سوريه و آزمون جديد
ابوالفضل نجيب
اگر هر آنچه درباره دلايل واقعي سقوط بشار اسد از جانب مقامات و تحليلگران مستقل داخلي گفته شده، از جمله مهمترين دليل آنكه بياعتنايي بشار به منتقدان و مخالفان و تبديل آنها به برانداز و آن هم از جنس آلترناتيوي كه براي ساقط كردن بشار تن به اراده قدرتهاي خارجي داده است، يا آنچه اخيرا از رويگرداني سوريه گفته ميشود به درجاتي درست باشد، در اينكه سوريه وارد آزمون دشواري شده، ترديدی نيست. از آن نوع كه افغانستان طالبانيسم پيشتر با آن مواجه شد. هر چند تجربه سوريه به دلايلي متفاوت باشد، ازجمله شرايط اجتماعي، سياسي و فرهنگي دو كشور كه به هيچ وجه قابل مقايسه نیستند. اين شباهت تنها ميتواند از حيث تغيير قدرت و صاحبان تازه به قدرت رسيده قابل تامل باشد. و تفاوت ديگر نيروهايي با گرايشهای مختلف و گاه متضاد سياسي و فكري و منافع كه قرار است براي اداره سوريه به اجماع برسند. در اين ميان بيشك آنچه آينده سوريه را رقم خواهد زد، ابتدا در تعامل نيروهاي به قدرت رسيده و در تنظيم رابطه با جامعهاي است متكثر از باورهاي ديني و فرهنگي. به این معني جامعهاي كه بهرغم يك حاكميت سكولار اما به دليل فقدان دموكراسي و به تعبيری مردمسالاري و همچنين انسداد سياسي در بالا و تحمل ناپذيري منتقدان و مخالفان در نهايت منجر به سقوط آن شد. نكته جالب اينكه بدنه اجتماعي جامعه سوريه بهرغم برخورداري از آزاديهاي فردي و اجتماعي در نهايت از اين تغيير استقبال كردند و حتي تن به آلترناتيوي دادند با عقبه فكري بنيادگرايي از ريشه داعش و القاعده و طالبان. حاكميت سوريه حالا با جامعهاي مواجه شده با ذهنيت و روش زندگي مبتني بر مولفههاي يك جامعه سكولار. آن هم با عقبه تفكري كه اساسا به هيچ روي براي چنين حاكماني پذيرفتني نبود. آنچه از ظواهر امر طي چند هفته حاكميت احمد الشرع ميتوان قضاوت كرد موضعگيريهاي بينابيني و به تعبيري غيرشفاف در تنظيم رابطه با بدنه اجتماعي سكولار جامعه است.
هر چند به نظر نميرسد حتي لايههاي مذهبي جامعه سوريه نيز راضي به اعمال محدوديتهاي اجتماعي و شرعي بر جامعه باشند. با اين حساب صورت مساله مهم و كنوني در سوريه به تقابل يا تفاوت ماهوي يك حاكميت بنيادگراي ديني با يك جامعه سكولار يا شبهسكولار معطوف است. به اينكه يك حاكميت ايدئولوژيك بنيادگرا تا چه اندازه پتانسيل و بردباري رسيدن به تعامل يا حداقل تعادل ذهني و رفتاري با چنين جامعهاي خواهد داشت. چالش ديگر سوريه و حاكمان جديد معطوف به تنظيم رابطه با جريانهاي سياسي و منتقدان و حتي مخالفان خواهد بود. اين چالش مشمول رابطه و تنظيم رابطه با طيفهاي مختلف سياسي و گرايشهای بعضا متفاوت و حتي متضاد است. آنچه در آينده نزديك شاهد خواهيم بود به درجاتي به تنظيم رابطه حاكميت جديد در راس با جريانهاي سياسي و بعضا شريك در قدرت و همان اندازه تنظيم رابطه با بدنه اجتماعي است و آنچه تعيينكننده خواهد بود به ميزان زيادي به انعطافپذيري حاكمان جديد و ترجيح منافع و مصالح سوريه به ديدگاههاي ايدئولوژيك خواهد داشت. به نظر ميرسد در اين مسير حاكمان جديد سوريه تجربههاي ارزشمندي براي درسآموزي پيش روي دارند. البته سواي تجربه افغانستان كه اساسا به جهات مختلف فرهنگي، اجتماعي و سياسي قابل مقايسه با سوريه نيست. به اين پارامترها اضافه كنيد تاثيرگذاري و رابطه تركيه با حاكميت جديد در سوريه با عنايت به مولفههاي تركيه در قالب يك حكومت به ظاهر اسلامي اما در تنظيم رابطه با جامعهاي سكولار.