صداي مخالف
رييس فرقه بهاري صلاحيت ندارد
سايت رجانيوز در مقالهاي احمدينژاد را «رييس فرقه بهاري» ناميد كه «صلاحيت تعيين تكليف براي كشور را ندارند». اين گزارش كه به امضاي گروه سياسي رجانيوز منتشر شده به ويدئوي اخير احمدينژاد درباره كنارهگيري روحاني از دولت و همچنين سخنان رهبري كه اين حرفها بازي در پازل دشمن است، اشاره كرده و مينويسد: «شايد بشود اين صحبتها را از هر شخصي پذيرفت و قبول كرد كه دولت روحاني امروز شكست خورده است و قادر به كنترل اوضاع اقتصادي كشور نيست و به قول محمود احمدينژاد برنامهاي هم براي برونرفت از مشكلات ندارد. اما پذيرش اين انتقادها خصوصا در مورد نداشتن برنامه از احمدينژاد پذيرفتني نيست، چراكه اين نابساماني اقتصادي در دوسال پاياني دولت او هم به وضوح قابل مشاهده بود و عملا برنامهاي هم از او و دولتش براي جلوگيري از نرخ ارز و بالا رفتن قيمتها ارايه نشده بود.» به اعتقاد اين سايت كه از سعيد جليلي در سال 92 حمايت ميكرد حتي رفتار احمدينژاد بيشتر از هر «عامل» ديگري موجب «رشد آراي روحاني شده است».
بر همين مبنا آنها معتقدند كه «محمود احمدينژاد خود امروز از مسببين اوضاع نابسامان اقتصاد است و بايد پاسخگوي عملكرد سالهاي پاياني رياستش بر دولت باشد.» گزارش رجانيوز همچنين بر اين باور است كه «احمدينژاد صلاحيت لازم براي مخالفت با برجام و ايده مذاكرات را هم ندارد، چرا كه خود به دنبال مذاكره با امريكا بود و در سفري كه به نيويورك داشت رسما درخواست مذاكره داده بود.» همچنين با اشاره به اينكه «نزديكان احمدينژاد در ابتداي برجام دعوايشان اين بوده است كه چرا نظام به آنها حق مذاكره نداده است!» مينويسد: «با اين اوصاف احمدينژاد جوري از ارايه ندادن برنامه توسط دولت و شكست مذاكرات سخن ميگويد كه گويي خود به دنبال مذاكره با امريكا نبوده و برنامه ديگري براي مهار تحريمها در سر داشته است.»
نگراني امريكا از موجوديت اسراييل و عربستان
اگر تا پيش از اين اعلام ميشد كه نگراني امريكا از موجوديت اسراييل در منطقه است، حالا سعدالله زارعي در سرمقاله روزنامه كيهان سرنوشت اسراييل و عربستان را به عنوان «دو وحشت عمده امريكا» نام برده، مينويسد: «دو «وحشت راهبردي»، آينده و سياستهاي امريكا در منطقه را بهشدت تحتتاثير قرار داده است؛ سرنوشت اسراييل و سرنوشت دولت سعودي. براي برونرفت از اين دو وحشت، واشنگتن گزينههاي موثري در اختيار ندارد. قدرت مالي، قدرت نظامي و قدرت ائتلافسازي، هيچكدام نميتوانند به اين دو وحشت راهبردي خاتمه دهند.»
به اعتقاد نويسنده امروز «به عينه مشاهده ميكنيم كه در اين منطقه «منافع» امريكا نه تنها به نحو حداكثري تامين نميشود بلكه بهشدت در معرض خطر نيز قرار گرفته است و از سوي ديگر در اين سالها نه فقط از تهديدات اساسي امريكا كاسته نشده بلكه عليالدوام سير صعودي نيز داشته است.»
اما نكته اصلي را به صراحت در پايان مقاله ميتوان يافت؛ جايي كه زارعي مينويسد: «هماينك امريكا نسبت به بقاي رژيم و حتي كشوري با مختصات كنوني عربستان بهشدت ترديد دارد... امريكا بهطور دقيق ميداند كه دهه پيش رو در غرب آسيا دهه تعيين سرنوشت است و سازوكارهاي قديمي و بنيانهاي برجاي مانده از جنگ جهاني اول و دوم و مناسبات دوره جنگ سرد به كار امروز نميآيد. حالا رقبايي بدون آنكه امكانات عظيم منسوخ شده امريكا را داشته باشند، ميتوانند سبكبال جاي خالي امريكا و رژيمهاي اندك باقيمانده وابسته به آن را پر كنند و سرنوشت را رقم بزنند.»
خروج ما از برجام يعني اعلام جنگ
محمدضا باهنر در گفتوگو با روزنامه رسالت به بررسي شرايط ايران براي خروج از برجام پرداخته و معتقد است: «ما در حال حاضر يك جنگ اقتصادي تمامعيار با 1+5 و در اصل با امريكا داريم، در اين جنگ اقتصادي، عملا جنگ نظامي از وزارت دفاع امريكا به وزارت خزانهداري اين كشور سپرده شده است. ما بعد از خروج امريكا از برجام بايد با اروپا در مورد برجام مذاكره و صحبت كنيم و به يكسري منافع متقابل برسيم، اگر اروپا هم از اين توافق خارج شد آخرين راهحل و درمان اين است كه ما هم از آن خارج شويم.»
با اين حال او خودش بلافاصله توضيح ميدهد: «اما خروج ما از برجام به معناي امروز در دنيا يعني اعلان جنگ، يعني ما ميخواهيم برنامه هستهاي خودمان را تقويت كنيم، چرا كه امريكا برداشتش از تقويت هستهاي ما، نظامي است، هرچقدر هم ما بگوييم كه صلحآميز است، ميگويند صلحآميز به اندازه كافي داريد.»
باهنر استدلال امريكا را هم در اين زمينه تاييد كرده، ميگويد: «درست هم ميگويند ما الان براي منافع صلحآميز هم اورانيوم ۳ درصدي داريم و هم ميتوانيم ۱۰ درصدي توليد كنيم.» با اين همه به اعتقاد او «لازم نيست امروز از برجام خارج شويم» و «هر زماني كه اروپا بخواهد از برجام خارج شود چه 6 ماه، چه دو سال ديگر، ما هم از اين توافق خارج خواهيم شد.»