درآمد: تهيهكننده اصلي مجموعه تاريخ شفاهي و تصويري ايران معاصر حسين دهباشي خود فارغالتحصيل رشته تاريخ شفاهي از دانشگاه كلمبياست و در ايران مدرس روش تحقيق در تاريخ شفاهي، پژوهشگر و كارگردان گروه روايت فتح كه تاكنون ساخت ٥٦ عنوان مستند در زمينه تاريخ شفاهي دفاع مقدس و انقلاب اسلامي را به عهده داشته و همچنين مدير تاريخ شفاهي و تصويري ايران معاصر است. انجام صدها ساعت مصاحبه در موضوع انقلاب اسلامي، مديريت بيش از ٨٠٠ ساعت گفتوگو با رجال سياسي و نظامي عصر پهلوي دوم، مولف چهار عنوان كتاب در حوزه تاريخ شفاهي، برگزاري ١٨ كارگاه تخصصي آموزشي و پژوهشي تاريخ در داخل و خارج از كشور از فعاليتهاي ايشان است، حسين دهباشي همچنين سازنده فيلم انتخاباتي حسن روحاني رييسجمهور است.
چه شد كه به تاريخ شفاهي علاقهمند شديد و ماجراي شكلگيري اين كتابها چه بود؟
اين را در مراسم رونمايي از كتابها هم يادم آمد و گفتم كه همهچيز براي ما از وقتي شروع شد كه جنگ تمام شد. از عصر غمانگيز آن روزي كه آن پيرمرد كه باري، امام و عزيز و رهبر و جان و حرف اول و آخر دل ما نوجوانان آن روزگار بود، قطعنامه 598 را پذيرفته و به تعبير خود جام زهر را نوشيد و ما تا كه دو روز قبلش هيچ نشنيده بوديم الا «جنگ جنگ تا پيروزي» يا «... تا رفع كل فتنه در عالم»، هاج و واج مانده بوديم كه «چرا؟» يادم هست كه آن روزها تعبيري را در جايي خواندم يا شنيدم كه «بشكند قلمهايي را كه ننويسند چه به سر فرزندان خميني رفت!» بعد گمان كرديم كه اين قلمها كه ميگوييم يعني قلم من و دوستانم ديگر!. باز يادم ميآيد كه آن روزها ميگفتند جنگ تمام نشده، هركسي جبهه تازه خود را انتخاب كند! خب! ما «روايت فتحيها»جبهه مبارزه با فراموشي را انتخاب كرديم و اينجوري بود كه براي من «تاريخ شفاهي» از دل «روايت فتح» زاييده شد.
چطور توانستيد با اين افراد كه برخي از آنها به هر حال امروز شايد روابط مساعدي با نظام نداشته باشند گفتوگو كنيد و چطور جلب اعتماد كرديد؟
از باي بسمالله تا تاي تمت، تاريخ شفاهي در عصر پهلوي دوم، معيار ما، نه حرف و حديثهاي روزمره و قيد و بندهاي سياسي و حكومتي و به قول شما روابط مساعد يا نامساعد افراد با نظام كه مرتبهيي بالاتر يعني منزلت ميهن دوستي و علاقه به ايران، انگيزه اصلي كار بود. از اين منظر يك تاريخ پژوه جوان انقلابي با يك سپهبد بازنشسته ضدانقلاب كه هر دو وطنشان را بيشايبه دوست دارند- بيآنكه هيچ كدام از مواضعشان كوتاه بيايند- ميتوانند ساعتها با يكديگر گفتوگويي تاريخي، خواندني و شنيدني داشته باشند!
احتمالا اين پرسشي است كه در ذهن همه شكل ميگيرد كه آيا از حرفهاي اين افراد چيزي كم نشده است؟
بله اما مقدارش واقعا زياد نيست. هرجا چند كلمه يا عبارتي به اقتضاي مميزيهاي رايج حذف شده، محل و دليل آن در پاورقي همان صفحه آمده است. در مجموع ميزان حذفيها در هر كتاب بيش از دو يا سه هزار كلمه نيست كه كاش همين مقدار هم نبود.
اصولا ارزش متون تاريخ شفاهي تا چه حد است؟ به خصوص كه در اين زمينه مسائلي چون حافظه و فراموشي، منافع افراد، اينكه همه دوست دارند تصويري خوب و درست از خودشان ارايه كنند، تحريفهاي آگاهانه يا ناآگاهانه و... نقش دارند.
