• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4154 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۶ مرداد

برخيز و اول بكش(13)

در خون و آتش ترور براي تشكيل دولت

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

كشتن تمپلرها صرفا تداوم كنش انتقام از نازي‌ها در اروپا نبود، بلكه يك تغيير اساسي در روش سياسي هم بود. درسي كه يهودي‌هاي تازه فلسطيني از هولوكاست آموختند، اين بود كه قوم يهود هميشه در تهديد نابودي به سر مي‌برد و اينكه به ديگران نمي‌توان براي محافظت از يهودي‌ها تكيه كرد، لذا تنها راه براي انجام چنين كاري هم داشتن يك دولت مستقل است. قومي كه با اين حس زندگي مي‌كند كه در خطر دايم حذف است، دست به هر اقدامي هرچند افراط‌گرايانه مي‌زند تا امنيت را به دست آورد و در صورت نياز نيز مي‌توان آن را به هنجارها و قوانين بين‌المللي مرتبط كرد.

از حالا به بعد، بن گوريون و حگانه، كشتن‌هاي هدفمند، جنگ چريكي و حملات تروريستي را - بالاتر از همه اينها تبليغات و اقدامات سياسي را كه هميشه مورد استفاده قرار مي‌دادند - به عنوان ابزارهاي جانبي در دستور كار قرار دادند تا به هدف تشكيل دولت و حفظ آن دست بيابند. آنچه آنها چندين سال پيش فقط به عنوان افراط‌گري‌هاي بي‌رحمانه گروه‌هاي لهي و ايرگون مي‌ديدند، اكنون آن را يك سلاح حياتي اصلي مي‌بينند.

واحدهاي حگانه در وهله اول شروع به كشتن عرب‌هايي كردند كه غيرنظاميان يهودي را به قتل مي‌رساندند. سپس فرمانده عالي شبه‌نظاميان به «بنگاه ويژه» دستور داد تا «عمليات ترور شخصي» را شروع كند، واژه‌اي كه در ايام كشتن هدفمند افسران بريتانيايي بخش تحقيقات جنايي كه فعالان زيرزميني يهودي را بازجويي مي‌كردند و عليه مهاجرت يهوديان به سرزمين اسراييل عمل مي‌كردند، استفاده مي‌شد. آنها دستور داشتند كه «مراكز اطلاعاتي بريتانيا را كه عليه اتهامات تسليحاتي يهود عمل مي‌كردند» منفجر كنند و «عمليات انتقام را در مواردي كه دادگاه‌هاي نظامي بريتانيا اعضاي حگانه را به مرگ محكوم مي‌كنند، بگيرند.»

بن گوريون مي‌ديد كه به زودي دولت يهودي در فلسطين تاسيس خواهد شد و اينكه ملت جديد سريعا مجبور خواهد شد كه عليه اعراب در فلسطين بجنگد و تهاجم ارتش دولت‌هاي عرب همسايه را دفع كند. بنابراين فرمانده حگانه به طور سري براي اين جنگ تمام‌عيار آماده شد و به عنوان بخشي از اين آمادگي دستوري با رمز «زارزير» (يا استارلينگ) براي كشتن سران جمعيت عرب فلسطين صادر شد.

در حالي كه حگانه به كندي استفاده از كشتن‌هاي هدفمند را به اجرا درآورد، تندروهاي زيرزميني با قدرت تمام كشتن‌هاي خودشان را داشتند و سعي مي‌كردند كه بريتانيا را از فلسطين اخراج كنند.

اسحاق شامير كه حالا فرمانده لهي است، نه تنها به دنبال اين بود كه افراد كليدي حكومت قيموميت بريتانيا در فلسطين- مثل كشتن افراد بخش تحقيقات جنايي و تلاش‌هاي بي‌شماري كه براي كشتن مايكل جوزف مك كانل، رييس پليس بيت‌المقدس و سر هارولد مك ميچل، كميسيونر عالي به كار بردند- بلكه انگليسي‌هايي كه در ديگر كشورها تهديدي براي اهداف سياسي به حساب مي‌آمدند را حذف كند. مثلا والتر ادوارد گينس كه عمدتا به لرد موين مشهور است، وزير مقيم دولت بريتانيا در قاهره بود كه تحت حكومت بريتانيا كار مي‌كرد. يهوديان فلسطيني، موين را يك ضد يهود آشكار مي‌دانستند كه متاسفانه از قدرتش براي محدود كردن قدرت ايشوو استفاده مي‌كند، زيرا سهميه مهاجرت براي بازماندگان هولوكاست را كاهش داده است.

شامير دستور كشتن موين را صادر كرد و او دو نفر را از تيم لهي به نام‌هاي علياهو حكيم و علياهو بت زوي را به قاهره فرستاد. آنها دم در خانه موين منتظرش ايستادند. زماني كه موين دستگيره در خودرو را كشيد، منشي همراهش، حكيم و بت زوري به سرعت به سمت خودرو دويدند. يكي از آنها اسلحه را از بين شيشه‌هاي خودرو سر موين را نشانه گرفت و سه بار به او شليك كرد. موين گلوي خود را گرفت و فرياد كشيد، «اوه آنها به ما شليك كردند» و روي صندلي‌اش افتاد. با اين حال اين يك عمليات آماتوري بود. شامير به اين قاتلان جوان گفته بود كه ترتيبي بدهند كه به سرعت با يك خودرو فرار كنند اما آنها با دوچرخه فرار كردند. پليس مصر به سرعت آنها را دستگير كرد و حكيم و بت زوري محاكمه و محكوم شدند و 6 ماه بعد به‌ دار آويخته شدند.

كشتن‌ها يك اثر قطعي بر مقامات بريتانيايي گذاشت، اما نه آنچنان كه شامير تصورش را مي‌كرد. همچنان كه اسراييل در سال‌هاي آتي آموخت، به سختي مي‌توان پيش‌بيني كرد كه بعد از شليك به سر يك نفر تاريخ چگونه پيش خواهد رفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون