نمايشگاه «ماهيها و مرجان» به ياد كلانتري و زرينكلك افتتاح شد
اعتماد|مراسم افتتاح نمايشگاه «ماهي و مرجان» و بزرگداشت استاد پرويز كلانتري همزمان با روز خليج فارس در فرهنگسراي نياوران در حالي برگزار شد كه تمامِ مراسم تحت تاثير بيماري نورالدين زرينكلك و همچنين پرويز كلانتري بود. در ابتداي اين مراسم فيلم مستندي ساخته «محمدعلي اينانلو» و «محمدتقي وهميان» درباره سفر هنرمندان به جزيره كيش و مراحل شكلگيري مجموعه آثار به نمايش گذاشته شده در اين مجموعه براي حاضران پخش شد. در اين مراسم بسياري از چهرههاي هنري حضور داشتند. «خسرو سينايي» اينچنين گفت: «گفتي كيش و من مات شدم؛ روي صفحه شطرنج نبود كه كيش گفتي؛ گروه پيله بهشت بود كه گفت كيش و من با خوشحالي پذيرفتم و با اينكه از گروه هنرمندان نقاش و تصويرگر نبودم اين لطف را داشتند كه مرا هم به كيش ببرند. گفتند كيش؛ به كيش رفتم و واقعا مات شدم؛ آخرين باري كه به كيش رفته بودم حدود ۳۰ سال پيش بود؛ كيش را ديده بودم و ميشناختم؛ در آنجا فيلم ساخته بودم؛ اينبار كه رفتم مات شدم؛ ديدم جلوي چشمانم برجهاي بلند همه منظره كيش را پوشاندهاند همان طور كه اين برجهاي بلند دارند منظره كوههاي زيباي تهران را خراب ميكنند. به خودم گفتم مگر اينجا همان جايي نيست كه قرار است مردم از اضطراب شهرهاي بزرگ به آن پناه بياورند و در يك فضاي آرام و زيبا استراحت كنند. اميدوارم اين استاد بزرگ هر چه زودتر سلامتياش را بازيابد. استاد كلانتري به من ميگفت؛ خسرو تو را به اينجا دعوت كردهاند و به اين خوبي از تو پذيرايي ميكنند؛ چرا غر ميزني و من گفتم مساله من چيز ديگري است؛ اين همه محبت، اين همه پذيرايي، اين همه نظم و ترتيب در برنامههايي كه گروه پيله بهشت تدارك ديده چرا بايد با اين نوع سهلانگاري، كمفرهنگي، بيتفاوتي و تنها با فكر كردن به اينكه چطور بيشتر پول بسازيم، به هدر برود؟ ما در مرحلهاي از وجود جهان هستيم كه ناچاريم به سوال جدي شكسپير بزرگ كه چندين قرن قبل گفته، جواب بدهيم؛ «بودن يا نبودن سوال اين است». ما بايد بين بودن و داشتن تصميم بگيريم. تا وقتي كه به خاطر بيشتر و بيشتر و بيشتر داشتن، آن چيزي را كه نياز بودن است ناديده ميگيريم بايد بدانيم داريم با شتاب به طرف نبودي ميرويم. نه تنها ما كه همه جهان در گير اين ماجراست. چندي پيش شنيدم جزيرهاي از پلاستيك به وسعت ايالت تگزاس امريكا يعني به اندازه چهار پنجم وسعت كشور ما ايران در اقيانوس آرام به وجود آمده و اين يعني مرگ و نابودي جانوران زنده آنجا. همين امروز كه به اين مكان ميآمدم متوجه شدم كه ديگر نيمي از كوههاي تهران را نميتوانم ببينم. اينجاست كه در قرن بيست و يكم هنرمندان نشان ميدهند كارشان چيست و چگونه ميتوانند بر افكار مردم تاثير بگذارند و به آنها هشدار بدهند و بگويند؛ اگر ميخواهيد زنده بمانيد عكسالعمل نشان بدهيد و اعتراض كنيد. »در ادامه مراسم نيز بابك گرمچي، هنرمند طراح و نقاش به واسطه دوستي با استاد نورالدين زرينكلك كه به تازگي به ايران آمده اما دچار كسالت شده و در بيمارستان بستري است روي سن آمد و پيام اين هنرمند را براي حاضرين اين گونه قرائت كرد: «سلام. دخترهاي من، پسرهاي من؛ به وجود شما افتخار ميكنم و دلم براي همه شما ميتپد؛ و پيام فروغ فرخزاد يك خط بيشتر نيست؛ «هميشه پيش از آنكه فكر كني اتفاق ميافتد. » نورالدين زرين كلك جريان اين همايش را در امريكا شنيد و مقدمهاي براي كتاب «ماهيها و مرجان» نوشت؛ چند روز پيش در پي دعوتي براي نمايش كارهايش به ايران آمد تا باز در ميان دوستان و مخاطبانش قرار بگيرد و كارهاي ماندهاش را دنبال كند. او براي سفر چند هفتهاي خود و براي لحظه لحظه حضورش برنامههايش را نوشت تا بتواند با دلي آسوده سفر كوتاهش را به پايان برساند. در جريان اين سفر طولاني و شور و هيجان بياندازه بازگشت اما او در بيمارستان بستري شد. در ادامه؛ نمايشگاه «ماهيها و مرجان» در گالريهاي فرهنگسراي نياوران افتتاح شد. در اين نمايشگاه مجموعه ۳۸ اثر درباره ماهيان و مرجانهاي خليج با ارايه آثاري از پرويز كلانتري، حسين محجوبي، گيزلاوارگا سينايي، قباد شيوا، بهرام دبيري، حسين ماهر، معصومه مظفري، مينا غازياني، علي ندايي، علي ذاكري، مهنوش مشيري، فاطمه رادپور، فرشيد شيوا، طاهره صمدي طاري، شيما خشخاشي، سعيد رفيعي منفرد، وحيد چماني، بيتا وكيلي، امير نصر كم گويان، بابك رشوند، سعيد احمدزاده، مهشيد دارابي، گلرخ محتاج الفضل، ليلي رشيدي، مرتضيپور حسيني، علي زعيم، بهناز جلالي، سبا عربشاهي، ليلا سيفي، آرزو و افروز قليزاده، سمايه شريفي، بهنام كامراني، الهه محيطيان، نسترن سيفاللهزاده، ستاره معتضدي و استاد افشين بختيار به نمايش درآمده است. ويديوآرت محمود نورايي نيز در اين مراسم به نمايش گذاشته شد.