سفرِ خانحاكم به ملكوت
كيوان كثيريان
بازيگر نامداري درگذشت كه كارنامهاي پربار داشت و از بزرگان سينماي ايران بود. كار بازيگري را ديرتر از همنسلانش- در ۲۵ سالگي- آغاز كرد ولي وزن اندوختهاش و آنچه به عنوان سابقه براي خود دست و پا كرد بسيار درخشان بود. بي شك يكي از چند بازيگر مهم و كم مانند تاريخ سينماي ما امروز از جهان رخت بربست؛ او هم در تئاتر درخشيده بود و هم در سينما درجه يك بود. انبوه نقشهاي ماندگار و متنوع را كه با مهارت و استادي اجرا كرد، با ويژگيهاي منحصربهفرد - به ويژه طنازي خاص خودش- در هم ميآميخت و اين از او بازيگري ساخت كه در طول زمان چنان تثبيت شد كه به قلههاي بازيگري سينماي ايران نزديك بود.
نگاهي ساده به فهرست بلندبالاي نقشها و فيلمهايي كه از او به جا مانده، بدون هر توضيحي گواه آن است كه هنرمندي گرانسنگ را از دست داديم؛ گرچه براي او كار جلوي دوربين، سالها بود كه به پايان رسيده بود و مشكلات جسمي ديگر اجازه فعاليت در سينما را به او نميداد.
عمر بلند و پربار او به پايان رسيد اما بيش از ۶۰ سال فعاليت مستمر جلوي دوربين يا روي صحنه نمايش و خلق دهها نقش ماندگار، سرمايه بزرگي براي سينما و تثاتر ايران فراهم كرد. او در فعاليتهاي اجتماعي و صنفي هم تازماني كه وضعيت جسمانياش اجازه ميداد، حضوري موثر داشت و گاه حضور نمادين او در اتفاقات مهم بهيادماندني است؛ مثل بازگشايي خانه سينما در سال ۹۲ و كلي رويداد مهم ديگر.
از انتظامي پس از انقلاب در كنار داود رشيدي، علي نصيريان، محمدعلي كشاورز و جمشيد مشايخي به عنوان پنج بازيگر بزرگ سينماي ايران ياد ميشد.
او بازيگر محبوب بزرگترين كارگردانان معاصر ايران بود و بارها و بارها با علي حاتمي و داريوش مهرجويي كار كرد و بهمن فرمان آرا، مسعود كيميايي، ناصر تقوايي، هژير داريوش، خسرو هريتاش و پرشمار از كارگردانان معتبر سينماي ايران از او بهره بردند و او در خلق بسياري از آثار ماندگار سينماي ايران موثر بود.
كمتر بازيگري است كه حتي عامه مردم هم كلي از نقشهايش را به نام، به ياد داشته باشند و اين گواه ارتباط تنگاتنگ يك بازيگر با مردم است؛ مشد حسن در گاو، فتحالله در آقاي هالو، وليخان در صادق كرده، سامري در دايره مينا، حاجي در حاجي واشينگتن، ناصرالدينشاه در كمالالملك و در ناصرالدينشاه آكتور سينما، عباس آقا سوپرگوشت در اجارهنشينها، حاج خالو در شيرك، موسيو روسيخان در گراندسينما، دبيري در هامون، كرمعلي در بانو، اميرجلالالدين در خانه خلوت، نيتالله در روز فرشته، رسول رحماني در روسري آبي و آقاي سپيدبخت در خانهاي روي آب، شاه نقشهايي از عزتالله انتظامياند كه در خاطرهها ثبت شدهاند.
او يكي از برجستهترين نقشهايش را در كسوت خانحاكم در سريال معظم هزاردستان ساخته جاودان علي حاتمي آفريد. نقشهايش در بيتا، پستچي، ستارخان، ملكوت، مدرسهاي كه ميرفتيم، خانه عنكبوت، شيرسنگي، در مسير تندباد، كشتي آنجليكا، جنگ نفتكشها، روز واقعه، گاوخوني، ديوانهاي از قفس پريد، حكم، شب، ستاره ميشود و ميناي شهرخاموش، نيز از ياد نخواهد رفت. انتظامي نخستين جايزه معتبر بازيگري در عرصه بينالمللي را براي سينماي ايران برد؛ هوگوي نقرهاي جشنواره شيكاگو براي فيلم گاو در ۱۹۷۱. او همچنين چهاربار سيمرغ جشنواره فجر را هم گرفت؛ دوبار براي نقش اول -روز فرشته و گراند سينما- و دوبار براي نقش دوم- خانهاي روي آب و گاوخوني.
در سالهاي آخر فعاليت در دهه ۸۰ نقشهايي كوتاه در آتش سبز، زادبوم و آخرين فيلمش راه آبي ابريشم ايفا كرد كه كوتاه اما همچنان موثر بود.
انتظامي در چند سريال و چندين تلهتئاتر هم بازي كرده و دهها نمايش ارزشمند هم به صحنه برده است.
پرونده زندگي بازيگر ارزشمند سينما و تئاتر ايران بسته شد تا او نيز با كوهي از خاطرات جمعي دلپذيري كه براي سينماي ايران آفريد، به خاطرهها بپيوندد. روحش شاد.