رونق گردشگري
اسرافيل شفيعزاده
بسته شدن مرزها و بيكار شدن شمار زيادي از كولبران منطقه كردستان و آذربايجان غربي، باعث شده تا بسياري از فعالان اقتصادي و اجتماعي به فكر جايگزيني براي امرار معاش مردم منطقه باشند. راهحلهاي آزمون شده فراواني براي خروج از بنبستهاي اينچنيني وجود دارد. بسياري از كشورهاي پيشرو در موارد مشابه توانستهاند با توسعه كسب و كارهاي كوچك شرايطي را مهيا كنند كه اشتغال پايدار در منطقه صورت بگيرد. در مورد مناطقي مثل سردشت هم ميتوان با سياستگذاريهاي مناسب مردم را به سمت فعاليتهاي گردشگري مبتني بر طبيعت سوق داد. اين فعاليتها زمينهساز توزيع عادلانه ثروت در بستري سالمتر است.
با تاكيد بر سرمايهگذاريهاي كوچك در مناطقي كه مستعد فعاليتهاي گردشگري و اكوتوريسم هستند، ميشود مردم و سرمايههاي كوچك آنها را به اين سمت هدايت و آنها را درگير كارهاي اجرايي مربوط به گردشگري و اكوتوريسم كرد. براي حصول اين هدف چند اقدام بايد انجام شود كه بخشي از آن به عهده سازمان ميراث فرهنگي است. بخشي از آن به عهده مردم محلي و بخش ديگر مربوط به داوطلبان و «ان.جي.او»هايي است كه ميتوانند در اين رابطه نقشآفريني كنند. اين همان موضوعي است كه در دنيا به نام «پارتنر شيپ» شناخته ميشود و اشاره به تعامل بينبخش خصوصي، بخش دولتي و داوطلبان است. سياستهاي كلي را دولت تئوريزه ميكند، قوانين مناسبي براي حمايت از كسب و كارهاي كوچك در حوزه گردشگري و اكوتوريسم مصوب ميكند. بخش خصوصي اعتبارات خاصي را در اين رابطه در نظر ميگيرد. البته اگر از نظر رواني اين آمادگي را پيدا كند كه در بخش گردشگري سرمايهگذاري كند. بخش خصوصي كه همان تور اپراتورها و سازماندهندگان تورهاي مسافرتي، ميتوانند محصول و كالايي را تعريف كنند و كمكم زمينه معرفي اين مناطق را فراهم كنند. از طرفي سياستگذاريها و برنامههاي بالادستي بايد شرايطي را پديد آورند كه منابع مالي به اين مناطق تزريق شود. درمورد تشكلهاي مردمنهاد و داوطلبان، قطعا در رابطه با آموزش جوامع بومي ميتوانند نقشآفرين باشند. قدرت مردمي جوامع محلي ميتواند جريانهاي خودجوشي ايجاد كند و به آگاهيسازي و ...
تغيير ديدگاه و ايجاد زمينههاي مناسب براي سرمايهگذاريهاي جديد كمك كند. آموزش قطعا تاثيرگذار است و تشكلهاي مردم نهاد ميتوانند جوامع محلي را آموزش دهند و مردم را در مورد اهميت سرمايهگذاري در حوزه اكوتوريسم آگاه كنند. نمونه موفق اين مورد در استان يزد اجرايي شد. در اين استان مشاركت بخش خصوصي در توسعه توريسم و اكوتوريسم بسيار موثر بودند. دولت اگر به وظايف خود در اين خصوص عمل كند؛ اگر ارادهاي بر اين باشد كه به معناي واقعي توانمندي جوامع محلي اتفاق بيفتد و تاكيد بر توريسم و اكوتوريسم باشد، مسلما كولبري كه رنج بيپاياني را به مردم آذربايجان غربي و كردستان تحميل ميكند به پايان ميرسد و مردم ايران به جاي اينكه منابع مالي خود را عمدتا در خارج از مرزهاي ايران و در كشورهايي مثل آذربايجان و ارمنستان و گرجستان سرمايهگذاري كنند، در اين مناطق در توسعه زيرساختها نقش ايفا خواهند كرد و زمينه را براي رونق گردشگري در اين مناطق فراهم ميكنند. متاسفانه ما با مباني و اصول توسعه اكوتوريسم آشنا نيستيم، سياستگذاران و مسوولان آنطور كه بايد و شايد نگاه عميق به اين موضوعات ندارند و به همين دليل تا به حال نتوانستهايم در اين مناطق سازوكارهاي لازم را فراهم كنيم. بسياري از ناكارآمديهاي موجود در مسير توسعه گردشگري بهطور قطع با روندهاي سياستگذاري و ناتواني و ناكارآمدي سازمان ميراث فرهنگي در حوزه اجراي سياستهاي مناسب و سازگار با توسعه گردشگري در ايران ارتباط پيدا ميكند. اميدواريم كه اين سازمان هم بتواند خود را با روند جهاني شدن سازگار كند و رهايي از اتكاي اقتصاد به درآمد نفتي بتواند شرايط را به نفع مردم تغيير دهد.