• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4152 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۴ مرداد

درباره هياهوي غروب 12 مرداد

عزيز بمان خداداد

سامان سعادت

 

 

خداداد عزيزي را دوست دارم. همه ايران دوستش دارند. قصه‌هايي كه كليدواژه‌هايش ملبورن و غزال ‌تيز‌پا و حماسه‌ساز و اين‌جور چيزهاست، هنوز از ادبيات فوتبالي ما رخت برنبسته و اين يعني خداداد بخشي از حافظه جمعي و فردي ايراني‌ها را مال خود كرده. حتي كساني كه آن روزها نبودند و نديدند آن اتفاق محشر را. اجازه بدهيد تعارف بي‌خودي تكه‌پاره نكنم. همه از جايگاه خداداد عزيزي در فوتبال ايران آگاه هستند و ادامه دادن يادآوري خاطرات خوبي كه او برايمان ساخته مي‌شود تكرار مكررات. قرار است در اين نوشته كمي مثل خود عزيزي صريح‌الهجه باشيم و بي‌پروا حرف بزنيم.

حواشي بازي سپيدرود رشت و سپاهان اصفهان بيشتر از متن بازي در رسانه‌ها بازتاب داشت. خبر برد 6 بر 1 شاگردان امير قلعه‌نويي مقابل چشمان هواداران تيم رشتي به نوعي در آتش عصبانيت خداداد و هواداران حاضر در ورزشگاه عضدي سوخت. هواداراني كه قبل از پايان نيمه اول و با خوردن گل چهارم در دقيقه 40 بازي ديگر توان تحمل نداشتند و شروع كردند به اعتراض به سرمربي. از آن طرف وقتي خداداد صحنه گل چهارم حريف را در دوربين يكي از تصويربرداران كنار زمين ديد و متوجه شد محمدي مترها در آفسايد بوده، مثل آتش زير خاكستر ‌گر گرفت و رفت سروقت تيم داوري. بلبشويي شد شبيه فيلم‌هاي طنز كلاسيك. از آن صحنه‌هايي كه يك عده آدم مي‌ريزند و شروع مي‌كنند به كتك‌كاري با يكديگر و معلوم نيست چه كسي دارد چه كسي را مي‌زند. هواداران به خداداد اعتراض مي‌كردند، خداداد به داور و بعد هواداران. داور خداداد را اخراج كرد. امير قلعه‌نويي آمد ميانجي‌گري. سرمربي سپيدرود به اخراج خودش تن نمي‌داد. يگان ويژه وارد عمل شد. اصلا يك وضعي. اما وسط همه اين درگيري‌ها آن چيزي كه بيشتر از همه رفت توي تيتر اخبار انگشت اشاره عزيزي بود كه به علامت هيس روي‌ لب‌ها به سمت هواداران تيم خودي گرفته شد. البته يك‌سري كلمات ناشايست هم آن وسط مسط‌ها به گوش رسيد كه بهتر است در موردشان حرفي نزنيم. خداداد در عرض كمتر از چند دقيقه از جايگاه ياور تيم بودن به دشمن درجه يك تغيير كاربري داد.

متاسفانه ماجراي ورزشگاه عضدي با اينكه به لحاظ فرمي شبيه به فيلم‌هاي كميك بود، اصلا خنده نداشت. خنده نداشت كه هيچ، خيلي هم غم‌انگيز بود. اين‌طور رو‌در‌رو شدن يك مربي با هواداران اصلا اتفاق خوشايندي نيست. نيازي به توضيح ندارد كه اين درگيري به نفع هيچ كسي نيست. نه به نفع مربي، نه به نفع هوادار، نه به نفع تيم و نه به نفع فوتبال. دنبال مقصر گشتن در اين جور مواقع به راه باديه رفتني است كه بهتر از نشستن باطل نيست. واقعيت امر اين است كه به همه طرفين درگيري به نوعي مي‌توان حق داد.

