• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4078 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت

مقتدرترين انرژي حيات‌بخش

الكسيس كارل، جراح و بيولوژيست فرانسوي كه در سال 1912 جايزه نوبل فيزيولوژي و پزشكي را براي مطالعه سيستم گردش خون به خانه برد، منكر وجود خدا بود. از نظر او هر آنچه را كه نشود با تجربه يا با برهان و استدلال ثابت كرد، لاجرم نمي‌شود آن را شناخت. وقتي به لوردس (شهري زيارتي و مذهبي در فرانسه) سفر كرد و شفا گرفتن بيمارش را مشاهده كرد، به پروردگار جهان ايمان آورد. پس از اين تغيير كيش بود كه كارل حقانيت متون كتاب مقدس را درك كرد. هر چه تا پيش از اين از نظر او قابل شناسايي نبود از اين به بعد حقيقتي روشن محسوب مي‌شد. او به درك نقش ايمان در زندگي‌اش نائل شد و غني‌ترين گنجينه خود را ايمان به خدا مي‌دانست. به سبب وجود موهبت ايمان، انسان بايد روزانه به درگاه خداوند عبادت كند.

الكسيس كارل معتقد بود جامعه مدرن از ارزش‌هاي روحاني چشم پوشيده است و در نتيجه مسير نشاط را در زندگي خود مسدود كرده است. بشر براي دور زدن از پديده «نابودي خود» بايد خود را در معرض «وجودي بگذارد كه سرچشمه همه‌چيز است، آن قدرت و نيروي مطلقي كه عارفان «خدا» مي‌نامند. او هشدار مي‌دهد: «عقبگرد ارزش‌هاي اخلاقي اغلب شانه به شانه آگاهي بالا قدم برمي‌دارد؛ بنابراين افرادي كه از لحاظ اخلاقي به عقب بازگشته‌اند اعضاي خطرناك جامعه محسوب مي‌شوند. اخلاقيات اجماع ضوابطي است كه اگر مردم آرزوي بقاي فردي و جمعي را دارند، بايد آنها را مورد نظارت قرار دهند. مومنان بايد طبق قواعد اخلاقي حركت كنند. نامومنان هم بايد از اين قواعد پيروي كنند چرا كه اين قواعد مسووليتي بر شانه هر انساني است كه از قدرت استدلال برخوردار است و توانايي تعمق در سازوكار جهان دارد.»

آخرين كتابي كه كارل پيش از مرگش نوشت در سال 1944 منتشر شد كه در آن قدرت عبادت را شرح مي‌داد. او در اين كتاب مي‌گويد انسان با توسل به عبادت وارد رابطه‌اي شخصي و عاشقانه‌اي با خدا مي‌شود. «عبادت به منبع مقتدرترين انرژي حيات‌بخش بدل مي‌شود. كساني كه عادت عبادتي منظم و صادقانه را در خود پرورش مي‌دهند اين حس را در خود به وجود مي‌آورند كه زندگي‌شان دستخوش دگرگوني‌ عظيمي شده است. انس با عبادت مهري ماندگار بر رفتار و كردار ما دارد. به تدريج انسان خود و خطاهايش را مي‌بيند كه بنده آنها شده است. كم‌كم به حس آزاردهنده عشق به خود، پوچي اين درك، بي‌هدفي اميالش، بي‌اهميتي نگراني‌ها و دغدغه‌هايش پي مي‌برد. در اين شرايط حس مسووليت اخلاقي و خشوعي روشنگرانه را حس مي‌كند. بنابراين زيارت‌هاي او از «سرچشمه رحمت» آغاز مي‌شود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون