گفتوگو با اروپا مفيد است
به اعتقاد دولت فرانسه، در برجام، گفتوگو و ديپلماسي به جاي خشونت و جنگ توانست جلوي تهديدها براي صلح و امنيت جهاني را بگيرد، هر چند كه به هر حال ما اعتقاد داريم كه اصولا از ابتدا برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران به دليل ماهيت صلحآميز آن تهديدي براي هيچ كس به حساب نميآمد، اما اروپاييها معتقدند كه به هر تقدير برجام تضمينكننده عدم تهديد از طريق گفتوگو و ديپلماسي است. به گمان من گفتوگو در مورد توان موشكي ايران و نفوذ منطقهاي ايران، لزوما امر ناخوشايند و منفي نيست. قرار نيست طي اين گفتوگوها بر سر داشتههاي ايران مذاكره شود و معاملهاي رخ دهد، بلكه قرار است گفتوشنودهايي براي در ميان گذاشتن ديدگاهها و مواضع دو طرف صورت بگيرد. منطق ايران در مورد توان دفاعي كشور و نفوذ منطقهاي به اندازهاي قوي است كه از طريق گفتوگو ميتوان طرفهاي ديگر را اقناع كرد. هر اندازه هم كه فضاسازيهاي رسانهاي و سياسي زياد باشد و گروههايي تلاش كنند تا جمهوري اسلامي را تحت فشار قرار دهند، باز هم گفتوگو مفيد است. گفتوگوهايي كه طي هفتههاي گذشته محمد جواد ظريف و سيد عباس عراقچي با طرفهاي اروپايي انجام دادند و گفتوگوهايي كه گفتهميشود قرار است در رم ادامه پيدا كند، به درك و تفاهم دو طرف از مناسبات و رويكردهايي كه نسبت به يكديگر دارند، كمك خواهد كرد. برجام يك ريلگذاري جديد در روابط تهران و اروپا ايجاد كرده است و نه ترامپ و نه هيچ كس ديگر به راحتي نميتواند اين شرايط را تغيير دهد. اروپاييها هم از وجود اين كانال گفتوگو و اهميت آن كاملا آگاه هستند، نبايد مقامها و سياستگذاران ايراني تحت تاثير فضاسازيهاي رسانهاي قرار بگيرند. به نظر من بايد از سفر وزير خارجه فرانسه به تهران استقبال كرد و مواضع و نگرانيهاي فرانسه را شنيد و رويكردها و مواضع سازنده ايران را با او در ميان گذاشت، بايد از سفر آينده رييسجمهور فرانسه، امانوئل ماكرون به تهران استقبال كرد. به اعتقاد من اگر انتقادي هم به رويكردها و عملكردهاي اروپاييها وجود دارد، بايد از اين فرصتهاي گفتوگوي رودررو استفاده كرد و اين نگرانيها و انتقادها را از كانالهاي موجود در ميان گذاشت. به ويژه در شرايط ويژه كنوني كه دولت امريكا، سياستهاي ايرانستيزانه در پيش گرفته است، گفتوگو با اروپا اين فرصت را ايجاد ميكند كه فشار بيشتري براي خنثي كردن اثر سياستهاي واشنگتن ايجاد شود. شوربختانه يك سري از واقعيتهاي عيني، به دليل تفكرات هيجاني يا اهداف سياسي، از ديد بسياري از رسانهها و بخشي از تحليلگران ما پنهان ميماند. به ويژه كساني كه همواره منتقد برجام محسوب ميشدند، زماني كه ميخواهند سخنان مقامها اروپايي را در مورد ايران مطرح كنند، صدر اظهارات را برجسته ميكنند و ذيل آن را كاملا ناديده ميگيرند. بدون استثنا تمام سياستمداران اروپايي زماني كه در مورد ايران اظهارنظر ميكنند، در پايان و براي نتيجهگيري از حرفهايشان موكدا ذكر ميكنند كه برجام غيرقابل تغيير است و بايد باقي بماند. بسياري از رسانهها و تحليلگران ما اين نكته را از اظهارات مقامهاي اروپايي ناديده ميگيرند. اما اصرار اروپاييها در حفظ برجام در كنار مطرح كردن برخي نگرانيها نشان ميدهد كه آنها ضمن تعهد بر توافقهاي گذشته قصد دارند باب گفتوگوهاي چالشي با جمهوري اسلامي ايران را باز نگه دارند. اروپاييها ميخواهند ترامپ را ترغيب كنند تا در برجام بماند و نبايد فراموش كرد كه برجام اختصاصا به مسائل هستهاي ميپرداخت و هيچ موضوع ديگري در آن نبود. برجام قرار نبود و قرار نيست كه ايران را به متحد استراتژيك اروپا تبديل كند. با اين حال برجام فرصتي براي ارتباط و گفتوگو ميان ايران و اروپا ايجاد كرده است كه هر دو طرف بايد از اين فرصت استفاده كنند. من اعتقاد دارم كه در شرايط كنوني هم جمهوري اسلامي ايران و هم اروپاييها به وجود و اهميت اين فرصت آگاهي كامل دارند. هر چند كه اقدامات ترامپ ميتواند آسيبهايي به برجام وارد كند، اما نبايد تصور كنيم كه اگر دونالد ترامپ از برجام خارج شود اين توافق به پايان خودش ميرسد. در سياست نميتوان پيشبيني قطعي از آينده داد، اما شواهد نشان ميدهد كه اروپاييها حتي در صورت خروج امريكا از برجام، علاقهاي ندارند اتفاقي بيفتد كه اين توافق ويژه و كمنظير از بين برود.