بوي بهبود ز اوضاع زمانه
الياس حضرتي
طولانيتر شدن حصر به نفع نظام نيست. نمايندگان مجلس، فعالان سياسي، بعضي از مسوولان بلندپايه، فارغ از گرايش حزبيشان، مدتهاي مديد است كه تلاش ميكنند پايان مسالمتآميز و مصلحتجويانهاي براي حصر رقم بزنند. در اين خصوص اخبار پنهاني و معاملههاي پشت پردهاي وجود ندارد كه مردم از آن بيخبر باشند. خبرها را اگر پيگيري كرده باشيد، ميدانيد كه گفتوگوها و نامهنگاريهايي در سطح مسوولان امر رد و بدل شده و خدا را شكر در چند ماه اخير گشايشهايي نيز صورت گرفته است. مردم نامحرم نيستند، از آنجايي كه رفع حصر خواست اكثرشان بوده و در مقاطع مختلف و به مناسبتهاي سياسي آن را برزبان آوردهاند شايسته است كه –به دور از هياهو وجنجال بيمورد- در جريان روند عمومي پرونده قرار بگيرند.
مردم بزرگوار ما در سه، چهار انتخابات گذشته حضوري چشمگير داشتهاند و بعد از ماجراهاي تلخ 88 وفاداريشان را به نظام جمهوري اسلامي به اثبات رساندهاند. نه تنها يكي از مطالبات جدي ايشان از رييسجمهور رفع حصر و گشايش فضاي سياسي بوده است بلكه كتبي و شفاهي از وكلاي خود در مجلس شوراي اسلامي خواستهاند قانوني و در نهايت آرامش، جلوي تداوم حصر را بگيرند. روزي هم كه شوراي عالي امنيت ملي مسووليت اين پرونده را به عهده گرفت قرار شد تا با پرهيز از نزاع سياسي و جنجال خبري و بدون شلوغكاريهاي رسانهاي، زمينههاي احقاق حقوق شهروندي محصورين هرچه زودتر فراهم شود. عقلا و خيرخواهان و دلسوزان نظام ميدانند كه اين گره، گرهاي نبوده و نيست كه كسي بخواهد يا بتواند با دندان بازش كند. همچنين تندي و درشتگويي و سوءظن در اين عرصه ما را به نتيجه نميرساند. اضافه ميكنم كه در اين كار از بده بستانهاي سياسي و از تمناهاي حزبي و جناحي هم بايد دوري كرد و صرفا كار را به كارشناسان مدبر سپرد تا آخرين قدمهاي رفع حصر را بردارند و جامعه را كه در اين سالها، به خصوص در اين ماههاي اخير، از بسياري ناملايمتهاي فرهنگي و اقتصادي رنجيدهخاطر شده، شاد كنند و اميد به اصلاح و تداوم تدبير را تقويت كنند. ضمن اينكه وقتي مصلحتجويانه و عملگرايانه به ماجرا نگاه ميكنيم هيچيك از گروههاي وفادار به نظام جمهوري اسلامي را نميبينيم كه از ادامه حصرمنتفع شود و برآن اصرار بورزد. در اين ميان ادامه حصر اگر نفعي داشته باشد براي معاندين است كه بهانهجويي كنند و بر آتش نارضايتي مردم بدمند و عليه آزادي و آشتي ملي تبليغات راه بيندازند. بلكه برعكس، اتمام حصر ميتواند نشاط سياسي و شادابي اجتماعي را به جامعه برگرداند و مردم بزرگوار و همراه با انقلاب را به نظام و دولت اميدوارتر كند. البته خيليها هستند كه براي حصر دلايلي ريز و درشت برميشمرند. به نظرم الآن وقت خوبي براي بحث درباره آن دلايل نيست زيرا اين دلايل هرچه باشند و حتي اگر بنا به ملاحظاتي در زمان خود موجه بوده باشند امروز ديگر توجيهي ندارند. از ياد نبريم آن فضاي سياسياي كه هشت سال پيش منجر به حصر آقايان موسوي و كروبي و سركار خانم رهنورد شد، امروز نزديك صد و هشتاد درجه تغيير كرده و حتي ميشود گفت بافت سياسي/ اجتماعي كشور عوض شده است. امروز آقاي دكتر احمدينژاد و حلقه نزديك به او در موقعيت جديدي قرار گرفتهاند. همچنين دادگاههاي صالحه جمهوري اسلامي بعضي از افراد دولت سابق را روانه زندان كرده و بسياري از نيروهاي طرفدار جمهوري اسلامي هم از اين جمع تبري جستهاند. لذا حصر با هر نيتي كه اعمال شده باشد، سالبه به انتفاء موضوع است و ادامه آن نيز كاركرد و معناي خود را از دست داده است. به خاطر همان تغيير بافت سياسي و به خاطر درخواستهاي مكرر مردم، خصوصا موكلين تهرانيام بوده كه بارها و بارها براي اتمام حصر دست ياري به سوي مسوولان عاليمقام دراز كردهام و كتبي و شفاهي از رييسجمهور و از رييس مجلس و بطور ويژه از دبير محترم شوراي عالي امنيت ملي خواستهام تا با تدبير و خيرخواهي نسبت به آزادي محصورين اقدام كنند. خدا را شكر كه بوي خير از اوضاع شنيده ميشود و حالا كه در ماه مبارك شعبان به سر ميبريم و به رحمت عام پروردگار نزديك ميشويم اميدواريم با حسن تدبير مسوولان بلندپايه و عنايت ويژه مقام معظم رهبري، قصه پر غصه حصر نيز به سر بيايد، انشاءالله تعالي.