• ۱۴۰۳ شنبه ۲۸ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5511 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۹ خرداد

آيا دكتر شريعتي را مي‌شناسيد؟

محسن آزموده

ديروز در گيرو‌دار اينكه امسال براي سالگرد درگذشت دكتر شريعتي چه چيزي بنويسم، به اين فكر افتادم كه در مسير خانه تا سر كار و از همكاران روزنامه كه در تحريريه نيستند و از همسايگان روزنامه پرسش بالا را مطرح كنم. اعتراف مي‌كنم كه به ويژه در كوچه و خيابان با ترس و لرز سراغ رهگذران رفتم و جز يكي- دو مورد، جواب درست و حسابي نگرفتم. اما در روزنامه و به ويژه از سوي همسايگان مورد استقبال قرار گرفتم و آنها كه مورد پرسش واقع شدند، با طمانينه و آرامش پاسخ دادند. قطعا پاسخ‌هايي كه دريافت كردم، مشتي از يك خروار هم نيست و نمي‌توان به آنها دلخوش داشت و نتيجه‌گيري خاصي كرد. براي يافتن پاسخي عالمانه كه بتوان به آن استناد كرد و بر اساسش نتيجه‌گيري، نيازمند نمونه‌گيري وسيع و با روش‌هاي دقيق علمي است. 
اما در حد يادداشت كوتاه، نتيجه‌اي كه از اين نظرسنجي گرفتم، جالب بود. تقريبا اكثريت كساني كه مورد پرسش واقع شدند، دكتر شريعتي را نمي‌شناختند و تنها نام او به گوش‌شان خورده بود، آن‌هم به خاطر اينكه در تهران و بسياري از شهرها، خيابان‌ها و بيمارستان‌ها و موسسات و نهادها و مراكز و جاهايي به اسم شريعتي هست. بسياري هم به واسطه آنچه در مدرسه و كتاب‌هاي درسي خوانده بودند، نامي از او شنيده بودند. 
مخاطبان من آدم‌هايي با سنين مختلف بودند، مرد كارمند پنجاه و چند ساله، خانم كارمند سي و هشت ساله، مرد فروشنده سي و پنج ساله، خانم مهندس سي و چهار ساله، خانم آرايشگر سي و چند ساله، پسر جوان دانشجوي بيست و پنج ساله، خانم جوان دانشجوي بيست و دو ساله، مرد جوان ورزشكار بيست و هشت ساله و ... جز يك نفر، هيچ كدام از اين مخاطبان كتابي از شريعتي نخوانده بودند. آن يك نفر هم كه خانم كارمند سي و هشت ساله بود، خودش اولين‌بار در نوجواني با «هبوط در كوير» با شريعتي آشنا شده بود و مي‌گفت چند صفحه را خوانده و متوجه نشده و كنار گذاشته. او معتقد بود كتاب‌هاي شريعتي براي نوجوانان سنگين است و بهتر است در سنين بالاتر و با آگاهي‌هاي بيشتر به سراغ آنها رفت. جالب است كه هميشه شنيده بودم و خوانده بودم (تجربه خودم هم چنين است) كه شريعتي را در نوجواني و سال‌هاي آغازين جواني خوانده‌اند و آثار او با آن ادبيات تند و تيز و گيراي انقلابي، بسيار به دل جوانان آرمانخواه نوپا مي‌نشيند. 
چنان كه نوشتم، اين مخاطبان كاملا اتفاقي و بدون برنامه‌ريزي قبلي انتخاب شده بودند. اما برداشت كلي من آن است كه اگر دايره وسيع‌تر و مخاطبان بيشتري را هم پيدا مي‌كردم، به نتايج خيلي متفاوتي دست نمي‌يافتم، يعني عموم جامعه آن قدر گرفتار مسائل اقتصادي و زندگي روزمره هستند كه شناخت‌شان از شريعتي در همين حد و اندازه است. نكته جالب اما آن است كه عموم جامعه به هيچ‌وجه آن نگاه منفي و انتقادي را به شريعتي ندارند كه در ميان شمار محدود روشنفكران و روزنامه‌نگاران به شريعتي وجود دارد. يعني اين نگاه كه او را عامل يا از مسببان اصلي همه اتفاق‌هاي بعدي بدانند، در ميان جامعه رواج ندارد. البته مي‌توان علت آن را عدم آشنايي جامعه با آثار و انديشه‌هاي شريعتي خواند. اما مي‌توان همين عدم آشنايي را نشانه آن خواند كه يك روشنفكر آن‌قدر هم كه روشنفكران فكر مي‌كنند، موثر نيست و نمي‌توان همه كاسه كوزه‌ها را بر سر او خراب كرد و براي اتفاق‌هاي كلان سياسي و اجتماعي و فرهنگي، بايد مجموعه‌اي از علل و عوامل را در نظر گرفت و سهم هر كس را به اندازه خودش دانست. 
دكتر شريعتي در عمر كوتاه چهل و سه ساله‌اش به قدر وسع و توانايي خودش كوشيد اثرگذار باشد. او بي‌شك موثرترين و مشهورترين روشنفكر معاصر ايران است، اين تاثيرگذاري البته هم مي‌تواند خوب باشد و هم بد، بستگي به منظر و علايق فردي دارد كه قضاوت مي‌كند. تاثير او بيشتر از همه در نسل‌هاي جوان بود. نسل جوان امروز كمتر او را مي‌شناسد و به آثارش مراجعه مي‌كند. علل اين امر مي‌تواند موضوع يك تحقيق مفصل دانشگاه باشد. جز معدودي از طرفدارانش و دلبستگان به نوانديشي ديني، روشنفكران نسل‌هاي قبلي معمولا به ديده ظن به او مي‌نگرند. با اين‌همه روش تحقيق عالمانه به ما مي‌گويد كه از كلي‌گويي و تعميم‌هاي بي‌وجه بپرهيزيم و هر فرد يا موضوعي را در جايگاه خودش مورد بررسي قرار دهيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون