آذر منصوری ، دبيركل حزب اتحاد ملت
در دهمين كنگره سراسري این حزب :
نتيجه پروژه وفاق بايدآشتي با مردم باشد
پيام سید محمد خاتمی با تاکید بر بازگشت جمهوريت به حاكميت
گروه سياسي
«اگر گامي در جهت بهبود زندگي مردم برداشته نشود و كمك نشود كه تغييري در داخل و خارج ايجاد شود، همهمان زيان خواهيم كرد.» اين عبارات، محتواي بخشي از پيامي است كه سيد محمد خاتمي رهبر اصلاحات براي دهمين كنگره سراسري حزب اتحاد ملت ارسال كرده است. پيامي كه خاتمي و جريان اصلاحات در آن بر همان گفتمان و كليدواژههايي تاكيد كرده كه از سال 76 تا به امروز همواره بر آنها تاكيد داشته و تحقق توسعه كشور را در گروي تأسي جستن بر آنها دانسته است. كليد واژههايي چون «تغيير»، «دموكراسي»، «تعامل»، «تفاهم»، «گفتوگو»، «تحول»، «گفتوگوي ميان نسلي»، «ارتباط معقول با جهان»، «توسعه» و... كه خاتمي در پيام خود بارها بر آنها تاكيد كرد و راه برون رفت از مشكلات را تأسي جستن بر آنها قلمداد كرده است. خاتمي در عين حال محتواي 15مادهاي كه پس از رخدادهاي 1401 را خطاب به نظام حكمران پيشنهاد داده بود را كمهزينهترين و پر فايدهترين راه براي دوري كشور از آشوب و درگيري معرفي كرد؛ رويكردي كه باعث ميشود هم تلاشها براي براندازي ناكام بماند و در عين حال نيز خودبراندازي صورت نگيرد.
بر اين اساس دهمين كنگره سراسري «حزباتحاد ملت ايراناسلامي» با پيام «سيدمحمد خاتمي» و با حضور جمعي از چهرههاي سياسي، صبح پنجشنبه در سالن اجلاس سران، برگزار شد. نشستي كه درسالن همايشهاي اجلاس سران برگزار شد و در آن چهرههايي چون، الياس حضرتي رييس شوراي اطلاعرساني دولت، محمدرضا ظفرقندي وزير بهداشت و درمان و آموزش پزشكي، علي زينيوند معاون سياسي وزير كشور، شهيندخت مولاوردي، معصومه ابتكار، جواد امام، آذر منصوري، فاطمه راكعي، مصطفي كواكبيان، محمدتقي فاضل ميبدي، مصطفي معين، عليرضا علويتبار، هادي خانيكي، حسين كاشفي، علي شكوري راد، كيوان صميمي و علي تاجرنيا حاضر بودند و در آن تصويري از مشكلات و دورنمايي كه كشور بايد به سمت آن حركت كند، اشاره شد. مهمترين بخش از محتواي اين نشست كه بازخوردهاي قابل توجهي پيدا كرد به پيام سيد محمد خاتمي و صحبتهاي آذر منصوري دبيركل حزب اتحاد ملت باز ميگردد. رييس دولت اصلاحات با اشاره به اينكه احساس ميكنيم دستهايي در كار است تا وضع مردم بدتر شود، گفت: «دولت بايد اين را جدي در نظر بگيرد و اگر گامي در جهت بهبود زندگي مردم برندارد و به تقويت اميدي كه ايجاد شده است كمك نكند كه تغييري در داخل و خارج ايجاد شود، بهخصوص معيشت مردم و تنگناهايي كه براي مردم است، همهمان زيان خواهيم كرد.»
