بازسازي تشكيلاتي و تحولات سياسي روحانيون اصولگرا
رييسي ديگر در جلسات جامعه روحانيت شركت نميكند
يك سال گذشته جلسات جامعه روحانيت مبارز بدون حضور ابراهيم رييسي سپري شده است. مسالهاي كه با وجود پشتيبانيهاي تام و تمام اين تشكل قديمي از او در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم تامل برانگيز است. روحانيت اصولگرا در همان ايام حمايت خود را از ابراهيم رييسي، يكي از دو كانديداي مهم اصولگرا اعلام كرد تا بتواند رقيب انتخاباتي رييسي در جريان راست را از ميدان به در كرده و او را با امكانات تبليغاتي و رسانهاي گسترده به كارزار رقابت با روحاني بفرستد. اما ابراهيم رييسي بعد از انتخابات، ديگر به جلسات جامعه روحانيت مبارز نرفت. محمد تقي رهبر، از اعضاي اين تشكل اين خبر را اينگونه تشريح ميكند كه « در يك سال گذشته جامعه روحانيت، آقاي رييسي را در جلسات خود نديد. به عبارت ديگر ايشان در جلسات جامعه روحانيت طي يك سال گذشته شركت نكرده چون مشهد است و مسووليت توليت آستان قدس رضوي را برعهده دارد بنابراين بيشتر به آن امور ميپردازد.» البته همنشيني رييسي با اعضاي جامعه روحانيت در ايام انتخابات چنين نبوده است. چنانكه تقي رهبر به نامهنيوز ميگويد: «غير از همان اوايل سال 96 كه نزديك انتخابات رياستجمهوري ايشان آمد و گفتوگوهايي انجام شد، ديگر در جلسه جامعه روحانيت نيامد. » در عين حال اعضاي اين تشكل هم در جلساتشان درباره ابراهيم رييسي صحبتي نداشتهاند.
جامعه روحانيت در حاشيه جناح راست
انتخابات بهار 96 همچون انتخابات مجلس دهم يك تحول مهم براي اصولگرايان بود. انتخاباتي كه عملا جامعه روحانيت مبارز را از شيخوخيت اين جناح كنار زد و آن را به حاشيه راند. تصميمات انتخاباتي اين جريان ابتدا به دست شوراي هماهنگي جريان اصولگرايي و سپس به جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي رسيد تا اثرگذاري شيوخ جناح راست تنها به تاييد تصميمات از پيش گرفته شده، برسد. شايد همين هم هست كه ابراهيم رييسي ترجيح ميدهد به جاي ديدار با اعضاي جامعه روحانيت به ديدار جمناييها برود. ديدارهايي كه محمد تقي رهبر اذعان ميكند دورادور اخباري از آن را ميشنوند. به هر حال نقش جبهه مردمي نيروهاي انقلاب در ايام انتخابات و انصراف محمد باقر قاليباف بسيار بيش از جامعه روحانيت مبارز بود. انصرافي كه راه را براي كسب 16 ميليون راي رييسي باز كرد اما منجر به پيروزي اين گزينه اصولگرا نشد. نه تنها ابراهيم رييسي بلكه حسن روحاني، ناطق نوري و امامي كاشاني نيز ترجيح ميدهند تا در اين جلسات حضور نيابند. محمد تقي رهبر در اين خصوص توضيح ميدهد كه « گرچه تعداد اعضاي شوراي مركزي جامعه روحانيت بيش از سي نفر هستند اما معمولا جلسات شوراي مركزي با 10 نفر، 15 نفر، 17 نفر و در كل زير 20 تشكيل ميشود. » يعني در بهترين حالت يك سوم اعضاي اين تشكل در تصميمگيريهاي آن شركت ندارند.
در غيبت همراهان قديمي اين تشكل
همين مهجوريت در اين تشكل قديمي روحانيت سبب شده تا به فكر بازسازي تشكيلاتي بيفتد. راهي كه به نظر ميرسد براي تشكلي كه رفتهرفته جايگاه شيخوخيت و تصميمگيرنده خود را از دست داده، سخت و مشكل باشد. تشكيلاتي كه همراهان مهمي را در اين سالها از دست داده تلاش ميكند تا ارتباطات سراسري كسب كند. همين است كه رهبر خبر ميدهد: «جامعه روحانيت در حال بازسازي تشكيلات خود است تا حالت كشوري و ارتباطات سراسري پيدا كند.» اگرچه تاكيد ميكند كه «اين كار نيز با هدف انتخابات صورت نميگيرد. » گسترش ارتباطات اين تشكل روحاني در حالي بنا است پيگيري شود كه اين تشكل در پايتخت نيز اثرگذاري پيشين خود را ندارد. اگرچه هنوز شخصيتهاي مختلف اصولگرا اذعان ميكنند كه جامعه روحانيت را به عنوان پدر معنوي و تشكيلاتي به رسميت ميشناسند اما دست كم در انتخابات رياستجمهوري گذشته تمام كاركرد اين تشكيلات قديمي به بيانيه اعلام حمايت از كانديداي مطلوب جمنا منتهي شد. مسالهاي كه جامعه روحانيت زودتر از هر ناظري به آن پي برده و درصدد چاره جويي برآمده است. ارتباطات سراسري چارهاي است كه به مددش، اين تشكيلات ميخواهد تا به متن سياست ورزي اصولگرايان راه يابد و هنوز مشخص نيست كه جريانات واگراي اين جناح راهي برايش باز خواهند كرد يا خير. به هر حال محمد تقي رهبر بيان ميكند كه «بايد مقداري بوي انتخابات بيايد و باد انتخابات بوزد و قطعا جامعه روحانيت در مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي بيكار نخواهد بود.»