گفتوگو با استيون ين، بازيگر فيلم « سوزاندن»
احساس ميكنم در خلأ خودم هستم
فيلم «سوزاندن» به كارگرداني لي چانگ دونگ در جشنواره كن 2018 غوغايي به پا كرد و مورد استقبال منتقدان قرار گرفت. اين فيلم كه اقتباسي از داستان كوتاه «سوزاندن انبار» نوشته هاروكي موراكامي است به واكاوي مسائل دنياي مدرن، عشق و حزن ميپردازد و طعنهاي به انزواي دنياي مدرن بهشدت متصل ميزند. در اين فيلم استيون ين، بازيگر سابق سريال «مردگان متحرك» بازي ميكند. او سال 2017 با فيلم «اوكجا» به كارگرداني بونگ جون هو به جشنواره كن سفر كرد و امسال نيز با «سوزاندن» براي دومين بار در اين جشنواره حضور داشت. در ادامه گفتوگوي هاليوود ريپورتر را با ين، كه در حاشيه جشنواره انجام شده، ميخوانيد.
چطور وارد اين پروژه شديد؟
هيچوقت تصور نميكردم در فيلمي كه تماما كرهاي است، حضور داشته باشم. چند سال پيش در «اوكجا» بازي كردم كه عواملش فقط كرهاي نبودند و شخصيتي كه بازي كردم مثل خودم كرهاي- امريكايي بود. اينبار شانس با من يار بود و توانستم با لي چانگ دونگ در فيلمي كاملا كرهاي همكاري كنم و به عنوان شخصيتي كرهاي فقط كرهاي صحبت كنم. نحوه ورودم به اين پروژه بدين شكل بود كه لي مصاحبهاي را كه من براي معرفي فيلم «اوكجا» در كره كرده بودم، خوانده بود؛ در اين مصاحبه گفته بودم آرزوي همكاري با چانگ دونگ را دارم و پس از ديدن گفتوگو با من تماس گرفت. هرگز فكر نميكردم چنين اتفاقي بيفتد.
سينماي كره و سينماي امريكاي چه تفاوتهايي دارند؟
بايد جزييات ريز و درشت هر كدام از فرهنگها را بداني. از احساسات و مفاهيم ضمني هر دو جهان مطلع هستي اما بايد درون چارچوب زباني و فرهنگي شخصيت، نقش را ايفا كني و از آنجايي كه من نيمي امريكايي هستم، روي اين مسائل كار كرديم. در نتيجه قالب اين شخصيت يك چالش بود اما چالشي خوشايند. جدا از اينها فكر ميكنم چانگ دونگ در اين فيلم من را كمي متوقع كرد. لي به من آزادي عمل داد و اين آزادي را با تمام وجود احساس ميكردم كه باعث شد روي چيزهايي كه من را ميترسانند، كمتر تمركز كنم؛ مثل زبان و مسائل فرهنگي. به عنوان يك مهاجر در امريكا خيلي زود ميفهمي در جزيره خودت به سر ميبري. گاهي احساس نميكني كاملا يك امريكايي هستي. گاهي به تو يادآوري ميكنند كه «امريكايي نيستي»- فارغ از اينكه چه معنايي دارد- از طرفي كاملا كرهاي محسوب نميشوي. بنابراين يك جورهايي دنيا را از نگاه شهروند جهان ميبيني و به نظرم به اين دليل لي از من خواست در اين فيلم حضور داشته باشم.
فكر ميكني كشف اين بخش «كاملا كرهاي» خودت، به نوعي تو را تغيير داد؟
وقتي سر صحنه بودم لي واقعا پذيراي من بود و عوامل و بازيگران با من خوشبرخورد بودند. از ته دل احساس ميكردم بخشي از فيلم هستم؛ فيلمي كاملا كرهاي و اين احساس تجربه شگرفي است. اما وقتي به خانه ميروي متوجه تفاوتها ميشوي. فكر ميكنم شرايط يك مهاجر مثل وقتي است كه انسان تنهايي را تجربه ميكند، وقتي حس ميكني «انساني بدون كشور» هستي. احساسي درست است و ابتدا خشكوخشن؛ اما بعد با آن كنار ميآيي و همراهش ميشوي. از طرفي در زمان فيلمبرداري، پسرم به دنيا آمد. بنابراين اتفاقات احساسي زيادي طي فيلمبرداري روي داد و من تغيير كردم، بله. اما زندگي همين است.
فكر ميكنيد اين فيلم خارج از مرزهاي كره مخاطب پيدا ميكند يا مخاطبان امريكايي از آن استقبال خواهند كرد؟
اميدوارم. معتقدم در آينده با نگاهي جهانوطني مسائل و اتفاقات را ميبينيم. رسانههايي مانند نتفليكس مردم را آماده خواندن زيرنويس و ديدن فيلم به زباني ديگر كردهاند. فكر ميكنم «سوزاندن» فيلمي مهم است و تصويري جالب از اكنون و شايد نسل جواني كه احساسات مشخصي دارند اما نميدانند با چه كلامي آن را بيان كنند، به نمايش ميگذارد. اميدوارم فيلم مرزها را پشت سر بگذارد. حالا كه در جشنواره كن ميتوانم فيلمهاي خارجي را ببينم، احساس ميكنم در خلأ خودم هستم اما در عين حال به سمت جهانوطني شدن پيش ميرويم. از كلمه «جهانوطني» بيشتر از «جهاني» خوشم ميآيد، ترس آن كمتر است.
هنوز سريال «مردگان متحرك» را دنبال ميكنيد تا ببينيد چه اتفاقي براي مگي افتاد؟
آه، تلويزيون نگاه نميكنم. قرار است در چند اپيزود در چند سريال بازي كنم و بيشتر وقتم به كار كردن ميگذرد. با دوستانم در سريال «مردگان متحرك» صحبت ميكنم و آنها من را در جريان ميگذارند.
The Hollywood Reporter