روايتي از همايش ملي ابن يمين فريومدي
در كوچهپسكوچههاي فريومد
رويا صدر
در يك روز گرم پاييزي وقتي آسمان خاورميانه بوي نابودي ميداد و در هول و هراس گسترش جنگ نفسش به شماره افتاده بود به دنبال ردپاي تاريخ، كوچهپسكوچههاي قديمي روستاي باستاني فريومد را گشتيم؛ روستايي از توابع شهرستان ميامي در 165 كيلومتري شاهرود كه زماني مقر مغولان و يكي از مراكز مهم قيام سربداران بود و هنوز تصوير ردپاي آن روزگاران بر گوشه و كنارش باقي بود و بر ذهنها مينشست. هدف، حضور در زادگاه و مدفن ابن يمين شاعر بزرگ ادب فارسي بود. ابن يمين، در يكي از آشفتهترين دورههاي تاريخي ايران ميزيسته و اشعارش آيينهاي است از پريشانيهاي اخلاقي، اجتماعي و سياسي منطقه خراسان در قرن هفتم و هشتم هجري، يعني دورهاي معين از حكومت ايلخانان مغول، امراي سربداري و پادشاهان آلكرت كه در آن اخلاق اجتماعي و پايههاي فكري و فرهنگي و ارزشهاي انساني رو به انحطاط و فساد گذاشت و شرايط متزلزل و آشفته حكمراني بر ذهن و فكر و زندگي شاعر اثر گذاشت و در قالب و محتواي آثارش بازتاب يافت.
يازدهم آبان همايش ملي ابن يمين در دانشگاه شاهرود برگزار شده بود و فرداي آن روز به دعوت جمعي از اهالي ادب و فرهنگ فريومد به زادگاه و مدفن ابن يمين رفته بوديم تا شنيدههاي سمينار را با ياري آنها از نزديك ببينيم.
از بزرگترين قطعهسرايان فارسي
اين سمينار يكروزه فرصتي را فراهم آورده بود كه بهصورت مجمل به بررسي زواياي ادبي آثار اين شاعر بزرگ و نيز تاثير رخدادهاي زمانهاش بر ذهن و زبان او بپردازيم. در اين سمينار از ميان 50 مقاله رسيده، 6 مقاله برگزيده در قالب سخنراني ارايه شد كه بيشتر به نكات بديع و كارناشده در زندگي و آثار و زمانه ابن يمين پرداخته بودند و بخشي از سمينار مثل سمينارهاي مشابه، به سخنراني مسوولان محلي و غيرمحلي گذشت.
در مجموع، سخنرانيهاي علمي سمينار فرصتي را براي علاقهمندان فراهم كرد كه بيشتر با زندگي و آثار ابن يمين آشنا شوند و دريابند كه زمينههاي كارناشده در ارتباط با آثار و زندگاني او فراوان است. قرار است كه 30 مقاله ارسالي به اين همايش در قالب كتاب منتشر شود. مقاله نگارنده، به بررسي طنز در آثار ابن يمين اختصاص داشت. اگرچه ابنيمين از بزرگترين قطعهسرايان زبان فارسي است و بيشتر، او را با قطعات اخلاقي و پند و نصيحت و حكمت آموز ميشناسند ولي طنز در اشعار اين شاعر بزرگ رنگ واكنش به شرايط روزگار خود را دارد، درنهايت از طنز اجتماعي و سياسي و اخلاقي فراتر ميرود، رنگ طنزي هستي شناسانه به خود ميگيرد و با زباني رندانه در آثارش منعكس ميشود.
طنز تلخ هستي شناسانه
مقاله ارايه شده ديگر از سوي علي ميرافضلي به «نوآوريهاي ابن يمين در فرم رباعي» اختصاص داشت. همچنين خليل كهريزي در مقالهاي به «پيشينه و پيامد نهضت سربداران در ايران» پرداخت و رحيم سلامت آذر مقاله «بررسي موسيقي بيروني و كناري قصايد ابن يمين فريومدي» را ارايه داد و در پايان بخش علمي همايش، مهدي ياقوتيان نتايج پژوهشياش را با عنوان «والدين و فرزندان ابن يمين» ارايه داد. او زاده فريومد بود و حضور فريومديهايي در ميان حضار (كه بعضا تاليفاتي نيز در ارتباط با ابن يمين و فريومد داشتند) نشان از بافت فرهنگي بخش مهمي از اهالي اين خطه داشت. همچنين اجراي برنامههاي جنبي در سمينار مثل اجراي اركستر مجلسي و گروه آوازي (كه براساس شعري از ابن يمين تنظيم شده بود) نشان از توجهي داشت كه برنامهريزان اين نشست به برگزاري هرچه بهتر آن داشتند.
سفر به گذشته به انسان آرامش ميدهد. هول و اضطراب را ميكاهد. انگار ديوارهاي فروريخته و بناهاي قديمي و مسجد جامع دومحرابه فريومد (كه مربوط به شكوه و رونق اين ديار در دوران خوارزمشاهيان است) فشرده تاريخ گذشتگان را به رخ ميكشند و به معناي حال و آينده مينشينند كه در امتداد گذشته است. اينجاست كه بناهاي متروكه بهجا مانده از گذشت قرون در كنار درختان چنار و سرو و گلهاي اطراف آرامگاه ابن يمين زيرِ آبي بيانتهاي آسمان در هنگامه جنگ و جدال انساني، با نگاه خيامي و طنز تلخ هستي شناسانه شاعر همراه ميشوند تا در مقام عالم بيثبات فاني بگويند:
اي خواجه اگر سپهر دون بركشدت
چندان بود آنكه خوش خوش اندر كشدت
زآن پس به تن ار چو كوه خارا باشي
ماننده كوه، تيغ بر سر كشدت