• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5939 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي

لمپنيسم سينمايي!

محمدرضا دلير

ملاقات با جادوگر فيلمي محصول سال ۱۳۹۸به كارگرداني حميد بهراميان است كه سابقه سريال‌سازي و برنامه‌ريزي را در كارنامه خود دارد. ملاقات با جادوگر را لزوما نمي‌توان فيلم كمدي به مفهوم خاص سينمايي آن دانست بلكه اين فيلم صرفا به‌دنبال خنداندن تماشاگر به هر قيمت ممكن است ! متأسفانه در سال‌هاي اخير سينماي كمدي ايران به سمت نوعي ابتذال پيش مي‌رود كه تا اين اندازه سليقه مخاطبان را پايين آورده است كه به هر شوخي نازل و دم‌دستي بخندند و راضي از سينما خارج شوند! شوخي‌هايي كه عمدتا جنسي و تكراري هستند. اين مدل كمدي‌ها به اشاره‌هاي غير مستقيم به مميزي‌هاي كهنه و نخ‌نما نظير شوخي با خواننده‌هاي دوران طاغوت و ترانه‌هاي دهه شصتي مانور مي‌دهند يا شوخي با مسوولان كه آن هم از قضا پوچ و تكراري است. اين گونه از سينماي كمدي ايران از قضا بازيگرانش هم تكراري‌اند! يك سري بازيگري كه آنها را در همه جا و در تمام فيلم‌ها مي‌بينيم! 
ملاقات با جادوگر را امير مهدي ژوله نوشته و خودش هم نقش اول آن را بازي كرده است . هرچند در تيتراژ پاياني فيلم، نام ماني حقيقي در فهرست بازيگران اول مي‌آيد! امير مهدي ژوله كه نويسندگي را با مجله چلچراغ شروع كرد، در سال‌هاي بعد وارد تيم نويسندگي پيمان قاسم‌خاني و كارهاي مهران مديري شد و بعد به بازيگري روي آورد. او امروز به جايي رسيده كه مي‌تواند نقش اول يك فيلم را هم بازي كند! ژوله اساسا انسان دغدغه‌مندي است و دغدغه‌هاي اجتماعي و فرهنگي و سياسي دارد و برايش تلاش مي‌كند؛ او در (ملاقات با جادوگر) دست روي موضوعي گذاشته كه يكي از مهم‌ترين و بزرگ‌ترين انتقادات وارده بر عملكرد برخي از مسوولان دولتي در سال‌هاي اخير بوده است، مساله آقازاده‌ها و فساد اقتصادي كه در اين فيلم با كمي شوخي جنسي مخلوط شده است! البته اين اولين‌باري نيست كه در ژانر كمدي نويسنده يا كارگرداني به سراغ اين سوژه‌ها مي‌رود. ژوله از بسياري جهات يادآور وودي آلن است. شخصيتي كه او در اين فيلم بازي مي‌كند، مرد دست و پا چلفتي به لحاظ ظاهري نه چندان جذاب كه به خاطر حماقت‌هايش به دردسر مي‌افتد. با توجه به عملكرد آقازاده‌ها و واكنش كاربران در فضاي مجازي، سوژه فيلم مي‌توانست به مراتب بهتر و پخته‌تر از كار درآيد اما بايد گفت ملاقات با جادوگر مشكل روايت و قصه‌گويي دارد و عملا تبديل به ملغمه‌اي از شوخي‌هاي جنسي و غيرجنسي تكراري و ملال‌آور شده است كه در يك خط داستاني چند پاره گنجانده شده‌اند. آنچه در ملاقات با جادوگر مي‌بينيم بي‌اثر بودن ژانر و عدم نگرش مناسب و حساب شده كارگردان نسبت به سينماست! چراكه تمام مولفه‌هاي فيلم در متن و اجرا ناقص است. به عنوان مثال سارا به ايران مي‌آيد تا عطا را پيدا كند. او كه چندين سال است در امريكا زندگي مي‌كند بدون كوچك‌ترين لكنتي فارسي صحبت مي‌كند و عطا كه پول اورا خورده هيچ گونه استرس و اضطرابي در چهره خود ندارد! و گذشته از اينها نمي‌دانيم آيا آرش او را دوست دارد يا نه؟ در ملاقات با جادوگر شاهد تناقض در همه‌چيز هستيم؛ در نوع واكنش‌ها و رفتار شخصيت‌ها اين مهم آشكارا به چشم مي‌آيد. ما با اثري چند پاره روبه‌رو هستيم كه سمت و سوي خود را كاملا به فراموشي سپرده است. فيلمنامه ملاقات با جادوگر از انسجام حداقلي برخوردار است و نمي‌تواند شخصيت‌ها را به تماشاگر معرفي کند. در فيلم شاهد سكانس‌هاي ضدفرهنگي و ميزانسن‌هايي اروتيك هستيم . به نظر مي‌رسد كارگردان به‌جاي پرداختن به موضوع فيلم كه پديده‌هاي اجتماعي و سياسي همانند آقازاده‌ها و اختلاس و رانت و فساد مالي است باشد، درگير طنزهاي مقطعي شده است. (ملاقات با جادوگر) شايد عجيب‌ترين و نازل‌ترين آثار كمدي سينماي سال‌هاي اخير به شمار بيايد چرا كه فيلم به‌نظر متشكل از تعدادي از سكانس‌هاي بي‌ربط است كه قرار است يك فيلم سينمايي را تشكيل بدهند! منطق روايي فيلم هم يكي از نكات چالش‌برانگيز فيلم است چرا كه توانايي متقاعد كردن تماشاگر را ندارد! به عنوان مثال سكانس جلسه با چيني‌ها سطح فيلم و حس طنز آن را تاحد آثار نازل تلويزيوني پايين آورده است. از منظر اجتماعي ملاقات با جادوگر يك سياه‌نمايي مطلق است. از سكانس اول تا سكانس پاياني فيلم، اين موضوع به‌چشم مي‌خورد. سكانس فرودگاه و ترس مسافر تازه برگشته از امريكا از دستگير شدنش، اگزجره و توهين‌آميز به‌نظر مي‌رسد. تمامي زن‌ها و مردهاي فيلم، سوءاستفاده‌گر، سخيف و آنتي‌پاتيك هستند. اين فيلم كه قرار است ما را با پديده زشت رانت‌خواري و اختلاس به انديشه و تفكر فرو ببرد با هجو زياد و نگاه غير اصولي، سطحي و كلي مانع از شكل‌گيري يك پروسه قابل قبول در ذهن مخاطب مي‌شود.
نكته جالب اينكه در ملاقات با جادوگر شاهد سلطه نسبي ژوله به عنوان نويسنده فيلمنامه بر كارگردان فيلم هستيم كه مشابه آن را در اكثر فيلم‌هاي اجتماعي و نويسندگان مشهور فيلم‌هاي اجتماعي و كمدي ايران سراغ داريم. ژوله تفكرات خود را با متلك‌هاي اغراق‌آميز غير عميق در خصوص قراردادهاي ايران و چين تبيين مي‌كند و شاهد هستيم كه در فيلم در عرض كمتر از يك ساعت استاديوم آزادي كه نماد هويت پايتخت و حتي كشور ايران محسوب مي‌شود به چين واگذار مي‌شود! اين حجم از اغراق‌گويي، سياه‌نمايي و كنايه بسيار سطحي و كودكانه  به ‌نظر مي‌آيد! 
فيلمبرداري (ملاقات با جادوگر) قابل قبول است هرچند كه بيش از حد از نماهاي بسته استفاده شده. رنگ‌بندي به شكل امروزي است. كنتراست پايين انجام شده كه حالتي فانتزي دارد و با موضوع فيلم كه به پديده آقازاده‌ها كه يك پديده جدي سياسي و اجتماعي است همخواني  ندارد! 
در پايان بايد گفت ملاقات با جادوگر فيلمي سطحي و پيش‌پا افتاده است و با هيچ يك از معيارهاي يك كمدي هنري تناسبي ندارد و ياد‌آور لمپنيسمي است كه همچون خوره به جان سينماي ايران در سال‌هاي اخير افتاده است!

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون