محمود واعظي به مرد شماره دو دولت تبديل شده است؛ چهرهاي كه چندان نگاه مثبتي به اصلاحطلبان ندارد و با تمام توان تلاش دارد حزب متبوعش يعني اعتدال و توسعه در اركان
مختلف دولت و نهاد رياستجمهوري نقشآفريني كنند.
عبدالله ناصري عضو شوراي مشورتي اصلاحطلبان معتقد است كه روحاني بايد جايگاه رييس دفتر رييسجمهوري را به جايگاه گذشته برگرداند تا واعظي مطابق با پروتكلها رفتار كند. از سويي او معتقد است كه واعظي با گرايشات ضداصلاحطلبانه بالاخره براي روحاني دردسرساز خواهد شد.
ارزيابي شما به عنوان يك اصلاحطلب از عملكرد دفتر رييسجمهوري چيست؟
آنچه در اين مدت كوتاه بر اساس مشاهدات و رسانهها به دست آمده و با توجه به پيشينهاي كه هميشه رييس دفتر رييسجمهوري داشته و حتي در دولت احمدينژاد هم ما جايگاهي كه امروز در مورد واعظي ميبينيم اين پيام خيلي صريح منتقل ميشود كه عملا واعظي نفر دوم دولت است.
حتي در دولت قبل با همه گلايههايي كه از نهاونديان بود امروز خبر موثق دارم كه خيلي از اعضاي كابينه در همين فاصله كوتاه به صراحت بيان ميكنند كاش آقاي نهاونديان به عنوان رييس دفتر رييسجمهوري ابقا ميشد و اين مسووليت به واعظي واگذار نميشد. شنيدههاي موثق حاكي از آن است كه در عزل و نصب استانداران حضور ايشان بهشدت احساس ميشده است. هرگز رسم نبوده رييس دفتر در اين عرصهها وارد شود. در هيچيك از دولتها حتي دولت آقاي هاشمي كه شخص مقتدر و توانمندي بود و يك دوره آقاي مرعشي رييس دفتر بود و دوره دوم هم محسن هاشمي باز هم چنين رفتارهايي را شاهد نبوديم.
به هر حال ايشان در حدي نقش پررنگي دارد كه اين تلقي ايجاد شده كه نقش معاون اول را ايفا ميكند، خبرها حاكي از آن است كه حضور ايشان در دولت دوم بر نقش و انگيزههاي جهانگيري به عنوان معاون اول سايه انداخته است. در وزارت خارجه نيز براي ديدارهاي رسمي با مهمانان خارجي از ديرباز پروتكلهاي خاصي وجود داشته و دارد كه در اين دوره گويا رعايت نميشود.
ايشان بهشدت هم علاقهمند هستند كه دوستان همحزبيشان مسووليت برعهده بگيرند و در بخشهاي مختلف دولت حضور داشته باشند. نمونههايي هم شاهد بوديم كه در تعيين استاندار دخالتهايي شده است. تا مرحله آخر انتخاب استاندار پيش رفته بودند ولي در نهايتا استانداري روي كار آمده كه عضو حزب اعتدال و توسعه بوده اما كارايي چنداني نسبت به انتخاب قبلي نداشته است.
به هر حال نقش آقاي واعظي نقش پررنگي است و حتما يكي از مشكلات جدي براي شخص روحاني خواهد بود و همه تعاملات و هماهنگيهاي كابينه را دچار مشكل خواهد كرد چرا كه رييس دفتر هميشه نقش و موقعيتش مشخص بوده و از يك حدي فراتر اعمال قدرت و نفوذ نميكرده است. حتي نهاونديان هم كه تغيير ايشان يكي از دغدغههاي جدي بود در اين سطح دخالت نميكرد. امروز خيلي از اعضاي دولت آرزو ميكنند كاش آقاي نهاونديان باقي ميماند و آقاي واعظي رييس دفتر رييسجمهوري نميشد.
در زمان انتخابات هيات رييسه مجلس در سال دوم بسياري از اصلاحطلبان از نفوذ آقاي واعظي در مجلس گلايه داشتند. حضور ايشان و گسترش نفوذ ايشان در دولت چه تاثيري در تعامل فراكسيون اميد و اساسا مجلس و دولت دارد؟
آقاي واعظي در زمان شكلگيري مجلس جديد هم در كميسيونها و تعدادي از مسووليتها و پستهاي داخلي مجلس اعمال نفوذ شديدي داشت و با اصولگرايان و همچنين اعضاي حزب اعتدال و توسعه كه با ليست اميد به مجلس راه يافتند اما بعد از حضور در مجلس به اميد پشت كردند لابي گستردهاي داشت در حالي كه همين اعضاي اعتدال و توسعه اگر با ليست اميد در انتخابات شركت نميكردند هرگز وارد مجلس نميشدند. با اين حال آنها به ميثاق اوليه پشت كردند. من معتقدم كه اين روند مشكلاتي را براي آقاي روحاني در آينده ايجاد خواهد كرد و حتما شخص روحاني بايد نقش رييس دفتر را به جايگاه اوليه برگرداند.
نكته ديگري هم كه بدون تعارف بايد بيان كرد اين است كه آقاي واعظي نسبت به ساير اعضاي دولت كه از نزديكان روحاني هستند گرايشات ضداصلاحات شديدتري دارد و اين موضوع آينده روحاني را به خطر خواهد انداخت. آقاي واعظي در قدوقوارهاي نيست كه بخواهد براي رياستجمهوري و كانديداتوري برنامهريزي كند اما بر روابط دولت و مجلس و روند حركت دولت تاثيرگذار خواهد بود.
با توجه به اينكه در دوره اصلاحات شما مديرعامل خبرگزاري دولت بودهايد رابطه دفتر رياستجمهوري و زيرمجموعه آن يعني معاونت ارتباطات نهاد رياستجمهوري با رسانهها را چطور ارزيابي ميكنيد؟
اصلاحطلبان چه در جلسات خصوصي با دولت و چه در رسانهها تذكراتي مطرح كردند مبني بر اينكه تعامل حوزه رسانهاي دولت بسيار ضعيف است و هيچ اتفاق خاصي در اين حوزه هم رخ نداده است.
مجموعه حوزه سخنگويي و ارتباطات دفتر رياستجمهوري تغييراتي در آن داده نشد و افرادي با گرايشهاي خاص حضور دارند. براي مثال سخنگوي دولت فردي غيرآشنا با عرصه رسانه و گفتوگو و مفاهمه است و تنها گزارشات دولت را بيان ميكند. سخنگو نميتواند فضايي كه عليه دولت، رقبا ايجاد ميكنند را پاسخگو باشد.
معاون ارتباطات و اطلاعرساني دولت است، گرچه فرد با اخلاقي است اما سبقه اصولگرايياش ايجاب ميكند تعامل چنداني با جامعه اصلي راي روحاني ايجاد نكند. اگر روحاني تحليل درستي نسبت به جامعه راي خود داشته باشد كه به نظر من دارد اما خيلي از دوستان از جمله رييس دفتر، سخنگو، حوزه اطلاعرساني و... اين واقعيت را قبول نميكنند كه پايگاه راي روحاني كجا بوده است. طبيعتا رسانههاي اصلاحطلب هم مثل دوره اول چندان اين تعاملات را رعايت نميكنند و حوزه دولت و رسانهاي رياستجمهوري ارتباط خوبي با رسانهها ندارد. من فكر ميكنم تنها چيزي كه بايد رسانهها انجام دهند مستقيما با دستگاههاي دولتي وارد گفتوگو و تعامل اطلاعاتي و اطلاعرساني شوند.