با بيحالي و بيرمقي نميشود
سيدعلي ميرفتاح
ما اگر فكري براي رسانههايمان نكنيم، به عبارت سرراستتر اگر سياست رسانهاي خود را تجديدنظر نكنيم و از اين راهي كه كماكان سفت و سخت ادامهاش ميدهيم برنگرديم و تن به اصلاحات جدي در كار روزنامه و تلويزيون ندهيم و رويكرد فعليمان را به فضاي مجازي تغيير ندهيم، خيلي زود بازي را به رقباي منطقهاي و فرامنطقهاي ميبازيم و فرصت را از دست ميدهيم. همين الان هم واقعيت اين است كه دير شده و ما فرصت را از دست دادهايم و در اينترنت و تلويزيون و مطبوعات كلاهمان پس معركه است و اكثر مردم - معالاسف- چشم به دهان بيگانهها دارند تا اخبار را- به زعم عامه، راست اخبار را- از آنها بشنوند و مستقيم و غير مستقيم از آنها خط بگيرند. امروز ما گرفتار جنگ اقتصادي هستيم. ترامپ و بنسلمان پشتش گذاشتهاند تا براي ايران دردسر درست كنند و هزينه فروش نفت و مراودات اقتصادي با ما را بالا ببرند. فرمايش اخير رييسجمهور نيز، آنجا كه صريحا به بستن تنگه هرمز و مقابله با آمريكا و متحدانش اشاره ميكند در همين كانتكس معنا دارد. جوابِ هاي، هوي است و ...
فعلا جز با اين زبان نميشود با نودولتان آمريكا بحث كرد. علاوه بر جنگ اقتصادي در ابعاد كوچكتري نيز جنگ نظامي در جريان است. جنگ كه شاخ و دم ندارد. عربها پول خرج ميكنند و قدرت نظامي خود را گسترش ميدهند. در خاورميانه آنقدر بمب و باروت ذخيره كردهاند كه يك جرقه ميتواند همه چيز را به هوا بفرستد... اما مقدم بر همه اينها سالهاست كه جنگ رسانهاي راه افتاده و نظام سلطه با تمام توان وارد كارزار شده است. ما در مقام حرف و نظر خطر رسانهها را حس كردهايم و كمابيش فهميدهايم كه مخالفان ايران چه سودايي در سر دارند. تلاش سعوديها براي راهاندازي تلويزيون فارسي امر پوشيدهاي نيست. آنها رسما سر كيسه را شل كردهاند و نفوذشان را در رسانههاي فارسي زبان بالا بردهاند. حتي صداي بعضي مخالفان جمهوري اسلامي هم –كه هنوز تعلقي به اين خاك و ديار دارند- درآمده كه مگر ميشود با پول سعودي دموكراسي و آزادي را گسترش داد؟ ديشب خبر آمد كه عربها با اينديپندنت قرار و مدار گذاشتهاند تا بخش فارسي راه بيندازد و حضور سعوديها را در عالم رسانه پررنگتر كند.
حالا رسانهها را دو طايفه ميگردانند كه هر دو نيز با جمهوري اسلامي دشمنند و برايش شمشيرها را از رو بستهاند: صهيونيستها و سعوديها. اين وسط نقش دلالهاي كينتوز را دستكم نگيريد. اينها به تعبير سعدي هيزمكشي ميكنند و آتش جنگ را شعلهورتر ميسازند... تا اينجاي قصه را همه ميدانند و پاي درددل هر يك از مسوولان مينشينيد ميبينيد كه از تحركات رسانهاي شرق و غرب با خبر است.
چيزي كه عجيب است بيحالي و بيرمقي رسانههاي داخلي است. ما روز به روز بيحالتر، شعاريتر، متظاهرانهتر و دمدهتر عمل ميكنيم و عملا در اين عرصه عقب مينشينيم تا حريف جلو بيايد. آنقدر قديمي و حوصلهسربر و سليقهاي، بلكه بد سليقه عمل كرديم كه رسما فوج فوج مردم را از جلوي تلويزيون خودمان پرانديم و عملا جذب بيبيسي و وياو اي و اينترنشنال و غيرهشان كرديم... . طرف با تمام قوا به ميدان آمده، ما هنوز اندر خم يك كوچهايم كه چطور فلان خبر را لاپوشاني كنيم، چطور حال رقباي داخلي را بگيريم و چطور يك وقت چيزي از دستمان در نرود كه فردا دردسرساز شود... باور ميكنيد در اين وضعيت، ما هنوز براي انتشار فلان عكس مشكل داريم و مجبوريم به فوتوشاپ پناه ببريم تا كار دست روزنامه ندهيم؟
باور ميكنيد هنوز تلويزيون با همان محظورات دهه شصت اداره ميشود بعلاوه سه دهه محذوريت عليحده؟ فيلمي كه قبلا 10 بار پخش شده، سانسور ميشود و... حرف تكراري نميزنم بلكه ميگويم با اين رويكرد نميشود به جنگ رسانهاي رفت و توقع پيروزي داشت. نميشود با اين برنامههاي حوصلهسربر و با اين همه مميزي دست و پا گير اعتماد مخاطب ايراني را جلب كرد و او را از جذب شدن به اينديپندنت عربي/ فارسي بر حذر داشت. نميشود شما هزارتا مشكل براي ادمينهاي تلگرامي بتراشيد بعد توقع كنيد كه آنها به ميدان بروند و با دشمنان پولدار و پرنفوذ خود دربيفتند.
اگر جنگ رسانهاي در جريان است كه هست، پس بايد از همه نيروهاي خدوم و وطندوست و وفادار استفاده كرد و آن ملاحظات دست و پاگير را كنار گذاشت. ما حتي اسم رييسجمهور اسبقمان را هم نميتوانيم بنويسيم يا عكسش را چاپ كنيم، آن وقت چطور بايد به مقابله با عمرو و زيد برخيزيم و اعتماد رفته را به جوي بازگردانيم؟ ما نيازمند يك انقلاب رسانهاي هستيم تا نه فقط روشهاي كهنه را عوض كنيم بلكه رويكرد كهنه خود را تغيير دهيم.