وظايف دولت پيشين در مبحث گردوغبار چه ميشود؟
الهه موسوي
عضو جبهه پايداري، زهره طبيبزاده خواستار استعفاي معصومه ابتكار شد. علت را هم عدم حضور ابتكار در شرايط بحراني استان خوزستان كه مستقيما به وظيفه او برميگردد عنوان كرده و اينكه اين سفر نكردن، نشاندهنده ضعف يك مسوول است.
ظاهرا تكعاملي ديدن قضايا، شيوهاي مرسوم در دولت گذشته بود. به جاي اينكه عوامل متعدد بروز يك پديده بررسي شود. آيا در بروز يك بحران، تنها يك سازمان مقصر است؟ آيا اگر امروز در اثر سياستهاي نادرست ديگر وزارتخانهها و دولتها، بحراني در نقاطي پديد آمده تنها يك مقام مسوول بايد پاسخگو باشد؟ آيا ميشود يك مساله چند وجهي را از يك بعد بررسي كرد؟ آيا مبحث ريزگردها و گرد وخاك جنوب، تنها علتش به سازمان حفاظت محيط زيست بازميگردد؟ آيا اين پديده نتيجه سياستها و عملكرد نادرست ديگر وزارتخانهها و خود دولت در مبحث محيط زيست نيست؟
آيا اجراي بيش از 860 هزار هكتار عمليات خاكورزي و ايجاد زهكشي در اراضي اهواز و انديمشك و نيز تغيير كاربري اراضي مذكور به كشاورزي توسط وزارت جهاد كشاورزي در دولت پيشين، منجر به بياباني شدن و بروز پديده گردوخاك نشده است؟!
آيا صدور مجوز اكتشاف و تاسيس پالايشگاه در هورالعظيم و خشكاندن اين اكوسيستم آبي ارزشمند كه در حوزه وزارت نفت دولت پيشين انجام شد، در بروز اين بحران عاملي تعيين كننده نبوده است؟
آيا عدم تخصيص حقآبه براي تالاب بينالمللي شادگان و رودخانههاي دايمي و فصلي سرشاخههاي كارون كه در وزارت نيروي دولت پيشين اتفاق افتاد، دخيل در بروز اين بحران نيست؟!
آيا عدم اجراي صحيح و نظارت درست بر طرحهاي تعادل دام متناسب با ظرفيت مراتع در كل حوزه آبخيز و آبريز و ورود بيش از ظرفيت دام در مراتع كه باعث بياباني شدن مراتع و ظهور گرد وخاك شده است و حاصل عملكرد سازمان جنگلها و منابع طبيعي دولت پيشين است، نيز به ابتكار برميگردد؟!
سياستهاي نادرست سدسازي، حفر چاههاي متعدد و مديريت غلط آب در كشور در سالهاي گذشته كه منجر به خشك شدن بسياري از تالابهاي كشور شده را نيز دولت روحاني بايد پاسخ بدهد؟
و ديگر اينكه جنگلتراشيهاي پمچ دهه اخير كه با روشهاي كاملا سنتي جنگلداري انجام گرفت و باعث كاهش سطح جنگل و رشد بيابانزايي در كشور شد؛ تا آنجا كه اكنون مسوولان سازمان جنگلها نيز به آن اعتراف داشته و ضرورت تغيير آن را تاكيد ميكنند بايد ابتكار پاسخ بدهد؟ نكتهاي كه اتفاقا همواره بر آن تاكيد و با آن مبارزه كرده است؟!
آيا عوارض دستور آبگيري سد گتوند خوزستان دردوره آقاي احمدينژاد را بايد دولت روحاني پاسخ بدهد؟
مجموع عوامل فوق و عواملي ديگر طي دهههاي گذشته، مخصوصا در هشت سال دولتي كه سركار خانم الهام طبيبزاده معاونش بودند، موجب گسترش بيابانزايي در نوار مرزي و اراضي جنوبي كشور شده است و روند آن را سرعت بخشيده است؛ علاوه بر اينكه عوامل خارجي از جمله سياستهاي ضدمحيط زيست دولت عراق در زمان صدام حسين و رها شدگي اين وضعيت در سالهاي اخير جنگهاي داخلي اين كشور نيز در بروز اين بحران تاثير جدي را داشته است. اينها نكاتي است كه اتفاقا سالهاست سوالهاي ما فعالان محيط زيستي بوده و هرگز از سوي دولت پيشين بدان پاسخي داده نشد. چه خوب است حالا كه مسوولان وقت آن دولت، نگران احوال مردم شدهاند به اين سوالهاي اساسي نيز پاسخ بدهند. چگونه است كه نماينده محترمي كه روزي نه چندان دور، خود معاون رييسجمهور بوده به اين نكته ساده توجه ندارد كه اگر امروز بحراني در ابعادي به بزرگي بحران گردوخاك در جنوب ايران رخ ميدهد، در لحظه و يا طي آن سال پديد نيامده و مربوط به سياستهاي يك دولت يك سال و نيمه نيست. بلكه ناشي از سياستها و رويكردهاي نادرست دولتهاي گذشته است كه در دورههاي بعد مانند يك دندان خراب شده در اثر نگهداري نادرست طي ساليان متمادي، ناگهان آنقدر بحراني ميشود كه صداي صاحبش را درميآورد. اما صاحب دندان، خود خوب ميداند كه آن درد، نتيجه بيعمليها، بيتوجهيها و كاهليهاي شبانهروزي درباره آن عضو است. در پايان خوب است خاطرهاي را برايتان نقل كنم از آخرين نشست مطبوعاتي فاطمه واعظ جوادي، رييس سازمان حفاظت محيط زيست دولت نهم. او آن روز بعد از نقد سياستهاي دولت نهم و سختي كار سازمان محيط زيست در ارتباط با ديگر وزارتخانهها گفت: «آقاي احمدينژاد روزي در جلسه رسمي هيات دولت خطاب به اعضا گفت كه ظاهرا محيط زيست دارد موي دماغ توسعه ميشود كه خانم جوادي بايد براي اين، فكري بكنند.» بعد واعظ جوادي با اشاره به اينكه دارد ميرود، گفت «همان روز من دانستم كه اين فكر، تغيير من است.» (فايل صوتي موجود است) حالا بايد از خانم طبيبزاده و ديگر مسوولان دولت نهم و دهم پرسيد زماني كه محيط زيست را موي دماغ توسعه ميدانستيد به بروز اين بحرانها فكر نكرديد؟ آيا امروز دولت يازدهم بايد پاسخگوي خطاهاي كارشناسي شما طي هشت سال گذشته باشد؟ همچنان كه خشك شدن درياچه اروميه، تالاب هامون، گاوخوني و... كه در اثر سدسازيهاي بيرويه رخ داد را بايد پاسخ بدهند. آن زمان كه با افتخار از داشتن رتبه دوم سدسازي جهان حرف ميزديد و اندكي اهميت به تمام نظرات كارشناسان و بدنه سازمان محيط زيست و دانشگاهيان اين حوزه و معترضان به سدسازي ميداديد و آنها را عامل بيگانه ميخوانديد، دولت روحاني و ابتكار كجا بودند كه امروز ريشه تمام اين معضلات را در اينها جستوجو ميكنيد و ميخواهيد كه استعفا بدهند؟سركار خانم گرامي، خوب است كمي و فقط كمي انصاف داشته باشيم. منصف بودن يكي از الزامات مسلماني است و اگر نباشيم، نه پاسخي براي خداوند داريم و نه براي مردم. ضمن اينكه تاريخ نيز خود دربارهمان قضاوت خواهد كرد.