گروه سايبري زنبوران قاتل
سيد علي ميرفتاح
مخم سوت كشيد وقتي كامنتهاي پيج آقاي زيباكلام را خواندم. صادق زيباكلام در حال حاضر جزو بزرگان شبكههاي مجازي است. من هيچ استاد علوم سياسي را نميشناسم كه به اندازه او ممبر و فالوئر- بلكه هواخواه- داشته باشد. از طريق نوشتن و گفتن، بهتر بگويم به دليل مواضع صريح و منتقدانهاش در مواجهه با دولت و اركان قدرت جمهوري اسلامي، مردم به او اقبالي نشان دادند كه بينظير است. لااقل در تاريخ رسانه بينظير است. آنقدر بينظير كه خيليها او را در عداد سلبريتيها برميشمرند و از تعداد بالاي مخاطبانش تعجب ميكنند. در جريان زلزله يادتان نرفته كه مردم چطور به او كه فقط يك استاد دانشگاه بود و رابطه سياسي و اداري با هيچ نهادي نداشت، اعتماد كردند و پول خود را براي بازسازي مناطق آسيب ديده در اختيارش گذاشتند. استاد زيباكلام سلبريتي نيست اما مردم به او به همان چشمي نگاه ميكنند كه به قهرمانان و مشاهير. البته چيزي كه زيباكلام را از همقطاران دانشگاهياش بالاتر برده احتمالا صراحت لهجهاش بوده. او چه در مصاحبههاي تلويزيوني و چه در مقالات تخصصي و چه در مناظرهها، بيپروا و بيمجامله حرف ميزند و آنچه را عقيده دارد بر زبان ميآورد. خصوصا عليه مواضع رسمي موضع ميگيرد و با اينكه ممكن است برايش درد سر درست كند ابايي ندارد تا از رضاشاه دفاع كند يا پا روي پرچم امريكا و اسراييل نگذارد و جلوي مرگ بر امريكا بايستد و... مجموعه چنين حرفها و پستهايي باعث رونق صفحه مجازي آقاي زيباكلام هم شده است و من خودم بارها و بارها از بقال و كارمند و زن خانهدار و مهندس و معلم شنيدهام كه «ما فقط نوشتههاي زيباكلام را ميخوانيم و فقط حرف اوست كه سخت به دلمان مينشيند.» آقاي زيباكلام با اينكه دانشگاهي است اما خيلي از اصطلاحات تخصصي و دانشگاهي استفاده نميكند. ساده و صريح حرف ميزند، لحن تهراني و درخونگاهي دارد و به نظر ميرسد كه سخنانش برآمده از دل است، لاجرم بر دل مخاطبانش مينشيند. مع ذلك همين گروه كثير مخاطبانش، امروز از دنده چپ برخاستند و تا توانستند به او حمله كردند و بدش را گفتند. من البته اين حمله را به نام كاربران دنياي مجازي نميگذارم. به نظرم ارتش سايبري براندازان به شكل وسيعي وارد عمل شده تا جلوي مقبوليت اين استاد علوم سياسي را بگيرد. بالاي چند هزار اسم، كه حقيقتا نميدانيم چندتايشان واقعي هستند، به پيج زيباكلام حمله آوردند- رسما حمله آوردند- و هزينه دفاع او را نه فقط از دولت رسمي جمهوري اسلامي، بلكه هزينه دفاعش را از ايران و تماميت ارضي ايران، بالا بردند. اگر ادبيات اين جماعت را ارزيابي كنيد و اگر نوع مواجههشان را به تجزيه و تحليل بنشينيد، خيلي زود به اين نتيجه ميرسيد كه اينها اكثرا به يك جا وصلند و از يك آبشخور سيراب ميشوند. بالاخره پولي كه سعوديها و امريكاييها به مجاهدين خلق يا به گروههاي برانداز دادهاند، يكجايي بايد هزينه شود. نميگويم اينها كه يك دفعه چاك دهان را باز كردهاند و زيباكلام را بد گفتهاند تمام و كمال جزو مجاهدين خلقند. نه. اما ميگويم اين حضور گسترده و خشن آنها مستقيم و غيرمستقيم حاصل دستپخت مجاهدين، به تعبير رساتر منافقين است. فقط هم هدفشان زيباكلام نيست. هركسي امروز نه فقط از نظام جمهوري اسلامي، كه اگر از ايران دفاع كند و جلوي زيادهخواهي امريكا بايستد و شهروندان را از تمناهاي خطرناك انذار دهد و مردم را دعوت به صبر و قناعت كند، به دقيقه نميرسد كه ارتش سايبري برانداز، عين انبوه زنبورهاي قاتل به او حمله ميكنند و نيشش ميزنند. دريغ از يك كلمه حرف حساب يا طرح سوال معقول يا جواب منطقي. آقاي زيباكلام با يك شبكه فارسيزبان گفتوگو ميكند. اين شبكه را بايد بپرسيد كه پولش را از كجا ميآورد و چه خط و ربطي را دنبال ميكند و كارفرماي اصلياش كيست؟ اما فعلا به پشت پرده كار ندارم و ذهنتان را درگير نقشههاي خباثتآميز پيمانكاران براندازي نميكنم. ولي باور كنيد خيليها صرفا براي چند دلار بيشتر بر عهده گرفتهاند تا در همه زمينهها عرصه را بر ايران تنگ كنند. در تلويزيون مورد نظر سوالاتي را از آقاي زيباكلام پرسيدهاند و بر خلاف انتظار جوابهايي شنيدهاند كه با هدف اصليشان مغايرت داشته. لذا ادامه كار را به زنبورهاي نيشدار مجازي سپردهاند تا با تكرار كلمه زشت و سخيف سوپاپ، مقبوليت اين استاد دانشگاه را زير سوال ببرند. اگر كسي از ساز و كار دنياي مجازي خبر نداشته باشد خوف برش ميدارد كه نكند مشت، نمونه خروار است و اين دو، سه هزار نفر، جماعتي چند ميليوني را نمايندگي ميكنند؟ اما نميكنند. نميگويم اينها خطري ندارند و روي ذهن مردم تاثير نميگذارند بلكه ميگويم يك وقت اينها را نماينده قاطبه مردم ندانيد. اينها صرفا صدايشان بلند است و متاسفانه دور را از دست مردم گرفتهاند.
دليل اصلي توفيق آنها خطاي محاسباتي ما و دولتمردان و مسوولان ما است در فهم رسانه. متاسفانه.