کودکی در زبالهها
الهه شعبانی
در چند روز گذشته ویدیویی در فضای مجازی دست به دست میشود که قلب هر بینندهای را به درد میآورد. تصویر نوزادی تازه متولد شده در کیسه سیاه زباله که توسط اهالی محل یافت شده و با باز کردن کیسه اندام نحیف، لرزان و برهنه نوزاد پیدا میشود.
این تصویر هولناک و نمادین سوالات و ابهامات بسیاری را در اذهان به وجود آورد که شاهد بازنمایی فراوان آن در فضای مجازی بودیم.
از جمله آنها این بود که با وجود چنین صحنههای تلخی اصرار بر افزایش جمعیت آیا از پشتوانه کارشناسی لازم و کافی برخوردار است یا خیر؟ آیا قرار است محیطی بالنده را برای کودکانمان رقم بزنیم، یا دست و پا زدن آنها در سطلهای زباله تصویری عادی در کشورمان خواهد شد؟
ضرورت مدیریت جمعیت در هر کشوری از اولویتهای برنامهریزی و سیاستگذاری محسوب شده و امری مسلم است اما سیاستگذاریها در این حوزه گویای این مطلب است که موضوعی در این سطح حائز اهمیت، با بیتوجهی مسوولان مواجه شده و با برخوردی سهلانگارانه از کنار آن عبور کردهاند که این سهلگیری در مصوبه ی مجلس با عنوان «طرح جوانی جمعیت» نمودی بیش از پیش، یافته است.
از قرار حامیان طرح جوانی جمعیت، رشد جمعیت را محرکی برای رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه تلقی میکنند و اهمیت یک کشور را وابسته به جمعیت آن دانسته و مخالفان و منتقدان خود را عمال کشورهای توسعهیافته میدانند، کشورهایی که از بزرگ شدن ایران و افزایش نقش آن در صحنه جهانی در هراسند اما میتوان در این نوع نگاه تردیدهایی جدی به وجود آورد، زیرا به نظر میرسد که طرح جوانی جمعیت با نگاه به سیاستهای افزایش جمعیت کشورهایی نظیر ژاپن، استرالیا، آلمان و ... تدوین شده است.
در این کشورها سیاستهای تشویقی همچون طرحهای پرداختی به والدین، کمکهزینههای معیشتی و خرید خانه، تخفیفهای مالیاتی، مرخصیهای با حقوق برای مادران و ... در نظر گرفته میشود. این در حالی است که اعمال سیاستهای اینچنینی در ایران و در کنار آن حذف موضوعاتی ضروری نظیر غربالگری، آموزش در حوزه پیشگیری از بارداری و بیماریهای مقاربتی و حذف یارانه داروها و لوازم جلوگیری از بارداری و سیاستگذاریهای ناکارآمد مشابه، نه تنها یک سادهسازی است بلکه برداشتی کاریکاتورگونه از اجرای اینگونه سیاستها به نظر میآید که نه تنها کمکی به مدیریت جمعیت نخواهد کرد، بلکه آسیبهایی جبرانناپذیر به وجود آورده و سرنوشتی بیثبات و متزلزل را پیش روی خانوادهها به تصویر میکشد.
نباید از این موضوع غافل بود که کنترل رشد جمعیت (نرخ باروری) می بایست متناسب با منابع طبیعی و امکانات یک جامعه باشد و این شروط لازمه رسیدن به توسعه پایدار محسوب میشود و بنابراین پاداش جمعیتی تنها زمانی محقق خواهد شد که سرمایهگذاریهای مناسبی در زمینه سلامت، آموزش، بهداشت، دسترسی به امکانات و ... صورت پذیرد و بیتردید جمعیتی ناسالم از ابعاد جسمی و روانی با آیندهای نامعلوم نمیتواند هدف طرح جوانی جمعیت باشد.
در این بین بسیاری از پژوهشهای اخیر در مورد عوامل موثر بر نرخ باروری در کشور ایران، حاکی از این موضوع است که پارامترهای اقتصادی بر نرخ باروری در جامعه بسیار موثر است اما آیا طرحهای تشویقی کوتاهمدت و ناپایدار میتوانند برای خانوادهها، اطمینان از آیندهای با کیفیت برای فرزندان را ایجاد نماید؟ آیا حذف دانشهای ضروری در حوزه سلامت جنسی، جمعیتی سالم را پیش روی نظام قرار می دهد؟ آیا زیرساختهای کافی و مناسب برای آموزش و اشتغال جمعیت فعلی فراهم است و این زیر ساختها ظرفیت پذیرش جمعیتی مضاعف را داراست؟ تصویر نمادین نوزاد در میان زبالهها و سوالهای بسیار و بی پاسخ از سوی مسوولین پیرامون طرح جوانی جمعیت و سیاستگذاری های نظام، تا کجا ادامه یافته و تکرار خواهد شد بدون آنکه پاسخ قانع کنندهای را از مسوولان ذیربط دریافت کند.