ما سوگوار خودمونيم
صبح جمعه و خبر درگذشت عزتالله انتظامي، توييتر فارسي را عزادار كرد. اهالي توييتر آرام آرام هشتگ «عزتالله انتظامي» را از نوشتههايي درباره اين بازيگر بزرگ، زندگياش و مرگ او پر كردند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين نوشتههاست كه بيشتر درباره نقشها و سكانسهاي به يادماندني آقاي بازيگر است و يادي كه فراموش نميشود:
«تايملاينم پر شده از سكانسهاي به ياد موندني از بازيهاي درخشان عزتالله انتظامي. روحم تازه شد. به اين فكر ميكنم مگه «عاقبت بهخير» شدن چيزي جز اينه؟»، «آخرين پيام نوروزي عزتالله انتظامي به مردم ايران: قبول بفرماييد، اگر تصميم بگيريد همهچيز درست ميشود»، «چقدر قشنگي آقاي بازيگر، هم حضورت قشنگ بود و هم حالا يادت و هرچي كه به يادگار گذاشتي، حرف نداري استاد، بچه سنگلج»، «عزتالله انتظامي: من عوض شدم...ولي خب، قشنگتر شدم»، «من از اين مرگ ناراحت نيستم. خوب عمر كرد و خوب هم زندگي. ياد بگيريم همينجوري باشيم»، «توي مصاحبه گفت سردردهايي كه براي كوبوندن سرش به ديوار براي فيلم «گاو» گرفته ديگه رهاش نكرده و بخشي از بينايياش رو هم براي گريم چشمش تو فيلم «بانو» از دست داده. عشق به كار رو از همون مصاحبه ياد گرفتم و اينكه براي عشق بايد پاكباخته باشي»، «نامهش به حسن روحاني رو يادتونه، وقتي گفت وقتش رسيده به وعدههاي انتخاباتياش عمل كنه و قول رفع حصر رو فراموش نكنه»، «ما سوگوار خودمانيم. در فقدان آدمهايي از اين دست احساس تنهايي ميكنيم. وگرنه انتظامي در عمر بلندش خوش درخشيد، اثرگذار بود، قدر ديد، در صدر نشست و از نعمتهاي زندگي بهره برد»، «كاش مرگ به بعضيها اينجوري نگاه ميكرد: اين نه... حيفه... شبيهش نمياد... اين رو نميبرم»، «چرا جمعهها انقدر هنرمند از ما ميگيره؟»، «سعدي ميگه هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق... با اين روايت انتظامي هنوز زنده است؛ با عشق»، «اينهمه لقبهاي آبگوشتي به همه ميديم، اما تنها كسي كه لقب گرفت و واقعا بهش مياومد انتظامي بود...آقاي بازيگر»، «انتظامي رفت و ما مانديم و امين حياييها و گلزارها...» و «آقاي انتظامي ممنون بهخاطر تمام خاطرات مشتركي كه براي ما ساختي. جاي تو ميان تمام اين خاطرات مشترك محفوظه...».