حرفها و خاطرهها در نخستين سالگرد درگذشت محمد ابراهيم باستاني پاريزي
نگاه مردمي حاج آخوند به مردم
دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، ميزبان مراسم سالگرد محمدابراهيم باستاني پاريزي بود. محمود دعايي، منصوره اتحاديه، رسول جعفريان، علي دهباشي و حميد باستانيپاريزي و حسن باستانيراد، ميهمانان اين مراسم بودند كه درباره باستانيپاريزي صحبت كردند و متني هم از هوشنگ مراديكرماني خوانده شد. منصوره اتحاديه نخستين سخنران اين مراسم بود و با نگاهي به آثار باستانيپاريزي و ستايش دقت او در نگارش آثارش گفت: «منابعي كه دكتر استفاده ميكردند، بسيار ناب بود و توجه زيادي به موضوع جغرافياي تاريخي ميكردند. دكتر باستاني به جزييات اهميت زيادي ميدادند و به واقع، ايشان يك ايراني وطنپرست، باايمان و تاريخنگار برجسته بود». محمود دعايي، مدير موسسه اطلاعات هم خاطراتي از باستانيپاريزي در ديدار با امام خميني(ره) را تعريف كرد و گفت: «بعد از انقلاب و در جريان تسويه اساتيد دانشگاهها، پيشنهاد داده شد كه عدهاي از اساتيد مطرح دانشگاه، به ديدار امام (ره) بروند. مقرر شد دكتر باستانيپاريزي، دكتر مدرسي، دكتر زريابخويي و دكتر بهبهاني بروند. امام چشمشان به شاگردشان، دكتر زرياب خورد و گفتند كه ملا عباس، شما شروع كن! زرياب بحث را آغاز ميكند و از تاثير خواجه نصيرالدين طوسي و خصلتهايش براي مهار هلاكو خان مغول ميگويد و تاكيد ميكند كه اگر ما به دولت نزديك شديم ولي اثرگذار بوده است و وابستگي نداشتهايم. امام (ره) به شوخي در پاسخ آنها ميگويند كه البته خواجه نصير از هلاكو مردي فرهيخته ساخت اما محمدرضا از شما كسي را ساخت كه خدمت دولت باشيد». دعايي بعد از اين صحبتها با اعتراض به لغو كنسرت عليرضا قرباني تعريف كرد: «يكي از چيزهايي كه دكتر باستاني، امام (ره) را به واسطه آن ستايش ميكند، فتواي امام (ره) مبني بر پذيرفتن هنر و موسيقي بود و اگر اين نبود، چيزي از هنر باقي نميماند و اين بهترين خدمت به هنر و موسيقي بود. در همان ايام برنامهاي به نام گلهاي جاويدان از تلويزيون پخش ميشد كه موسيقي را با تمام آلات آن نمايش ميدادند و امام(ره) هم آن را تماشا ميكردند. عدهاي از متحجرين مخالف پخش آن بودند و ميخواستند نظر امام (ره) را به خود نزديك نشان دهند ولي امام (ره) دستور دادند كه در حسينيه جماران و در حضور ايشان، سرود «اي شهيد مجاهد مطهر» را با تمام آلات موسيقي و با گروه كر، به صورت زنده اجرا كنند تا به مخالفين پاسخ دهند. اين را لازم هم بود كه در پاسخ به لغو كنسرتهاي آقاي قرباني عرض كنم». سخنران بعدي علي دهباشي بود كه به اهميت مطبوعات در نگاه باستانيپاريزي پرداخت و روايت كرد كه او روزنامهنگار خوبي بوده و تا پايان عمر هم به همكاري با نشريات مختلف ادامه داده و سخنران بعدي هم رسول جعفريان كه از نگاه مردمي باستاني پاريزي گفت. حميد باستانيپاريزي، فرزند محمدابراهيم باستانيپاريزي، آخرين سخنران اين مراسم بود كه درباره پدرش گفت: « وقتي از كلاس ششم ابتدايي فارغالتحصيل ميشود، حاج آخوند جغرافياي ايران را تبديل به شعر ميكنند و به فرزندشان ميدهند. ايشان از روي كتاب جغرافياي پيرنيا عكس يك نقشه جغرافيايي را كشيدند و پس از رنگ آميزي، با شمع روي آن را پوشاندند تا براق شود. وقتي مرحوم اسماعيل مرآت به پاريز ميآيد و اين عكس را ميبيند، به حاج آخوند ميگويد كه نگذارد بچهها عكس كتابهاي با ارزش را بكند و آنها را ناقص كنند. پدر ميگويد كه من اين را كشيدم و او به پدرم يك اسكناس يك پهلوي يا 10ريالي ميدهد و تشويقش ميكند كه تو بايد ادامه تحصيل بدهي و در تهران حقوق بخواني. حرف ايشان به دانشجويان اين بود و خودشان هم اين طور عمل كردند كه تحصيل را نه براي سواد، كه براي اثرگذاري آن در زندگيتان دريابيد». بعد از اين صحبتها و سخنرانيها قسمتي از فيلم مستند «از پاريز تا پاريس» به كارگرداني جواد ميرهاشمي نمايش داده شد تا مراسم سالگرد محمد ابراهيم باستانيپاريزي، در خلوت و آرامش صبح دوشنبه آخرين روزهاي اسفند، برگزار شود.