بله، خب! افراد يادشان ميرود، تپقهايي ميزنند كه شما را به اشتباه مياندازد! وقايع را پس و پيش ميگويند. خودشان را بهتر جلوه ميدهند و همه كاسه و كوزهها را بر سر ديگران شكسته و به تعبير خلاصه، دقيقا همان كاري را ميكنند كه اگر ما جايشان بوديم موقع تعريف خاطراتمان انجام ميداديم! اما چه بايد كرد؟ اين روزها، اسناد و عكسها و مدارك تاريخي نيز از دستبرد فتوشاپ و رفقا (!) در امان نيستند. اگر قبلا از قول شريعتي و كوروش كبير نقل قولهاي پست مدرن ميشد يا چارلي چاپلين در نامهيي دخترش را به حجاب و عفاف دعوت ميكرد، تازگيها مطالبِ شاخ داري ميخوانيم در باب تشابه رفتار دكتر مصدق در ديوان لاهه با آقاي احمدينژاد در شوراي امنيت! در همه اين موارد، چاره و پاسخ يكي است: «شنونده بايد عاقل باشد!»
تفاوت كار شما با ساير مجموعههايي كه تحت عنوان تاريخ شفاهي منتشر شدهاند، مثل تاريخ شفاهي هاروارد كه حبيب لاجوردي پايهگذارش بود در چيست؟
تاريخ شفاهيهاي ديگر، مثل آنچه توسط مركز مطالعات خاورميانه دانشگاه هاروارد و تحت نظارت جناب آقاي دكتر حبيبالله لاجوردي تهيه شده يا آنچه در بنياد مطالعات ايران در حومه واشنگتن پايتخت امريكا و تحت نظارت جناب دكتر افخمي تهيه شده و غيره همگي به لحاظ تاريخي پيشكسوت اين پروژه هستند. آنها نزديك به 20 سال زودتر از ما شروع كردند. وقتي كه آدمها حافظههاي تروتازهتري داشتند و البته شايد ملاحظات و محدوديتهاي بيشتري نيز براي گفتن حرفهايشان. بخشي از آن آدمها در اين مدت از اساس (!) فوت كردهاند، بخشي ديگر نسيان گرفتهاند. بخشي حالا گمان ميكنند ضرورتي براي پنهان كاري وجود ندارد و حرفهاي مگو را ميگويند! تكنيكها و روشهاي تاريخ شفاهي نيز در اين مدت بسيار پيشرفت كرده و ابزارها نيز بسيار ارزانتر شده است. گفتوگوهاي ضبط شده توسط دانشگاه هاروارد همگي به صورت صوتي است و قريب به اتفاق گفتوگوهاي تصويري و آن هم با كيفيت فولاچ دي. تاريخ شفاهيهاي ديگر، از صفر شروع كرده بودند، زماني كه كمتر سندي منتشر شده بود. حالا وقتي به سراغ كسي ميرويم پشتوانه صدها هزار سند از جمله مطالعات هاروارد، اسناد منتشره وزارت خارجه انگليس كه هر 30 سال منتشر ميشود، اسناد ساواك، اسناد سفارت امريكا و غيره وجود دارد. از اين جهتها ما گرچه با آدمهاي كمتر و حافظههاي فراموشكارتري مواجه بوديم اما به لحاظ بقيه امور، وضعمان بهتر از شرايط آغاز كار جناب دكتر لاجوردي در دانشگاه هاروارد بود.
اين متون قرار است چه زوايايي از رژيم گذشته را روشن كنند؟
تاريخ شفاهي و تصويري ايران در عصر پهلوي دوم، تاريخ پژوهي قدرت از منظر دروني است. از نگاه اصليترين آدمهايي كه براي يك سيستم تصميم گرفته و آن تصميمات را اجرا كردهاند. اين آدمها كه به لحاظ ساختاري در عاليترين مقامات قواي سهگانه، نظاني، امنيتي، اقتصادي و غيره بودهاند، زاويه ديدي دارند كه طبعا با زاويه ديد انقلابيوني كه آنها را از تخت به زير كشيدهاند يا با زاويه ديد ناظران بيطرفي كه از دور به ماجرا مينگرند فرق دارد و در عين حال مكمل هر كدام از ديگر زواياي نگاه است.