به عزيزي مي‌توان حق داد كه تيمي را تحويل گرفته كه تا دو، سه هفته قبل معلوم نبود مالكش چه كسي است. تيمي كه بخشي از آن با نادر دست‌نشان كار مي‌كرد و بخشي ديگر هنوز منتظر علي كريمي بود. دعواي حقوقي مالكيت باشگاه باعث شد سپيدرود عملا تمرينات پيش‌فصل نداشته باشد و نتواند در بازار نقل و انتقالات درست يارگيري كند. يك مربي با اين تيم چه كار مي‌تواند بكند؟ معجزه مال كتاب‌هاست و فوتبال بيشتر با واقعيت سر و كار دارد. واقعيت تيم سپيدرورد هم همين است كه مي‌بينيم. خوردن سه گل از سايپا در هفته اول و شش‌تايي شدن مقابل سپاهان. از آن طرف هوادار هم حق دارد. براي تشويق تيمش در استاديوم حاضر شده، در اين شرايط اقتصادي و فشار رواني آمده با تماشاي برد تيم محبوبش بخشي از مشكلاتش را فراموش كند و انگيزه بگيرد و بعد آرام كه نمي‌شود هيچ، بيشتر عصبي مي‌شود. براي باقي حاضرين در آن بلبشو هم به همين شكل مي‌توان دليل تراشيد.

ما دنبال مقصر نيستيم. تمام پاراگراف بالا را نوشتم كه بگويم اگر در ادامه نقدي به عزيزي وارد مي‌كنم به معناي مقصر بودن او نيست. مساله سر انتظار است. اينكه ما از چه كسي انتظار داريم. حتما در شرايطي قرار گرفته‌ايد كه اوضاع به‌شدت به هم ريخته مي‌شود و آن وقت همه انتظار دارند كه لااقل آدم باتجربه‌تر، آدم دنياديده‌تر مثل بقيه رفتار نكند. انتظاري كه ما از خداداد عزيزي با سال‌ها تجربه در فوتبال ايران داريم. عزيزي بعد از بازي در مصاحبه با تسنيم گفت: «فوتبال همين است و همه‌جا اين اتفاقات مي‌افتد. 20 بازي ديگر هم شعار بدهند، كارم را انجام مي‌دهم، چون با باشگاه قرارداد دارم. كاري هم ندارم تماشاچي چه چيزي مي‌گويد. طبيعتا ما و بازيكنان دوست نداريم ببازيم. زورمان به سپاهان نرسيد، همان‌طور كه هفته پيش زورمان به سايپا نرسيد. ما هم از اين شكست ناراحتيم.» خب آقاي عزيزي! شما كه اينقدر منطقي به قضايا نگاه مي‌كنيد، شما كه مي‌گوييد فوتبال همين است و هوادار حق دارد ناراحت شود چرا انگشت هيس به سمت اين بندگان خدا مي‌گيريد؟ شما كه مي‌دانيد در استاديوم وقتي تيم چهار، پنج گل عقب است، تماشاچيان نمي‌آيند بگويند: آقاي سرمربي لطفا تيم را درست كن! مشخصا حرف‌هاي تند و تيزتري زده مي‌شود.

قصدم دفاع از كار تماشاچيان نيست. بي‌احترامي در هر جايي مذموم است. اما شما كه در اين فوتبال و در همين استاديوم‌ها و با همين هواداران بزرگ شده‌ايد، بهتر نبود كه خويشتن‌داري بيشتري از خودتان نشان مي‌داديد؟ مي‌گوييد داور اشتباه فاحش داشته؟ آيا اين اولين‌بار بود كه در ليگ خودمان كه نه، در كل جهان فوتبال يك داور اشتباه فاحش مي‌كند؟ آقاي عزيزي دوست‌داشتني! با كمال احترام بايد بگويم كه در آن هياهوي غروب 12 مرداد، غير قابل پيش‌بيني‌ترين و عجيب‌ترين رفتار، همان دعوت هواداران به سكوت توسط شما بود. هيچ فكر كرده‌ايد كه اگر همين اعتراض و هياهو را هم از تماشاگر بگيريم او چه كار بايد بكند؟ ماجراي بيرانوند و تماشاچيان پرسپوليس در فصل گذشته را يادتان هست؟

سابقه خداد عزيزي نشان مي‌دهد كه او كنار زمين اصلا نمي‌تواند آدم آرامي باشد. رفتارهاي عجيب و غريب از او در زمان مربيگري‌اش كم نديديم. بيرون كشيدن بازيكن از زمين و ادامه بازي با 10 نفر را يادمان نرفته. اما حالا خداداد در يك برزخ گير افتاده. خراب شدن رابطه سرمربي با هوادار چيزي نيست كه بتوان به راحتي از كنار آن گذشت. مخصوصا براي تيمي كه فصل قبل به باج ندادن در خانه معروف شده بود. عزيزي مي‌گويد من قرارداد سه ساله دارم و مي‌خواهم كارم را ادامه دهم. حال بايد ببينيم در روزهاي آينده و با خوابيدن التهابات اوضاع در رشت چه طور پيش خواهد رفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون