روحاني: هيچ جرياني نميتواند سردار سليماني را ابزار صفكشي جناحي كند
حاج قاسم يك استراتژيست بود
حجتالاسلاموالمسلمين حسن روحاني، رييسجمهور سابق، در آستانه دومين سالگرد شهادت سردار سپهبد شهيد حاج قاسم سليماني و شهداي همراه او پيامي صادر كرد.
متن پيام روحاني بدين شرح است:
الذِين آمنُوا وهاجرُوا وجاهدُوا فِي سبِيلِالله بِأمْوالِهِمْ وأنْفُسِهِمْ أعْظمُ درجهً عِنْدالله وأُولئِك هُمُ الْفائِزُون
سالگرد شهادت سردار سليماني، هم اندوه از دست دادن فرماندهي شجاع و فداكار را زنده ميكند و هم فرصتي براي تامل و درس آموزي براي همه ما فراهم ميآورد.
۱- حاج قاسم سليماني سردار بزرگ اسلام، از ثمرات ناب انقلاب اسلامي و از پرورش يافتگان مكتب تربيتي امام و رهبري بود. من او را از زمان تشكيل لشكر ثارالله ميشناسم. او در دفاع مقدس و در فرماندهي لشكر ثارالله آبديده شد و در قرارگاه قدس شرق كشور و سپس در سپاه قدس و نبردهاي عراق و سوريه به اوج رسيد. از همان آغاز او را فرماندهي شجاع و عملگرا يافتم كه به خوبي محاسبه ميكرد، استراتژي را به دقت ترسيم و شجاعانه عمل ميكرد. سالها در مسائل داخلي، منطقهاي و جهاني با يكديگر گفتوگو كرده بوديم؛ هر دو نظرات و تحليلهاي يكديگر را ميشناختيم و بهرغم برخي تفاوتها، روابط ما همواره توام با احترام و محبت عميق دوطرفه بود.
۲- حاج قاسم بيش از آنكه فرمانده ميداني باشد، يك مربي ميداني بود؛ او به لشكريانش در عمل ميآموخت كه چگونه فرمانرواي نفس خود و فرمانبر پرودگار خود باشند. او به اين جمله خود، با تمام وجود باور داشت كه براي شهيد شدن بايد شهيد بود. او رزم در بيابانها و كوهها و درهها و ميدانهاي نبرد را بر راحتطلبي و زدوبندهاي قبيلهاي و جناحي و لفاظيهاي سياسي ترجيح داده بود.
۳- حاج قاسم نه فقط يك فرمانده نظامي بلكه يك تحليلگر برجسته سياسي و يك استراتژيست بود. حضور حاج قاسم در شوراي عالي امنيت ملي و ديگر جلسات، حضوري تاثيرگذار، آرامشبخش، انگيزهساز و اميدآفرين بود.
۴- تروريسم داعشي براي ايران يك تهديد امنيتي بود و حاج قاسم با دركي عميق و راهبردي، اولويت اول امنيت كشور و دفاع از امنيت منطقه و ارزشهاي اسلامي و شيعي را نه فقط شكست ميداني داعش، بلكه بيآينده كردن آن ميدانست.
۵- مقابله همهجانبه با تروريسم منطقهاي مستلزم پشتيباني و هماهنگي اقدامات دفاعي و ديپلماتيك بود. از اينرو از وزارت امور خارجه و سپاه قدس خواستم كه در مسائل منطقهاي با هماهنگي كامل عمل كنند و تامين مالي طرحهاي مصوب بهطور منظم صورت گيرد كه مورد قدرشناسي مكرر سردار سليماني بود.
۶- تصميم ترامپ براي ترور فرمانده ارشد نظامي ايران برآيند يك فشار سازمان يافته صهيونيستي از درون منطقه و غلبه استراتژي جنگ طلبانه در هيات حاكمه امريكا بود. فصل مشترك اين دو جريان شوم، هراس از توان كشورمان در خنثيسازي توطئههايي نظير پروژه سازش كشورهاي منطقه با رژيم صهيونيستي، حذف سوريه از محور مقاومت و طرح بيدولتي و شبهجنگ داخلي در عراق و تضعيف مقاومت لبنان بود. سپاه قدس نهاد موثر ايران در مواجهه با چنين اقداماتي بود؛ پس انتقام از فرمانده غيور و با تدبير اين سپاه پيروز -كه بسياري از اين توطئهها را بياثر كرده بود - ميتوانست خواسته مشترك رژيم صهيونيستي و ارتجاع منطقه از ترامپ باشد. بهرغم امكان ترور حاج قاسم، مساله در امريكا اين بود كه هيچ مسوولي چنين ريسكي را نميپذيرفت و تنها ترامپ بود كه براي خودنمايي حاضر شد چنين ننگي را بپذيرد.
۷- ترور شهيد سليماني، تنها جنايت ترامپ نبود. جنايت بزرگتر او، تحميل جنگ تمام عيار اقتصادي بر ملت ايران بود كه با هدف فروپاشي نظام و آشوب و تجزيه كشور، دنبال ميشد. اگرچه او در اين هدف، ناكام ماند ولي راه را بر ادامه مسير رشد مطلوب چهارساله ۹۲ تا ۹۶ بست و سختي طاقتفرسايي بر ملت مقاوم ايران وارد آورد.
۸- آنچه براي ترامپ غيرقابل تحمل بود، تحرك منطقهاي و تعامل جهاني ايران اسلامي بود. او از سويي «ترور شهيد سليماني» را فرمان داد و از سوي ديگر «ترور برجام» را كليد زد تا با تحريك ايران به خروج از برجام، يك ايرانهراسي گسترده جهاني را سازماندهي كند. او در اين هدف هم با هوشياري دولت و هدايت رهبري فرهيخته نظام، ناكام ماند و در مصاف ديپلماسي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و ديوان دادگستري بينالمللي شكستهاي مفتضحانهاي را پذيرفت.
۹- شهادت سليماني، وحدت ملي در مقابل متجاوزان را به نمايش گذاشت. بزرگداشت راه او هم بايد در مسير حراست از وحدت و انسجام ملي باشد. سليماني سرباز ايران و خادم ملت ايران بود. هيچ جرياني نميتواند او را در انحصار خود بگيرد و او را ابزار صفكشيهاي جناحي و سازماني كند.
زندگي و فداكاري شهيد سليماني، شاهد روشني بود از اين حقيقت كه اقدام دفاعي و ديپلماتيك، هر دو در خدمت راهبرد عزت ملي با حفظ استقلال و پيشرفت كشور است. به جاي دوگانهسازيهاي كاذب، بايد با هوشمندي و زمان آگاهي، از همه روشها و ابزارها براي خنثي كردن نقشه انزواي كشور و تحقق تعامل سازنده و گسترده با جهان استفاده كنيم.