سيارهاي با 9 ميليارد و 200 ميليون تن پلاستيك
درياها سوپ رقيق پلاستيك ميشوند
گروه علم و زندگي
سخت ميتوان از كنار موضوع پلاستيك عبور كرد. آمار و ارقام و حقايق پيرامون آن آنقدر تكاندهندهاند كه گويي داستاني خيالي و فانتزي را شرح ميدهيم. اين گفتهها حقيقت دارد كه نيمي از پلاستيكهاي تاريخ زمين در 15 سال اخير توليد شدهاند؟ هر ساله يك تريليون كيسه پلاستيكي در سراسر جهان مورد استفاده قرار ميگيرد كه ميانگين «عمر بازدهي» آن 15 دقيقه است و آيا اين عمر، طول مدت دوام پلاستيك از 450 سال تا هميشه را تخمين ميزند؟ متاسفانه پاسخ مثبت است و اين حقايق تلخ و باقي مسائل هم درست است. به همين خاطر مجله «National Geographic» از لارا پاركر، گزارشنويس و رندي اولسون، عكاس خواسته است به بررسي اين بحران جهاني بپردازند. البته گاهي هم پيش آمده كه پلاستيكها مايه شگفتي شدهاند. همانطور كه پاركر مينويسد آنها به پيروزي متفقين در جنگ جهاني دوم كمك كردهاند، «سفرهاي فضايي را آسان كردهاند، انقلابي در صنعت دارو راه انداختهاند... با ايربگها، انكوباتورها، كلاههاي ايمني، يا با رساندن آب شرب سالم به فقرا در آن بطريهاي مصرفي كه حالا شوم و نحس هستند، روزانه جان بسياري را نجات ميدهند.» اما با اين وجود عكسهاي حيرتآور اولسون نشان ميدهد ما انسانها، رستاخيز پلاستيك را رقم زدهايم. ملتهاي توسعهيافته زندگي پرآسايش شهروندانشان را از ضايعات خالي ميكنند و آنها را روي سر آسيبپذيرترين مردمان اين سياره ميريزند.
خبر خوب اينكه ميتوان اين مساله را حل كرد؛ مجله نشنال جئوگرافيك به نوبه خود شمارههاي ماه ژوئن را در پاكتهاي كاغذي به دست مشتركانش رساند. همين تغيير استفاده ماهانه از بيش از دوونيم ميليون كيسه پلاستيكي را كاهش ميدهد.
اگر زماني كه مسافران شهر پليموث لندن با كشتي ميفلاور براي نخستينبار راهي امريكا شدند پلاستيك اختراع شده بود احتمالا حالا پس از گذشت چهار قرن، زبالههاي پلاستيكي آنها را ميديديم. اگر اين مهاجران مثل بسياري از آدمهاي اين روزها با بيخيالي بطريهاي خالي و كيسههاي پلاستيكي را در ساحل ميريختند، امواج آتلانتيك و نور خورشيد اين پلاستيكها را به تكههاي ريز بدل ميكرد. و ممكن بود اين ذرهها هنوز هم روي آبهاي اقيانوسهاي جهان شناور باشند و هر روز موادي سمي را جذب كنند و آنقدر شناور ميماندند تا طعمه ماهي يا حلزونهاي بيچاره شوند يا سرانجام وعده غذايي ما.
وقتي با قطاري كه در امتداد ساحل جنوبي انگلستان حركت ميكند به پليموث ميرفتم، فكر كردم بايد خدا را شكر كرد كه در زمان اين مهاجران خبري از پلاستيك نبود. از آنجايي كه پلاستيك تا پيش از قرن نوزدهم اختراع نشده بود و توليد آن حدود 1950 روي داد، ما با 9 ميليارد و دويست ميليون تن پلاستيك روبهرو هستيم. از اين ميزان، 6 ميليارد و 900 ميليون تن آن به ضايعات تبديل ميشود. و از اين ضايعات به مقدار 6 ميليارد و 300 ميليون تن هرگز وارد چرخه بازيافت نميشوند؛ اين آمار دانشمنداني را كه اين اعداد را در سال 2017 به دست آوردند حيرتزده كرد.
هيچكس نميداند چه مقدار ضايعات پلاستيكي غيرقابل بازيافت راهشان به درياها يعني آخرين چاهكهاي زمين ختم ميشود. جنا جمبك، استاد مهندسي دانشگاه جورجيا در سال 2015 توجه همگان را با آماري تقريبي به اين بحران جلب كرد: هر ساله بين 5 ميليون و 300 هزار تا 14 ميليون تن ضايعات غيرقابل بازيافت در مناطق ساحلي ساخته ميشود. طبق گفته او و تيم تحقيقاتياش اغلب آنها از كشتيها بيرون ريخته نشدهاند و روي زمين و رودخانهها به خصوص در آسيا به طبيعت راه پيدا كردهاند. سپس باد يا آب راه آنها را به دريا ختم كرده است. جمبك ميگويد تصور كنيد پنج كيسه پلاستيكي با ضايعات پلاستيكي پر شده و در هر سه كيلومتر ساحلهاي جهان جا خوش كردهاند؛ يعني معادل 8 ميليون و 800 هزار تن. اين سرانگشتيترين تخمين او از دريافتي درياها از ما است. مشخص نيست چقدر زمان ميبرد تا پلاستيك به مولكولهاي تشكيلدهندهاش تجزيه شود. تخمينها از 450 سال تا هرگز متغير است.
از طرفي دانشمندان تخمين زدهاند پلاستيكهاي دريايي ميليونها جاندار دريايي را هر ساله به كام مرگ ميكشانند. نزديك به 700 گونه، از جمله جانداراني كه در معرض انقراض هستند، تحت تاثير اين بحران قرار ميگيرند. برخي از آنها آشكارا آسيب ميبينند؛ مثلا از طريق تورهاي ماهيگيري رهاشده خفه ميشوند. گونههاي دريايي در اندازههاي مختلف، از جاندار زير ذرهبيني زئوپلانكتون تا نهنگها، حالا ميكروپلاستيك ميخورند. در جزيره بزرگ هاوايي، در ساحلي كه ظاهرا بايد بكر و دستنخورده باشد و هيچ جاده آسفالتشدهاي به آن ختم نميشود من با پاي پياده در ميكروپلاستيكها راه رفتم و آنها زير پايم قرچ قرچ صدا ميدادند. بعد از آن ميفهميدم چرا برخي پلاستيكهاي دريا را مصيبتي تهديدآميز و همپايه مخاطرات تغييرات آبوهوايي ميدانند.
در كنفرانسهاي جهاني دسامبر گذشته در نايروبي، رييس برنامه محيط زيست سازمان ملل از «هرمجدون دريايي» صحبت كرد. با اين وجود تفاوتي در كار است: پلاستيك دريايي به اندازه تغييرات آبوهوايي پيچيده نيست. هيچكس منكر زبالههاي دريايي نيست، دستكم تا به حال. براي حل اين مساله لازم نيست كل سيستم انرژي سياره را بازسازي كنيم.
تد سيگلر، اقتصاددان منابع طبيعي كه 25 سالي را صرف كار با ملتهاي توسعهيافته در رابطه با زباله كرده است، ميگويد: «ضايعات دريايي مشكلي نيست كه راهحلش را ندانيم. ميدانيم چطور زبالهها را جمع كنيم. هر كسي ميتواند اين كار را بكند. ميدانيم راه خلاصي از آنها چيست. ميدانيم چطور بازيافتشان كنيم. » او معتقد است مساله به ساخت موسسات و دستگاههاي ضرورياي مربوط است كه بايد پيش از تبديل شدن درياها به سوپ رقيق پلاستيك، راهاندازي شوند.
National Geographic