مجتمع تجاري به جاي ايستگاه تاكسي
گروه اجتماعي|هنوز به پانزدهمين روز زمستان نرسيده بوديم كه با نصب نرده پاتوق «ايران41ها» را كور كردند. يك تو رفتگي در خيابان ميرداماد تهران كه شده بود ايستگاه غيررسمي مسافركشهايي كه شماره پلاك خودروهايشان «ايران 41» و «ايران21» بود. بيشترشان هم پرايد بودند. تو رفتگي مقابل ورودي شمالي ايستگاه مترو ميرداماد بود. ايستگاه متروي ميرداماد دو ورودي دارد؛ يكي مقابل مجتمع تجاري «رز ميرداماد» در ضلع شمالي خيابان و ديگري وقتي از سمت غرب به سمت شرق در خيابان ميرداماد حركت ميكنيد قبل از بانك مركزي درست مقابل يك مجتمع تجاري در حال تكميل. اين روزها كه هنوز اين مجتمع تجاري تكميل نشده و تكاپويي در آن نيست فقط در ورودي مترو در ضلح شمالي خيابان تجمع تاكسيها، مسافركشها و مسافران نفس ميرداماد را گرفته است. وقتي به دو ورودي ايستگاه ميرداماد دقت كنيد ميبينيد هردو چنان قرار گرفتهاند كه بالاي هريك مجتمعي تجاري و چندين طبقه قدعلم كردهاند. شايد هم اين ظن را تقويت ميكند كه شهرداري تهران در زمان طراحي خط مترو و ايستگاههاي آن فرصت خوبي براي تبديل زمينهاي بالاي ايستگاه مترو فراهم كرده تا تراكم تجاري بگيرند. اما نكته اينجاست كه آن زمان شهرداري تهران به اين فكر نكرده بود كه خيابان ميرداماد يك بلوار ساده با دو كنارگذر است كه تحمل چنين حجمي از تردد و توقف را ندارد؟ شايد هم زماني كه داشتند ايستگاه مترو ميرداماد را طراحي ميكردند و براي زمينهاي بالاسر آن، برخيابان ميرداماد، مجوز تراكم تجاري فروختند يادشان نبود كه براي ايستگاه تاكسي هم فضا لازم است و نميتوان معبر چه پياده و چه سواره را مورد تعرض قرار داد و حاضر نشد از حجم تراكمفروشي كاست. اگر از ميدان مادر به سمت پل ميرداماد يعني غرب در حركت باشيد درست قبل از پمپبنزين ميرداماد، يك خروجي از خط اصلي به كنارگذر وجود دارد. درست همانجا مجتمع «رز ميرداماد» سر به آسمان كشيده و در جوار پمپبنزين ميرداماد جا خوشكرده است. جلوي مجتمع «رز ميرداماد» يعني فضاي ورودي مجتمع و در پيادهرو ورودي ايستگاه مترو واقع شده است و در همان محل سعي شده جايي براي توقف تاكسيهاي زردرنگ درنظر گرفته شود. اما ميزان تردد با آن تعداد تاكسي زردرنگ خطي تناسبي ندارد. به همين دليل هم درست روبروي پمپبنزين، همانجايي كه تورفتگي بلوار اصلي واقع شده مسافركشها جا خوش كرده بودند. نگاهي به پلاكهاي آنان نشان ميداد كه همه از يك شهر و يك محل آنجا را قرق كردهاند. طبيعي است وقتي كار نباشد شغل دوم ميشود كار اصلي. رهگذرها ديدهبودند كه بسياري از آنها همانجا در ماشين ميخوابيدند. اما روز چهارشنبه 12دي وقتي شهرداري تهران همان تورفتگي خيابان را هم با نرده كور كرد حالا آنها بايد از معبر اصلي بگيرند و توقف كنند تا مسافر سوار شود. اين يعني توقف و ترافيك بيشتر. حالا خيابان ميرداماد هم به اندازه خيابانهاي مركز شهر ترافيك دارد. فرقي هم ندارد ساعت چند از روز باشد. موضوع اين است كه اگر در كنار گذر در حال حركت باشي و به ايستگاه مترو برسي بايد صبركني تا تاكسيها و مسافركشها مسافرشان را سوار كنند و بعد به مسيرت ادامه دهي. اگر هم در بلوار اصلي در حركت باشي آندسته از مسافران كه در كنارگذر سوار نشدهاند منتظر تاكسي ايستادهاند و بازهم توقف ناخواسته ترافيك ايجاد ميكند. شايد اگر شهرداري تهران آن زمان كه ايستگاه مترو ميرداماد را در دست طراحي و ساخت داشت به همان اندازه كه به واحدهاي تجاري ميانديشيد به معبر، چه براي سواره و چه براي پياده ميانديشيد دستكم يك طبقه از آن مجتمعهاي تجاري را به جهت توقف و سوارشدن مسافران در نظر ميگرفت. حالا شايد بتوان قرق ايران41ها را كور كرد ولي آنها براي سوار كردن مسافر مجبورند در كنارگذر يا بلوار اصلي توقف كنند و همين براي ايجاد ترافيك كافيست.