ترامپ، برجام و ايران
با نيروي نظامي يا حداقل تحريم به آن واكنش نشان داد، نه موضوعي كه از طرق ديپلماتيك بايد به آن پرداخت. پمپئو نيز مثل ترامپ نسبت به ديپلماسي و مذاكره بدبين است. او نيز يكي از محافظهكارهاي افراطي امريكايي است كه نسبت به كادر ديپلماتيك وزارت خارجه كه همه آنها را ليبرال و دموكرات ميدانند، به ديده تحقير مينگرند و برعكس احترامي بسيار براي نظاميان قائلاند. با وجود پمپئو اگرچه ممكن است وضعيت وزارت خارجه از نظر مديريت بهتر از دوره تيلرسون شود اما از نظر سياستگذاري قطعا بهتر نخواهد شد. پمپئو نيز در ارتباط با ايران و مساله فلسطين يا مثل ترامپ ميانديشد و تاكنون سخن گفته است يا تندتر از او. مساله كره شمالي فاقد ابعاد ايدئولوژيك است چون نظر غالب در امريكا اين است كه «ادامه بقا» تنها انگيزه ماجراجوييهاي كره شمالي است و از اين رو تيم ترامپ ممكن است همچنان برخورد عملگرايانهتري با آن داشته باشد. پمپئو كه تاكنون كوشيده تا محبوب ترامپ باشد، در اموري كه براي محافظهكاران و به تبع آن براي ترامپ ابعاد ايدئولوژيك دارد، بعيد است مواضعي مغاير با مواضع ترامپ اتخاذ كند. سوال ديگر اين است كه آيا پمپئو در سمت جديد و با توجه به نياز امريكا به حفظ متحدان، آيا خود را ناچار از تعديل سياستهاي افراطي خواهد ديد يا خير. البته او برخلاف تيلرسون از اين امتياز نيز برخوردار است كه طرفهاي مذاكره سخن او را سخن ترامپ خواهند شناخت. ترامپ در مصاحبه خود بعد از اعلام بركناري تيلرسون جاي ترديدي باقي نگذاشت كه برجام علت اصلي ناهماهنگي آن دو بوده است. در اين رابطه اكنون سوال مهم اين است كه اين تحولات چه تاثيري بر روابط ايران و امريكا و به طور مشخص برجام خواهد داشت. تيلرسون ظاهرا در پي آن بود كه با گرفتن امتيازاتي از اروپا، ترامپ را راضي به تمديد تعليق تحريمها در 22 ارديبهشت كرده و فرصتي براي اقدامات بعدي به دست آورد. سوال اين است كه با تغيير تيلرسون آيا همين رويه ادامه خواهد يافت. اين مذاكرات تاكنون طي سه دور در پاريس، لندن و پنجشنبه گذشته در برلين انجام شده و اخبار پراكنده حاكي است كه تاكنون امريكا، فرانسه، انگليس و آلمان توانستهاند در موارد آسانتري مانند موشكهاي دوربرد ايران، بازرسي و تحريم شبهنظاميان طرفدار ايران به توافقاتي برسند اما موارد دشوارتر مانند موشكهاي ميان برد هنوز لاينحل است. همين خبرها حكايت از اخلال شديد برخي طرفها مانند اسراييل و عربستان در اين مذاكرات دارد. در هر حال شك نيست كه با ميل كردن دولت ترامپ به سمت سياستهاي افراطيتر، سرنوشت برجام بيش از پيش در هالهاي از ابهام فرو ميرود و ايران نيز بايد بيش از پيش خود را براي مواجهه با هر تحولي آماده كند تا آنجا كه نگارنده ميداند وزارت خارجه با اطلاع و درك درست از جوانب قضيه، طي ماههاي اخير ايدههاي لازم را انديشيده، طرحهاي ضروري را ارايه كرده و گامهايي نيز در محدوده اختيارات خود برداشته است كه از آن جمله ميتوان به تعامل و ديالوگ بيشتر با اروپا اشاره كرد. اما اين موضوع بسيار مهم بسيار فراتر از محدوده وزارت خارجه بايد مد نظر قرار داشته باشد و جدي گرفته شود. در زمينه سياست خارجي و كار با دولتهاي مختلف شايد كارهاي خيلي بيشتري از اينكه تاكنون شده، نتوان انجام داد. اما در محدوده سياست داخلي و تحكيم انسجام همه نيروها در سطح ملي هنوز كار چنداني صورت نگرفته است. متاسفانه بزرگترين نقطه ضعف ما در ارتباط با همين انسجام داخلي و استحكام صفوف ملي در مواجهه با تهديدات خارجي و اعاده تحريمهاي ظالمانه پيشين است. قطعا برقراري گفتوگوهايي در سطح ملي با هدف نزديك كردن همه طيفها و گرايشها ميتواند كمك بزرگي در اين شرايط بسيار خطير باشد. تنها در صورتي كه ما وظايف خود را در سطوح داخلي و خارجي به درستي و به موقع انجام دهيم ميتوانيم با همراهي افكار عمومي داخلي و خارجي به ايفاي نقش مثبت بسياري از دولتها و نيز حتي جناحهاي معقولتر در داخل امريكا اميدوارم باشيم. اخطار سه روز قبل ژنرال ووتل، فرمانده نيروهاي امريكا در خاورميانه در مورد عواقب نقض برجام و شكست نامزد مورد حمايت ترامپ در انتخابات مياندورهاي در حوزهاي در پنسيلوانيا كه ترامپ با 20 درصد اختلاف در آن برنده شده بود و نيز شكست نامزد ديگر جمهوريخواه در ايالت بهشدت محافظهكار آلاباما در دسامبر گذشته ميتواند نويدبخش مستعجل بودن اكثريت كنوني در كنگره و دولت ترامپ باشد.