، محمد كشاورز و... اين شماره ارديبهشتي را خواندنيتر ميكند.