وجوه و مختصات اصلي مكتب قاسم سليماني
مقاومت بايد در تمام وجوه زندگي باشد
امير علي هدايت
پژوهشگر تاريخ انقلاب
زماني كه نام قاسم سليماني مطرح ميشود اولين چيزي كه به ذهن هر كس متبلور ميشود عمق و اهميت اين نام است. اين امر بيش از هر چيز نمايانگر اين است كه نميتوان اين را فقط يك اسم و يك نام ساده دانست و زماني كه نام حاج قاسم سليماني در ذهن متبلور شد پهنهاي به اندازه يك تاريخ باز ميشود كه ميتوان به اين يقين رسيد كه اين نام فقط يك نام نيست بلكه جهاني از روايتهاي ناگفته و چند بعدي است كه براي فهم عمق اين ابعاد بايد مجاهدت و تلاش فكري داشت. تا زماني كه قاسم سليماني در ميان ما و به عبارتي در قيد حيات بود مجالي آنچنان براي پرداختن به وجوه مختلف فكري و شخصيتي وي نبود و بعد از شهادت ايشان بود كه پروندههاي زيادي در جهت شناخت اين شخصيت مهم باز شد و بسياري سعي كردند براي بيشتر شناختن او كاري كرده باشند هرچند نميتوان در اين ميان به جريانها و شخصيتهايي اشاره نكرد كه سعي دارند تا با نزديكي به شخصيت حاج قاسم براي خود نام و اعتباري كسب كنند اما به هر حال اين امر هيچ چيز از قدر و شخصيت حاج قاسم كم نميكند. تاكنون نوشتهها و گفتههاي زيادي درباره قاسم سليماني در كليه رسانهها و ابعاد مختلف نوشته شده يا به تصوير كشيده شده است. اما به جرات ميتوان گفت همه اين نوشتهها و توليدات فكري و تصويري محدود به يك سري خاطرات و كليگوييهايي شده است كه بسياري از آنها وجه تبليغي و احساسي آن غلبه داشته و كمتر متني سعي داشته كه از قالب خاطرات و عواطف خارج شود تا از اين طريق يك مواجهه به اصطلاح اهل فن، پديدارشناسانه روي دهد تا از اين طريق وجوه شخصيتي- فكري و همچنين ابعاد پنهاد شخصيت قاسم سليماني آشكار شود. واقعيت امر اين است كه حاج قاسم سليماني به نسلي تعلق داشت كه امروز كمتر از آنها نام و نشاني مانده، شايد مهمترين ويژگي همين نسل تلاش براي بينام و نشان بودن و زندگي در حاشيه بوده است. قاسم سليماني شايد جزو آخرين بازماندههاي نسلي بود كه نه آنقدر دلبسته به اين جهان بلكه نگاه به جايي ديگر داشتند كه لزوما از جنس اين جهان و مافيها نبود و همين امر وي را صاحب افكار و شخصيتي كرده بود كه ميتوان از آن به نام مكتب حاج قاسم سليماني ياد كرد. اين مكتب داراي مختصات و ويژگيهاي خاص خود است كه نميتوان با نگاه اين جهاني آن را بررسي كرد بلكه بايد با چشم جان نگريست تا ديد و فهميد. درباره اين امر مهمترين دغدغه و مساله نگارنده شعاري و به اصطلاح تبليغي نشدن مواجهه با شخصيت و افكار حاج قاسم سليماني است. براي اين موضوع ميتوان اين سوال را مطرح كرد كه چگونه ميتوان بهدور از اين قيل و قال و مختصات عيني و فكري مكتب قاسم سليماني انديشيد و آنها را براي مخاطبان به گونهاي برشمرد كه وجه معرفتي و واقعي اين شخصيت آشكار شود. به همين جهت نگارنده سعي دارد در ادامه اين مطلب مهمترين وجوه و مختصات اصلي مكتب قاسم سليماني را كه با شهادت خود آن را تكميل كرد و در اختيار نسلهاي بعدي قرار داد مورد بررسي قرار دهد.
1- مرگ آگاهي
شايد يكي از مهمترين وجوه فكري و شخصي حاج قاسم سليماني را مواجهه وي با پديده مرگ جستوجو كرد. در جهاني كه همهچيز دست به دست هم ميدهند تا مواجهه با مرگ به تعويق بيفتد و به عبارتي ديگر مساله مرگ در حالت تعليق قرار بگيرد ما با شخصيتي مواجه هستيم كه در مكتب او مرگ به عنوان امري پذيرفته شده و معنا بخش به زندگي تجلي يافته است. در بسياري از خاطرات گفته شده درباره شخصيت شهيد سليماني ذكر شده است كه وي بارها در مواجهه با هواپيماهاي دشمن يا كليه آلات زرهي و جنگي آنها بسيار خونسرد و بيتفاوت خود را نشان داده است. حتي حضور وي در خاك عراق يا سوريه براي بسياري تعجب برانگيز بود؛ چطور ميتوان با اين اهميت استراتژيك و سياسي باز بدون هيچ ترس و واهمهاي در خاك بيگانه قرار گرفت و بسياري از تحولات را از نزديك ديد. اين در شرايطي است كه بسياري از مسوولان وقت حتي جرات و جسارت حضور در چنين ميدانهايي را پيدا نميكنند حتي در ردههاي پايينتر. اما اين چه چيزي است كه توانايي اين كار خطير را فراهم ميكند؟ تنها پاسخ همين مساله مرگآگاهي است كه به جرات ميتوان گفت در جهان امروز كمتر كسي است كه بتواند به اين موقعيت و جايگاه دست پيدا كند. درواقع حتي مرگ يا به تعبير بهتر اين شهادت وي بود كه همچنان آموزنده و پيامآور اين مفهوم مرگ آگاهي براي انسان امروز بوده است.