ايران در وضعيت خطيري قرار دارد
خاتمي در پيام خود ضمن واكاوي شرايط كشور و مشكلات ريشهداري كه كشور با آن دست به گريبان است، راه برون رفت از مشكلات را در گروي افزايش مشاركت، تن دادن به تغيير و تلاش براي تحقق توسعه و دموكراسي معرفي كرد.متن پيام حجتالاسلاموالمسلمين سيدمحمدخاتمي به دهمين كنگره حزب اتحاد ملت ايران اسلامي به شرح زير است: «بسمالله الرحمن الرحيم. از ديدار با اعضاي محترم حزب اتحاد ملت ايران خوشوقتم. در اين مرحله مهم تاريخي ايران براي حزب اتحاد، به عنوان يك حزب مسوول، كه ميخواهد وظايف خودش را بشناسد و به نقش خودش در جامعه عمل كند و در عرصه حضور داشته باشد آرزوي موفقيت ميكنم. با همه فرازونشيبها و حساسيتهايي كه جامعه ما داشته حزب اتحاد ملت توانسته است معقول و خوب كارش را انجام بدهد تا نمايندگياش از سوي مردم خدشهدار نشود و در عين حال ثبات و امنيت كشور محفوظ بماند و با توجه به اينكه توجهش به سمت بهبود تدريجي كشور بوده و نيز نسبت به حاكميت و هم مردم رفتار معقولي داشته است، بايد از اين جهت از اعضاي اين حزب تقدير و تشكر كرد. معناي دموكراسي اين است كه اولا منشأ قدرت را مردم بدانيم و ثانيا مردم را در خودمان خلاصه نكنيم و بدانيم در جامعه با ديگري سروكار داريم؛ ديگري يعني غير از ما است و ما چگونه ميتوانيم براي آنكه جامعه منسجم داشته باشيم با ديگري تعامل و تفاهم كنيم. حزب اتحاد ملت كه در درون جبهه اصلاحات عمل ميكند - و ضرورتها ايجاب كرده كه حركت به صورت جبههاي انجام بگيرد - و به جبهه متعهد است در درجه اول با احزاب ديگر كه در آنجا حضور دارند، همسویي را بيشتر و مشتركات را تقويت كند. امروز بيش از هر زمان جامعه ما نياز به گفتوگو دارد؛ گفتوگوي ميان خودمان، گفتوگو با ديگراني كه در عرصه هستند، گفتوگو با جهان، گفتوگو با حاكميت. من انتظار دارم اين نقش را حزب اتحاد هم با احزاب و گروههاي مخالف و با بخشهاي مختلف جامعه به پيش ببرد و با توجه به اينكه جامعه در حال تحول است، خودش دائما به نو شدن بينديشد و زمينه حضور نسلهاي بعدي را در جامعه بيشتر كند همچنانكه بيش از آن انتظار از حكومت است كه توجه به مساله اختلاف نسلي بكند و براي جانشيني نيروهاي در صحنه در عرصه مديريت، سازوكار حضور نيروهاي تازهنفس و جوانتر را فراهم كند و البته احزاب هم در اين زمينه مسووليت و نقش دارند. احزاب ميتوانند و بايد واسطهاي ميان ملت و حاكميت باشند، و نيز واسطهاي ميان نسلها و بخشهاي مختلف جامعه با يكديگر و با حاكميت و حتي بتوانند دنيا را بشناسند و رابطه درست و منطقي با جهان را جستوجو و برقرار كنند.راجع به اوضاع و احوال كشور اجمالا بگويم كه در وضعيت خيلي خطيري قرار داريم، البته اين به آن معنا نيست كه در برابر مشكلات دستها را بالا ببريم، من فكر ميكنم اگر تدبير و هماهنگي و تفاهم در جامعه وجود داشته باشد، فرصتهايي هست كه ميتوان از آن استفاده كرد و اگر نيست ما بايد فرصتها را بسازيم. اگر بنا باشد اشكالي از نظام بگيريم اين است كه آيا از اين فرصتها استفاده كرده يا اينكه عملا در مسيري قرار گرفته است كه تهديدها بيشتر شده است؟ البته تهديدها هميشه بسيار بوده است، هم در داخل و هم در خارج و امروز بيشتر هم شده است. اما حكمراني خوب اين است كه بتواند آنها را بشناسد و از فرصتهايي كه در كنار تهديدات وجود دارد استفاده كند و حتي تهديدها را به فرصت مبدل سازد. البته اين امري ايدهآل است و ما بايد مشكلات را در نظر بگيريم. اما اگر من ميگويم وضعيت خطير است به اين معنا نيست كه مأيوس شويم و كنار بكشيم، مهم اين است كه در اين وضعيت خطير بتوانيم و از گذشته و از اشتباهاتي كه بوده است، درس بگيريم و شجاعانه رويكردهاي درست را پيدا كنيم و فرصتهايي را ببينيم يا حتي بسياري از تهديدها را تبديل به فرصت كنيم. حتي درس بگيريم كه چرا اين تهديدها به وجود آمد، چه ميزان ناشي از مسائل خارجي بود، چه ميزان ناشي از رويكردها و رفتارها در داخل بوده است و چقدر ما خودمان سبب شديم تهديدها كارگر بيفتد يا افزايش پيدا كند؛ تدبير همين است و آيا راهي وجود دارد كه تهديدها را كمتر كنيم و از موقعيت سخت، فرصتهايي بسازيم كه براي مردم و جامعه و كشور خوب باشد؟ اين مساله مهمي است كه بايد در نظر گرفت. من به عنوان شهروند كوچك جامعه، در سالهاي گذشته پيامهاي غيررسمي و شخصي به مسوولان بالاي كشور دادهام و زماني هم رسما اعلام كردم. مدتي پيش هم بيانيه ۱۵ مادهاي نوشتم و منتشر شد و روح آن بيانيه اين بود كه جمهوريت را با حاكميت، به جامعه ايران برگردانيم. چون بنا بوده است كه جمهوري اسلامي داشته باشيم. اگر از اين مساله دور شديم چه راهكارهاي مسالمتآميز و منصفانهاي وجود دارد كه همه اعم از احزاب و جريانها و جامعه و حاكميت با هزينه كمتر به جمهوريت برگردد و اگر ما اسلامي هم فكر ميكنيم چگونه اسلام را در عرصه اجتماعي ببينيم كه با جمهوريت سازگار باشد و البته اسلام را بهگونهاي ببينيم كه جمهوريت را لطيفتر و قابل تحملتر كند، نه اينكه اسلام را در مقابل جمهوريت ببينيم و جمهوريت رادر مقابل اسلام و در نتيجه هم اسلام و هم جمهوريت لطمه ببينند.از الزامات اين امر اين است كه بدانيم ما در كدام دنيا زندگي ميكنيم و چگونه رابطهاي با دنيا ميتوانيم داشته باشيم تا اصول و موازين منطقي و نيز امنيت و تماميت ارضي حفظ شود، البته طوري اصول را تعريف كنيم كه متناسب با زمان باشد و در عين حال قبول كنيم كه ما در يك دنيايي هستيم كه ما آن را نساختيم، ما در اين دنيا هستيم، نظام ظالمانهاي در دنيا وجود دارد، رژيمهايي كه اكنون دشمن ما هستند از بنياد بر اساس غصب و سركوب بودند و وجود دارند، روابط در دنيا در دست قدرتهايي است كه امكانات و توان زيادي دارند و نظام بينالمللي هم نظام عادلانهاي نيست. ولي ما اين واقعيت را به وجود نياوردهايم، گرچه تغيير آن برايمان مطلوب است ولي توان، اراده و امكانات ما چيست؟راهكارهاي آن چگونه است؟ بايد به اينها فكر كرد. از جمله اينكه ما در روابط خارجي، در دنيا، در منطقه چگونه بايد فكر و رفتار كنيم. من فكر ميكنم هنوز هم آن ۱۵ مادهاي كه مطرح شد كمهزينهترين و پرفايدهترين راه است براي اينكه كشور دچار آشوب و درگيري نشود و به تعبير من هم براندازي ناكام بماند و در عين حال خودبراندازي هم نباشد و نظام جمهوري اسلامي در جايگاه خودش بماند و مهمترين مساله اينكه مردم احساس كنند در اين نظام محترم هستند و حقوقشان رعايت ميشود و از زندگي مناسب برخوردار ميشوند و در اين دنيا امنيت براي خودشان و خانواده و كشورشان وجود دارد و تماميت ارضي محفوظ ميماند و تمام اين مسائل را احساس كنند، چرا كه معتقدم قدرت اصلي اينجاست و هرچه دامنه رضايت مردم از حاكميت بيشتر شود امنيت و قدرت كشور بيشتر خواهد شد و قدرت چانهزني نظام ما با دنياي پر ظلم و ستم و آشوب كنوني بيشتر ميشود؛ و من معتقدم راههاي كمهزينه و پرفايده وجود دارد.
