روش عبور از ميدان در تهران و چندماجراي ديگر
نيوشا طبيبي
اگر بزرگراه مدرس را از شمال به جنوب طي كنيد، بعد از ورودي همت، در افق، مجموعه عظيم مصلاي تهران را مشاهده ميكنيد. سالهاي سال است كه اين بناي نيمهتمام جلوي چشم شهروندان تهراني است. عده زيادي از ساكنين محلات اطراف مصلاي تهران هنگامي كه پا به دنيا گذاشتهاند اين پروژه در حال ساخت بوده، اكنون فرزندان آنها هم شاهد ادامه ساخت آن هستند. از خسارات عظيمي كه طولاني شدن زمان ساخت به پروژه وارد ميكند ميگذرم و تنها توجه شما را به دو مناره ضلع غربي مصلي كه به تازگي ساخته شدهاند جلب ميكنم. البته اين سازهها كه رو به شمال غرب دارند و از بزرگراه مدرس ديده ميشوند، مناره نيستند، سازه زيبا و مبتكرانهاي هم نيستند گويي سازندگان قصد داشتهاند منارهاي بسازند و شمايل با شكوه مسجد جامع يزد را بازتوليد كنند ولي در ميانه راه پشيمان شدهاند. از نيمه مناره را بريدهاند و دو ميله نوك تيز بر سر آن كاشتهاند. اين فرم نه در سنت پرشكوه معماري ايراني اسلامي ما سابقه دارد و نه آراستگي و زيبايي و ظرافت در آن به كار رفته و نه در شأن مصلاي شهر تهران است.
ايرانيان معماران پرشكوهترين و زيباترين مساجد و بناهاي مذهبي جهان هستند. زيباترين گنبدها و منارههاي جهان به دست ايرانيان ساخته شده است. مقرنسكاري و كاشيكاريهاي بيبديل اين بناها زبانزد مردم دنياست. چه كسي باور ميكند همان مردم، بناهايي بيگانه از سنت معماري و زيباييشناسي خاص خود برپا كنند.
عبور از ميدانها در تهران بيشباهت به عبور از ميدان مين نيست. وقتي با خودرو قصد عبور از ميدان و رفتن به سمتي ديگر را ميكنيد بايد با تبحر و دقت از لا به لاي انبوه ديگر خودروهايي كه رانندگانشان هيچ قانوني براي عبور از ميدان قائل نيستند راه خود را به سرعت بيابيد تا انشاءالله بدون تصادف به سوي ديگر ميدان برسيد. همه خودروها وقتي به ميدان ميرسند بي توقف وارد ميدان ميشوند؛ گويي قانون حق تقدم در ميدانها هيچ مصداقي ندارد! نكته جالب توجه آن است كه موضوع براي پليس راهنمايي مستقر در ميدان هم عادي است. تا به حال نديدهام كه پليس راهنمايي براي عدم رعايت «حق تقدم عبور در ميدانها» يعني موضوع بند پ ماده ۱۳۷ آييننامه راهنمايي و رانندگي - خودرويي را متوقف و جريمه كند. اين در حالي است كه ميدانها يكي از اصليترين گرههاي ترافيكي تهران به شمار ميروند و هر روز تصادفات زيادي به دليل عدم رعايت حق تقدم در آن اتفاق ميافتد.
بسياري از قوانين مصوبه در آغاز ابلاغ، توسط مجريان قانون با شدت و حدت دنبال ميشوند و بعد از مدتي گويي گذشت زمان، لزوم اجراي دقيق آن را سست ميكند و ديگر كسي پيگير اجراي آن قوانين نميشود. از اين دست قوانين موارد بسياري را ميتوان شمرد.
هيچ محلهاي در تهران يافت نميشود كه دستكم يكي، دو پروژه ساختماني در آن در حال انجام نباشد؛ به زبان واضحتر هيچ محلهاي در تهران نيست كه از دست ساختمانسازي شبي را در آسايش بگذراند. بعضي از اين پروژهها با تجاوز به حريم خيابان و تصرف بخشي از پيادهرو، مشكلات عديدهاي را به وجود ميآورند. تخليه مصالح به ويژه تيرآهن و خاكبرداريهاي شبانه، مردم بيگناه اطراف پروژه ساختماني را دچار زحمت و ناراحتي ميكند. انبار كردن ميلگردها در معبر عمومي - كه بسيار رايج است - براي عبور مردم سخت خطرساز است.
تعداد زيادي پروژه نيمهكاره در محلات وجود دارند كه اندك اندك و با تزريق پول - گاه به گاهي - توسط مالك جلو ميروند و تبعات كندي كار و مشكلات اجرا براي سالها يك محله را درگير خود ميكند. اين پروژهها چشمانداز محلات را هم زشت و به حريم بصري ساكنين تجاوز ميكنند.
از سر و صداي پروژهها در نيمه شب كه بگذريم، صداي داد و هوار كاركنان زحمتكش شركتهاي پيمانكار جمعآوري زباله هم بر هم زننده آرامش و خواب نيمهشب مردم است. بعد از سه، چهار ساعت و اندكي بعد از سپيدهدم نوبت به خيل وانتهاي خريدار اجناس دسته دوم و بهدردنخور است كه با صدايي يكسان كه از بلندگوهاي خودرويشان پخش ميكنند، با خراش دادن اعصاب مردم، هر روز هفته از جمعه تا جمعه به كسب و كار مشغول هستند. رزقي كه با آزار مردم به دست آيد چگونه رزقي است؟ مردم از دست اين اخلالكنندگان در آرامش به كجا و به چه دستگاهي شكايت ببرند؟ چرا سازمانهاي مسوول از بازداشتن آنها عاجز هستند؟