2- دوري از ميدان سياست و قدرت
يكي از مهمترين وجوه و مختصات مكتب قاسم سليماني را در دوري از ميدان سياست و قدرت بايد دانست. درواقع وي در شرايط و موقعيتي بود كه به راحتي ميتوانست به بسياري از سمتها و جايگاههاي سياسي كه براي بسياري از مقامات آرزو است دست پيدا كند اما شهيد قاسم سليماني با كنارنشيني و بيتفاوتي كامل به اين جايگاهها ثابت كرد كه ميتوان در اين جهان خدمت به خلق كرد و طمع قدرت نداشت. در روزگاري كه بيشتر كسان در حوزه عمومي صرفا به دنبال منافع خود و در پي دسته سياسي و فكري خاصي هستند قاسم سليماني نشان داد كه ميتوان حتي به بالاترين پستهاي اجرايي و سياسي دست پيدا كرد اما نسبت به آن بيتفاوت بود. وي در دام هيچ جريان سياسي و حزبي نيفتاد و در هيچ قالب سياسي و فكري قرار نگرفت. اين امر را ميتوان به عنوان يك ويژگي مهم در مكتب قاسم سليماني دانست.
3- تجمع دو بال تعهد و تخصص
قاسم سليماني جزو معدود مسوولان و فرماندهان بعد از انقلاب بود كه دو بال تعهد و تخصص را همزمان با هم پيش ميبرد. طبق مرور بسياري از خاطرات و گفتههاي اطرافيان او، جايي كه موضوعي را نميدانست بسيار از مشاوران متخصص مشورت ميگرفت. اين امر را ميتوان در تمامي عكسها و فيلمهاي منتشر شده از وي كه مشهود است ديد. عموم كساني كه اطراف وي بودند و مشاوره ميدادند از متخصصان و افراد خبره در آن حوزه مورد نظر بودند و همين امر باعث موفقيت در بسياري از عملياتهاي جنگي ميشد.
4- سعه صدر و وسعت نظر
شايد يكي از مهمترين ويژگيهايي كه در تفكر و شخصيت قاسم سليماني وجود داشت اما كمتر به آن اشاره شده است نگاه وسيع و صبورانهاي بود كه در تمامي سطوح رفتار شهيد سليماني قابل مشاهده بود. هيچ شخصيتي در هيچ جرياني نبود كه با مراجعه به قاسم سليماني با سرخوردگي بازگردد. كافي است به افراد و گروههايي مراجعه كنيم كه با سردار سليماني ملاقات داشته و مطالباتي را با وي در ميان گذاشتهاند. در اين ميان ميتوان به اسامي سياسيون، بازيگران، شخصيتهاي معمولي و... اشاره كرد كه در نظر بسياري اصلا در چارچوبهاي فكري و ارزشي تعريف شده قرار نگيرند اما اين سردار سليماني بود كه با روي باز و گشاده و همچنين با صبر و حوصله پاي درددلهاي آنها مينشست. در خاطرات و گفتهها هست كه قاسم سليماني بسيار ارتباط خوبي با نسل جوان داشت و به هيچ عنوان با نگاهي آمرانه و از بالا با آنها برخورد نميكرده است.در مكتب قاسم سليماني همه افراد فارغ از پيشينه يا تفكر آنها حضور داشتند و كسي از آن مكتب رانده نميشد.
5- بيتفاوتي به مال دنيا
سادهزيستي و قناعت از مهمترين مشخصههاي زندگي حاج قاسم سليماني بود. بسيار در خاطرات هست كه هنگامي كه هيچ عمليات نظامي در ميان نبود اما همچنان ايشان به زندگي ساده و به دور ازتجملات خود تاكيد و اسرار داشت. يكي از همراهان وي در جايي خاطرهاي دارد مبني بر اينكه به هيچ عنوان سبك و منشي متفاوت از اطرافيان خود كه عموما سرباز و سپاهي بودند را اتخاذ نميكرد و همواره به شكلي حيات داشت كه ديگران احساس بيگانگي و متفاوت بودن را با وي نداشته باشند.
6- اعتقاد قلبي به فرهنگ مقاومت
شهيد سليماني اعتقادي قبلي و عميق به بحث فرهنگ مقاومت داشت. نكته مهم در اين باره حوزههاي مقاومت در نظر سليماني است. به هيچ عنوان بحث مقاومت يك مفهوم نظامي در نظر وي نبود بلكه در كليه حوزهها با توان شخصيتي قوي كه ناشي از سالها مراقبه بود بر سر مساله مقاومت تاكيد داشت. مقاومت در نظر قاسم سليماني در تمام وجوه زندگي بايد تجلي پيدا ميكرد و اين راه را راه پيشرفت يك جامعه ميدانست. در ميان خصائل و ويژگيهاي حاج قاسم سليماني اين نكات گفته شده منتخبي است از مسائلي كه ميتواند مختصات ماندگار و كمتر ديده شده در مكتب قاسم سليماني باشد. بايد توجه كرد كه بسياري از خصائل و ويژگيهاي فردي و اخلاقي ديگر نيز هست مثل شجاعت، وفاي به عهد، خويشتنداري كه بسيار درباره حاج قاسم گفته شده است اما اين مسائل هيچ كدام به تنهايي نميتواند مشخصه و مختصات يك مكتب را مشخص كند. به همين جهت ميتوان حاج قاسم سليماني را نه تنها يك شخصيت دوست داشتني و يك قهرمان ملي بلكه وي را بايد نماينده يك مكتب دانست، مكتب حاج قاسم سليماني.