براي كشورمان ايران
بهروز بهزادي
من با آقاي ظريف، وزير امور خارجه موافقم كه گفته است هدف امريكا، ايران است. ميخواهند ايران را نابود كنند. به سبب اهميت اين گفته بگذاريد يك بار ديگر آن را با هم بخوانيم: «ما در ايران از اصولگرا، اصلاحطلب، بيخط، مخالف جمهوري اسلامي، مخالف دولت، همه و همه در يك كشتي نشستهايم. هدف نه نظام جمهوري اسلامي است، نه دولت روحاني، بلكه هدف ايران است... ميخواهند ايران را نابود كنند...»ايرانيان اگر به تاريخ رجوع كنند به آساني ميتوانند به هدفها و تمايلات شرق و غرب براي فروپاشي ايران دست پيدا كنند؛ هدفهايي كه حداقل در قرن اخير سه بار با تمام قدرت در پيش گرفتند ولي موفق به اجراي آن نشدند. اولين آن جنگ جهاني دوم و بهانه حضور شمار اندكي كارشناس صنعتي آلماني در ايران بود. انگليس و شوروي به ايران اولتيماتوم دادند تا نقشه خود را اجرا كنند. گرچه ايران پذيرفت و اين كارشناسان از ايران اخراج شدند، ولي انگليس از جنوب و شوروي از شمال به ايران حمله نظامي كردند تا كشورمان را بين خود تقسيم كنند. گرچه اين حمله به جايي نرسيد و نيروهاي اشغالگر ناچار شدند خاك ايران را ترك كنند، ولي اين خواست آنان همچنان پابرجا بود. غرب نفوذ خود را در ايران به بهانه دفاع در برابر منويات توسعهطلبانه شوروي و رسيدن اين قدرت كمونيست به آبهاي گرم خليجفارس توجيه كرد و ادامه داد و شوروي نيز با تشكيل حزب توده از داخل شروع به درهم ريختن امنيت ايران كرد و اين دخالت دو قدرت خارجي فضاي داخلي كشور را كه ميرفت اصول دموكراتيك برخاسته از انقلاب مشروطيت در آن نهادينه شود را تحت تاثير شديدترين بحرانها قرار داد كه به قصه فروپاشي نهضت ملي ايران و حصر رهبر آن انجاميد و در ظاهر غرب پيروز شد. اما دومين تلاش بعد از انقلاب صورت گرفت. صدام با چراغ سبز قدرتهاي جهاني به ايران حمله كرد؛ حملهاي كه خواست قدرتها براي تجزيه ايران پشت آن بود. هشت سال جنگ به ايران تحميل كردند، ايران را تحريم و عراق را مملو از سلاحهاي جنگي كردند ولي وحدت و يكپارچگي ايرانيان از ترفند دشمنان جلو گرفت و پس از چندي بهانه انرژي هستهاي آغاز شد. اين سومين تلاش را ايرانيان به طور كامل به ياد دارند، چون جزيي از تاريخ معاصر است. گرچه ايران در برابر اين حمله دوام آورد و در گفتوگوهاي ديپلماتيك توانست بر اوضاع تسلط يابد، ولي ترامپ نماينده جنگطلبي و استعمارگري جناح راست امريكايي اين بار سر برآورد تا به قول خود كار را يكسره كند و ايران را به زانو درآورد و اين كشور متحد كه رمز بالندگياش در همين اتحاد اقسام آن است، درهم بريزد. تصوري ابلهانه و كودكانه كه ايران ميتواند تجزيه شود.اينك دولت امريكا سه اتاق مجهز جنگ رواني عليه ايران تشكيل داده است. يكي در وزارت خزانهداري آن كشور، ديگري در وزارت خارجه و سومين آن در سازمان سيا. گفتني است كه به روايت نشريات بينالمللي حتي بسياري از دشمنان داخلي ايران، آنان كه به دنبال تجزيهاند در سومين اتاق جمع آمدهاند تا به خواسته اهريمني خود كه البته به آن نخواهند رسيد دست يابند.آنچه نوشتم مقدمهاي بسيار طولاني بود براي ثبت اين جمله در تاريخ كه «ملت ايران در تمامي حوادث مشابه و حملات بزرگ دشمنان با اتحاد و اتفاق توانسته است خطر را از خود دور كند و امروز وحدت ملي داروي موثر و پيشگيري از عملي شدن خواست دشمن است.» اصول اين اتحاد مقدس را همه خوب ميدانيم. سرنشينان همان كشتي كه آقاي ظريف به آن اشاره داشت اصولگرا، اصلاحطلب، بيخط، مخالف جمهوري اسلامي، مخالف دولت و... بايد دست در دست هم در برابر دشمن بايستيم و اگر اختلافي با هم داريم كه حتما هم داريم، آن را به وقتي ديگر موكول كنيم و عاقلانه دست در دست هم يك بار ديگر جاودانگي كشورمان را به دنيا ثابت كنيم.