بگذرد دوران هجران نيز هم
نيوشا طبيبي
۱- در زمان گرفتاري و سختي يار و غمخوار يكديگر بودن، مروت و مهرباني است. در اين روزها كه قيمت هر چيز بيدليل و با دليل افزايش پيدا ميكند، بايد از سخت گرفتن به همديگر پرهيز كنيم. هر بار به دليلي مشكلات اقتصادي به ايران تحميل ميشود و پول ملي بر پايه واقعيات و شايعات ارزش خود را از دست ميدهد، اختلافات مالي بين مردم هم اوج ميگيرد و فشارهايي كه خود ما به يكديگر ميآوريم بيشتر ميشود. اي كاش وقتي كار بر كشور و مردم اندكي سخت شده است رعايت يكديگر را بكنيم. حرص زدن و فشار آوردن به همديگر براي اندكي پول بيشتر فقط وضعيت عمومي و شرايط همگاني را سختتر ميكند. اين زمان هم ميگذرد و ايران همچنان كه هزار بار ديگر بر پاي خود ايستاده است، باز هم بر پاي خود خواهد ايستاد.
۲- دوستي برايم تعريف ميكرد كه مالك با او تماس گرفته و خواسته كه ميزان رهن و اجاره را دو برابر - دقيقا دو برابر - افزايش دهد! ۳۵ ميليون رهن را ۷۰ ميليون و اجاره ۳۵۰ هزار توماني را به هفتصد هزار تومان تبديل كند. اگر نميتواند آپارتمان ۸۰ متري را زودتر تخليه كند تا جناب مالك بيش از اين متضرر نشود!
۳- كابينتساز كه براي تعمير و نوسازي كابينتهاي آشپزخانه مادرم آمده بود و قراري براي قيمت و شيوه پرداخت و غير از اينها گذاشته بود، با من تماس گرفت و گفت چون قيمتها افزايش پيدا كرده نميتوانم كار را ادامه بدهم. به عرض رساندم، شما كه جنس را خريدهايد و آوردهايد و كالاي ايراني كه قاعدتا گران نشده است، هزار داستان برايم تعريف كرد تا مرا متقاعد كند كه بايد پول بيشتري بپردازيم تا كار را ادامه دهد.
۴- همه ما تعداد زيادي از اين داستانها را ميشنويم يا خود در اين ماجراها درگير هستيم. مشاركت كردن در حل معضلات و رفع مظالمي كه بر وطن ميرود نيازمند حس همدلي و همراهي است. به تجربه دريافتهايم كه هرگاه ايران شاخصهاي اقتصادي خويش را بهبود داده، سرمايههايي را از اطراف دنيا براي توسعه جذب كرده، رقبا و حاسدان و دشمنان ايران، دست به كار شدهاند و داستانها از خطر ايران سراييدهاند تا از پيشرفت كشور و بالندگي ملت جلوگيري كنند.
۵- ايران در طول تاريخ بلند خود همواره محسود ديگران بوده، اين سرزمين سربلند، مردمي مقاوم داشته كه با تكيه بر سرزمين خود دست همت به كمر زده و كار را به روال بازگرداندهاند. اين قصههايي كه بر ايران ميرود و پيش از اين رفته مصداق جمله معروف «دردي كه تو را نكشد، قويترت خواهد ساخت.» است. ايران هربار قويتر بازگشته است.
اين روزها ميگذرد همان طور كه ايام جنگ تحميلي جهاني عليه ايران گذشت و دشمنان با پشتيباني بيحد و حصر و نامعمول از متجاوز جنايتكار آنچه توانستند انجام دادند تا ايران را به زانو درآورند و البته كه نتوانستند. آن روزها گذشت و روسياهي به كساني ماند كه در آن شرايط سخت، قوت و نان مردم را به طمع اندكي سود بيشتر احتكار كردند و كار را بر مردم سختتر كردند.
۶- ايرانيان بر طريقهاي زندگي ميكردهاند كه هر سختي و معضل و تنگي را اول مشيت الهي و دوم موضوعي قابل حل ميدانستهاند كه ميگذرد. اين خلق و روحيه بينظير سبب شد كه در سختترين شرايط با مقاومت عاقبت پيروز ميدان شوند. از حمله مغول سختتر در تاريخ ايران نداريم، ببينيد چگونه يكي دو نسل بعد مغولان در فرهنگ ايران غرق و بعد هضم شدند و اسامي و مذهب خود را تغيير دادند و صوفي و شاعر و مفتي شدند و تمام!
۷- اين روزها ميگذرند و ايام آسانتر به زودي ميرسند، طوري با يكديگر رفتار كنيم كه رشتههاي محبت و رفاقت را براي اندكي سود بيشتر پاره نكنيم، با يكديگر مدارا كنيم، ميهن را در نظر داشته باشيم و به هموطنان خود چون اعضاي خانواده نگاه كنيم كه در سختي بايد كنار يكديگر بايستيم تا بر مشكلات پيروز شويم. ادبيات ما سرشار است از اميد به آينده و گذرا بودن تنگي و سختي. اميد در جايجاي حكمت ايراني ديده ميشود و همين اميد ايران را از ابتداي تاريخ تاكنون بر پا نگاه داشته است. مبادا در سناريوي دشمنان و بدخواهان ايران بازي كنيم و نا اميد شويم يا ديگري را نااميد كنيم. چون سرآمد دولت شبهاي وصل، بگذرد دوران هجران نيز هم.