در موقعيت كنوني كه وضع خطير و مشكل است، دولتي روي كار آمده كه معتقدم حاكميت ما با عنايت امكان اين تغيير را فراهم آورده و خواسته است اين دولت سركار بيايد. اين امر وظيفه دولت را خيلي سنگين ميكند كه چه طرح و برنامهاي دارد كه جامعه را پيش ببرد و چه ابزارهايي ميخواهد در دست بگيرد كه راه تغييري كه پذيرفته شده است را جلو ببرد. بنايمان اين است كه تغييري ايجاد شود و اين يك موقعيت بسيار خوبي است و بايد از موقعيت پيش آمده خشنود بود و دولت را حمايت كرد. البته ما به عنوان شهروندي كه دوست داشتيم اين دولت سركار بيايد و شايد ايدهآلهايمان هم بالاتر از اين بود، در خدمت هستيم، اما نقد هم ميكنيم و نقدمان به اين معنا نيست كه در مسير تقويت جريانات و جناياتي كه ميخواهد اصل ايران از هم بپاشد و اساس جامعه و امنيت از بين برود هستيم بلكه در جهت تثبيت و تقويت جامعه مدني و تقويت حاكميتي كه ميخواهد در خدمت جامعه باشد هستيم و در عين حال كمك كنيم و موثر باشيم تا دولتي كه هست به نفع توسعه جامعه و بهبود وضع جامعه امتيازاتي را از دنيا بگيرد. در اين مسير، هرچه پيوستگي حاكميت با مردم بيشتر باشد ما از آن موضع بهتر ميتوانيم كار كنيم. بايد در فضاي منصفانه نصيحت كرد و گفت و از دولت خواست در ارتباط با دنيا بر اساس حفظ تماميت ارضي كشور و زمينهسازي براي توسعه همهجانبه و توانمند كردن جامعه و برگرداندن رضايت مردم و افزايش رضايت درون جامعه با دنيا صحبت و تعامل كند. اميدوارم احزاب ما هم بتوانند در اين زمينه كارشان را خوب انجام بدهند و انشاءالله دولت هم بتواند لااقل در مسير شعارهاي خود با تفاهم با حاكميت آن شعارها را عملياتي كند. گامهايي برداشته شده است گرچه در عرصه اقتصاد وضع مردم خيلي بد است و احساس ميكنيم دستهايي در كار است تا وضع مردم بدتر شود و دولت بايد اين را جدي در نظر بگيرد و اگر گامي در جهت بهبود زندگي مردم برندارد و به تقويت اميدي كه ايجاد شده است كمك نكند كه تغييري در داخل و خارج ايجاد شود، به خصوص معيشت مردم و تنگناهايي كه براي مردم است، همهمان زيان خواهيم كرد. گفتم دستهايي در كار است كه مشكلها را بيشتر كند يا لااقل نتيجه آن كارها مشكلتر شدن امور باشد. مثلا در اين موقعيت خطير قانوني به نام قانون عفاف و حجاب مطرح ميشود كه خوشبختانه بسياري از جمله تعدادي از علمای بزرگوار سخت از آن انتقاد كردند. البته من در همه زمينهها طرح ندارم، اما در برخي مسائل مثل حجاب برنامه دارم كه ايجاد رضايت در جامعه ما داشته باشد. خوشبختانه با تدبير