چرا بازار سرمايه به كمك ارز نيامد؟
دليل بيهوشي بورس
مريم نبيپور
التهابهاي اخير بازار ارزي و تاثير منفي آن بر روند تصميمگيريهاي اقتصادي بر كسي پوشيده نيست؛ تاثيري كه شعاع آن، از تصميمگذاريهاي افرادي با سرمايههاي خرد گرفته تا تصميم سرمايهگذاران كلان كشور را متاثر كرد. سوال اينجاست چرا با وجود اينكه در بسياري كشورها بازار سرمايه براي كنارزدن تنشهاي بازارهاي موازي ديگر وارد ميدان ميشود در كشور ما همچنان مردم از بازار سرمايه دوري ميكنند؟ در روزهاي پاياني سال گذشته وزير اقتصاد با ابراز اميدواري در بهبود فرآيند تعيين قيمت، از تلاش مسوولان براي ورود كالاها به بازار بورس كالايي خبر داد و ابراز اميدواري كرد كه در سال جديد اين مكانيسم بتواند بر جهشهاي قيمتي چيره شود. اما سوال همچنان باقي است، چرا بازار بورس نميتواند در ميان بازارهاي ديگر قد برافراشته و خودنمايي كند؟ چه عاملي جلوي به روي كار آمدن قوي اين بازار را ميگيرد؟ آنهم بازاري به قدرتمندي و اثرگذاري بازار بورس. جاي شكي نيست نوساناتي كه در بازار ارز ايجاد شد نوعي تاثير دوسويه داشت، از يك طرف مردم را به سبب ابهاماتي كه دررابطه با عامل ايجاد تنشها در بازار باقي ماند، نسبت به ورود به بازارهاي جديد بدبين كرد و از طرفي ديگر مسوولان را برآن داشت تا كمي جديتر مشكلات بازار سرمايه را بررسي كنند. بورس را تالار شيشهاي مينامند چرا كه شفافيت آن در ميان ساير بازارهاي مجازي چشمگير و بيهمتاست ولي با اين وجود انگار قرار است سهم اقتصاد كشور ما از اين شفافيت همچنان ثابت بماند. به راستي چه عاملي سبب شد كه سرمايههاي خُرد افراد به بازار بورس كشور نرسد؟ علت بيهوشياي كه در جو بورس حاكم شده چه ميتواند باشد؟ جذب پساندازهاي خُرد افراد و جلوگيري از سرگرداني و پراكندگي آنها از جمله اهداف اصلي بازار سرمايه است. اگر در بحران ارزي كه اخيرا اقتصاد كشور را متلاطم كرده بود بازار بورس ميتوانست با تخصيص بهينه منابع مالي نقشيآفريني كند قطعا در كنترل بحران ميتوانست تاثير بسزايي داشته باشد. در اين ميان، هرچه ميزان كارايي بورس اوراق بهادار افزايش يابد، به همان اندازه اطمينان سرمايهگذاران نسبت به بورس بيشتر ميشود و رغبت آنها براي سرمايهگذاري، افزايش مييابد. آنچه در بازار بورس ما مطرح است و بايد رسيدگي شود نيز همين مقوله كارايي است. وجود بازار رقابتي ميتواند از الزامات به وجود آمدن كارايي در اين خصوص باشد، وقتي كه تعداد عرضهكنندگان و تقاضاكنندگان بازار بالا باشد، ورود و خروج به اين بازار راحتتر خواهد بود. از جمله شرايط بازار رقابتي آن است كه هزينه دريافت اطلاعات بالا نباشد، به اين معني كه اطلاعات براي همگان با كمترين هزينه ممكن در دسترس باشد. برقرار بودن فضاي اعتماد و حسن نيت نيز در بالا رفتن كارايي اين بازارها تاثيرگذار خواهد بود. در تحولاتي كه در بازار ارز ايجاد شد هنوز هم مردم نميدانند عامل اصلي نوسانات كدام بوده است؛ در اين شرايط چگونه ميتوان از مردم انتظار داشت به بازاري وارد شوند كه اغلب آنها حتي سابقه حضور در آن را نيز ندارند. شوك ارزي كه بر اقتصاد كشور وارد شد نهتنها مردم را به بازار بورس نخواهد كشاند بلكه دستهاي از آنها را گريزان هم كرده است. وجود ابزارهاي مالي قوي نيز در اين مورد ميتواند به واسطه ايجاد فضايي كارا شرايط جذب سرمايهها را فراهم كند. در اين ميان خلأ حضور متخصصها و كارشناساني كه بتوانند