ايران در موضع انفعال نيست
مهرداد پشنگپور
اقدام بجا و البته ارزشمند دولت جمهوري اسلامي ايران در طرح داد خواست حقوقي عليه دولت ايالات متحده امريكا مبني بر انجام و ارتكاب اعمال غيرقانوني عليه ايران به دليل و ناشي از وضع تحريمهاي مجدد، را نبايد صرفا يك اقدام در حوزه ديپلماسي عمومي و صرفا واجد ارزش در فضاي رسانهاي در نظر گرفت، اين اقدام بيش و پيش از هر چيزي ميتواند نشان دهد دولت جمهوري اسلامي بر خلاف مواردي در گذشته كه از امكان و ظرفيتهاي بينالمللي يا استفاده نميكرد يا ديرهنگام اقدامي انجام ميشد و متاسفانه خواسته يا ناخواسته وهن نابجايي را بروز ميداد مبني بر فقدان اعتماد به نفس، اينبار در مقطع زماني مناسب دست به كارت شده است. اين واكنش منطقي به صراحت دلالت ميكند بر اينكه، استفاده بجا و شايسته از موقعيتهاي حقوقي بينالمللي بيش از پيش مدنظر گرفته ميشود، رويكردي كه حتما فراتر از تكذيبها و بيانيههاي سياسي حايز اثر سياسي و حقوقي است.
اقدام بجا، سنجيده و تكنيكي جمهوري اسلامي در مطالبه حقوق ايران از دولت ايالات متحده امريكا به وسيله دادخواست تقديمي به ديوان بينالمللي دادگستري در حالي كه رييسجمهور ايالات متحده امريكا با تمام دنيا چون ايادي و ابواب جمعي خود برخورد و رفتار ميكند بيشك نشانه محكمي است كه ايران تحت تاثير پروپاگانداهاي رسانهاي شومن سابق كه اكنون در اتاق بيضي كاخ سفيد حكم ميراند، نيست. اين دادخواست بيش از هر چيزي بيان ميكند امروز ايران در موضع انفعال نيست.
دعوي حقوقي مطروح بيشك حايز چند نكته است، نخست؛ ملاحظه متن و فحواي اين دادخواست آشكار ميكند كه وجه حقوقي آن بر ساير جوانب برجستهتر و غالب است. دوم، در حالي كه نقض پيمان توسط ايالات متحده امريكا به يك رويه عملي و شيوه زمامداري تبديل شده است، چنين مطالبهاي در حداقل فايده ميتواند وجاهت اين رويه امريكا را نه صرفا از حيث رسانه و فضاي عمومي بلكه به وجهي حقوقي تا حد بسياري از بين برده و با چالشي جدي روبهرو كند. سوم، دعوي جمهوري اسلامي ايران به قطع و يقين مانعي حقوقي بر شيوه جديدي كه جناب ترامپ در پيش گرفته ايجاد ميكند تا در بهكارگيري اين شيوه مذموم مبسوطاليد نباشد. چهارم، بيشباهت بودن دادخواست با يك بيانيه سياسي مبتني بر احساس با رويكرد مبارزه مبتني بر قواعد ايدئولوژيك كه در مراجع حقوقي- قضايي بينالمللي نهتنها ارزشمند نيست بلكه بالقوه ميتواند زيانبار هم باشد، جنبه مثبت ديگري است كه در اقدام قضايي جمهوري اسلامي ايران ميتوان ملاحظه كرد.
مبناي حقوقي دادخواست تنظيمي ايران نيز ارزشمند است، اعمال تحريمها عليه ايران در حالي كه جامعه جهاني از يك سو، مراجع عالي نظارتي از سوي ديگر بر پايبندي ايران به مهمترين تعهد بينالمللياش كه به يك «مساله، Issue» بينالمللي تبديل شده بود و تا نقض و برخورد با مقررات فصل هفتم منشور ملل متحد ادامه يافت، تاكيد كردهاند، رخ داده است يعني خلافي كه اخلاق را ميرنجاند و قواعد حقوقي را ميزدايد. بر همين اساس اين داد خواست در وقت و شكلي مناسب تقديم ديوان بينالمللي دادگستري شده و ميتوان گفت كه درك درست اين فرصت علاوه بر منافع حقوقي، واجد آثار سياسي فراوان هست. به علاوه وضع تحريم مجدد عليه ايران به دليل وجود توافق بينالمللي برجام، به تنهايي يك اقدام خلاف قواعد حقوق بينالملل و كافي براي طرح مسووليت بينالمللي دولت خاطي ايالات متحده امريكاست.
تحريمها به دليل تحت تاثير قرار دادن زندگي روزمره مردم عادي با قواعد حقوق بشري كه كشور عامل تحريم مدعي آن است، تعارض دارد، اين تعارض به تنهايي آنچنان پايدار و استوار است كه از حيث و منظر قواعد حقوقي- بينالمللي، حقوقي را براي ايران تمهيد ميكند. عهد نامه مودت صرف نظر از اينكه در شرايط فعلي تا حدي محل تامل قرار دارد اما به دليل آنكه دليلي بر اختتام يا انحلال آن در دسترس نيست، اقدام امريكا را مردود و استناد خوبي براي مطالبه از اين كشور است. شرايط و اوضاع و احوال حاكم و پيرامون رابطه ايران و ايالات متحده امريكا پس از خروجش از برجام نيز عاملي است كه ميتواند اهميت اقدام مبتني بر درك صحيح ايران از فرصت پيش آمده را بيشتر كند. ترديدي نيست كه سياست و رويكرد دولت مستقر امريكا در مواجهه با مسائل بينالمللي نهتنها مورد تاييد جامعه بينالمللي نيست بلكه، مذموم و ناپسند هم هست در نتيجه همراهي فشار افكار عمومي موافق با ايران يا حداقل عدم مخالفت برخلاف گذشته كه عليه ايران جريان مييافت نقش موثري در تحصيل نتيجه براي ايران دارد. وضعيتي كه بر فرآيند دادرسي بينالمللي نيز بيتاثير نيست. جمهوري اسلامي ايران در اين اقدام صرف نظر از نتيجه كه به نظر ميرسد مطلوب ايران خواهد شد، از دو جهت بهرهمند است، نخست اينكه به جامعه جهاني القا ميكند ايران به هر ترتيب و شكلي كه ناقض مقررات بينالمللي و حقوقي باشددرصدد تامين منافع خويش نيست، با وجود اينكه منافع مشروع و قانونياش براي بهانهگيريهاي دونالد ترامپ تهديد و تضييع شده است. واضح است اين رويكرد در مقابل رويكرد امريكا و برخي متحدانش است كه خود را قاضي عمل خويش ميدانند! دوم؛ رفتار منطقي و مناسب در برابرتحريكات دولت ايالات متحده براي ورود ايران به مقابله و رويارويي غيرحقوقي كه تا همين اندازه براي ايران موجب نفع و مصلحت است.