و تفاهمي كه بود فعلا اين طرح متوقف شده است، به هر حال ميتوان به دولت تذكر داد. ما زماني كه موضوع حجاب مطرح شد با متفكران و انديشمندان و نهادهاي مدني جلساتي برگزار كرديم و متني تهيه شد كه هم دولت و هم احزاب ميتوانند مبناي كار خود قرار دهند. در مورد دانشگاه، آموزش و پرورش كه مسائل آن جامعه را در تنگنا قرار داده است اين امر صورت گرفت.در عرصه بينالمللي و جهاني در موقعيت خطيري قرار گرفتهايم. اگر تاكنون برخي راههايي كه رفتهايم نتيجه مطلوب نداشته است، اينك با تفاهم و توافقي كه در بالا هست راه ديگري را بر اساس منطق و واقعيات انتخاب كنيم. نه اينكه تسليم واقعيات شد، اما مهم است كه بدانيم اين واقعيات وجود دارد، حتي اگر بخواهيم واقعيات را تغيير دهيم.بايد اول آن را بشناسيم تا بتوانيم كارمان را انجام دهيم. من معتقدم با وجود همه نگرانيها و مشكلات نبايد درهاي اميد را به روي مردم و خودمان ببنديم و در اين زمينه هم ميتوان گفتوگو كرد، با خودمان گفتوگو و با دنيا تعامل كنيم. تحليلهاي مختلفي درباره اوضاع و احوال كشور و منطقه وجود دارد. اجمالا قبول دارم كه وضع، وضع خوبي نيست و جمهوري اسلامي تحت فشار شديد است. در عين حال كه نبايد تحت فشارها خودش را ببازد، اما بايد با درس گرفتن از گذشته، شيوههاي منطقي را اتخاذ كند كه بتواند فشارها را كم و زمينه را به نفع مردم، امنيت و جامعه تغيير دهد و من عرض ميكنم به نفع جامعه مدني كه متاسفانه هنوز خيلي ضعيف است. همه همت به كار گرفته شود تا هم پايههاي جمهوريت محكم شود و هم اسلامي كه در عرصه اجتماعي با جمهوريت و بسط جامعه مدني سازگار است قدر ببيند و در صدر بنشيند. اين كشور متعلق به ملت ايران است با همه قوميتها و گرايشهاو همه شهروندان جمهوري اسلامي و ايران هستند و بايد زمينه رشد آنها فراهم شود و بيش و پيش از هر چيز بايد در جهت جلب رضايت مردم حركت كرد و فاصلههايي كه ميان حكومت و مردم ايجاد شده است كم كرد، آن را پايه قدرت در تعامل و گفتوگو با دنيا و تأمين منافع ملي قرار داد و قطعا در اين زمينه مسووليت دولت كه بايد فكر كند و برنامه داشته باشد و تفاهم كند و به راهكارهايي برسد كه به نفع كشور ميباشد بيشتر از همه است و ما بايد كمك كنيم تا انشاءالله اين دولت بتواند هم فكر كند و هم فكرش را عملي كند، تا بتوانيم از اين وضعيت ناگوار عبور كنيم و وارد فضايي شويم كه هم براي ملت و هم براي جامعه و هم احزاب ما بهتر و رضايتبخشتر باشد.اميدوارم نشست سراسري شما داراي آثار و بركات فراوان براي جامعه باشد.