اطللاعاتشان را در بازار به كار بگيرند نيز به چشمميآيد. اما در اين ميان، با توجه به نقشي كه اطلاعات، اطلاعرساني و متخصصان مالي ميتوانند ايفا كنند، در اقتصاد ما كاركردن روي كارايي بازارهاي بورس مهمترين تاثير را دارد. بهتر است تلاش شود تا با انجام تحقيقات، مسير كارايي بازار اوراق بهادار ايران هموار شود. در اين راستا، طي سالهاي اخير اقدامهاي مناسبي براي پيشرفت، توسعه و افزايش شفافيت بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است كه ميتوان آثار آن را در فرهنگ سهامداري مردم، گسترش جغرافيايي بازار، افزايش حجم معاملات بورس و افزايش تعداد سهامداران مشاهده كرد. بنابراين، اين اقدامها ميتواند كارايي بورس اوراق بهادار تهران را افزايش دهند. بورس اوراق بهادار، بازار متشكل و خودانتظام است كه اوراق بهادار در آن توسط كارگزاران يا معاملهگران طبق مقررات قانون بازار اوراق بهادار، مورد داد و ستد قرار ميگيرد و به صورت شركت سهامي عام تاسيس و اداره ميشود. دركنار آن با توجه به تجربيات اخير اقتصاد كشور، براي هدايت منابع مالي به بازارهايي غير از بازارهاي ارزي اين اقدامات توصيه ميشود آزادسازي و مقرراتزدايي در بازارها به طور كلي و تخصصي پيگيري شود. ايجاد بيمه و ابزارهاي كاهش خطر براي سرمايهگذاران در كنار ابزارهاي مالي بازارساز ميتواند موثر باشد. در اين ميان پيشرفت ابزارهاي اطلاعرساني براي استفادهكنندگان و سرمايهگذاران بالفعل و بالقوه و تاسيس شركت تامين سرمايه در بازار بورس نيز بايد پيگيري شود. ايجاد فرهنگ پسانداز و از همه مهمتر ايجاد امنيت سرمايهگذاري در بازار سرمايه ايران بايد در زمره تصميمگيريهاي مقام سياستگذار قرار بگيرد. بازار سرمايه ايران نياز ضروري به ابزارهاي جديد مالي دارد تا بتواند وظيفه اصلي خود را جهت جلب سرمايهگذاران انجام دهد. از جمله كاركردهاي اصلي بورس، جمعآوري سرمايهها و پساندازهاي كوچك براي تامين سرمايه موردنياز جهت فعاليتهاي اقتصادي، مديريت انتقال ريسك، شفافيت بازار و ايجاد بازار رقابتي است. بورس اوراق بهادار، وظيفه ايجاد يك بازار پيوسته براي اوراق بهادار را دارد. ويژگي بازار پيوسته اين است كه مقادير زيادي از اوراق بهادار بدون اينكه تغيير زيادي در قيمت آنها ايجاد شود مورد معامله قرار گيرند. در نگاهي ديگر، مهمترين وظيفه بورس اوراق بهادار جذب پساندازهاي افراد و انتقال آنها به واحدهاي توليدي است با اين ديدگاه، بازار سرمايه به عنوان يك اهرم مهم براي كنترل نرخ تورم و افزايش نرخ رشد پسانداز، نقش حساسي را در جامعه ايفا ميكند. در كشور ما به خاطر شرايط نهچندان ايدهآلي كه هميشه نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادي را متاثر كرده است پرداختن به بازارهاي سرمايه ميتواند درهاي جديدي را روي اقتصاد كشور بگشايد؛ درهايي كه خيلي قبلترها بايد گشوده ميشد. تا وقتي كه زمينه لازم براي بازار تشويق مردم به بازارهاي سرمايه ايجاد نشود، نميتوان به جان گرفتن اين بازار اميد داشت و اين نيز مستلزم ايجاد شرايط مناسب براي جذب تقاضا براي اين بازار است.
جاي شكي نيست نوساناتي كه در بازار ارز ايجاد شد نوعي تاثير دوسويه داشت، از يك طرف مردم را به سبب ابهاماتي كه دررابطه با عامل ايجاد تنشها در بازار باقي ماند، نسبت به ورود به بازارهاي جديد بدبين كرد و از طرف ديگر مسوولان را برآن داشت تا كمي جديتر مشكلات بازار سرمايه را بررسي كنند.