• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4168 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۴ شهريور

فقط براي يادآوري

سيداكبر ميرجعفري

اين‌بار نه حكايتي براي‌تان دارم نه خاطره‌اي. حتي هيچ طرح يا ايده‌اي براي اين نوشته ندارم. اين چند خط را مي‌نويسم تا دست‌كم يك‌بار، آري فقط يك‌بار ديگر نام «كارگر» در يك روزنامه آبرودار تكرار شود. كارگر، كارگر است؛ فرقي نمي‌كند كه حقوق بگير «معدن يورت» باشد، يا «نيشكر هفت تپه» يا ده‌ها كارخانه و كارگاهي كه اين روزها نام‌شان را اين سو و آن سو مي‌شنويم و بي‌خيال از كنار آنها مي‌گذريم. منظورم از كارگر حقوق‌بگير نه؛ بهتر است دقيق‌تر بگويم: «حقوق نگير» كارخانه نيشكر هفت تپه يا هر كارخانه ديگر است. مي‌نويسم تا يادمان باشد: كارگر با حقوق روزانه يا ماهانه‌اش فقط روزش را به روز ديگر مي‌رساند. حقوق يك كارگر به «پس‌انداز شدن» نمي‌رسد. پس وقتي مي‌شنويم: كارگران فلان كارخانه، فلان معدن يا فلان پروژه چند صد ميلياردي، چند ماه است حقوق نگرفته‌اند، بايد تن‌مان بلرزد. يادمان باشد: حقوق يك كارگر، پول توجيبي روزانه آقازاده‌ها و خانم‌زاده‌هاي محترم هم نمي‌شود. باور كنيد همين چند روز پيش تلويزيون داشت برنامه آشپزي پخش مي‌كرد. يك نفر كه مثل همين كارگران حقوق مي‌گيرد، با آه سردي كه از شرافتش برمي‌خاست، رو كرد به من و گفت: «چرا اين برنامه‌ها را پخش مي‌كنند؟ با خودشان نمي‌گويند شايد يكي مثل من آنقدر پول ندارد كه مرغ و ماهي و... بخرد؟ » همه ما مي‌دانيم: «با آنكه حتي تصور دنياي بدون كارگر محال است؛ اما تقريبا هيچ پدر و مادري آرزو نمي‌كند كه فرزندش كارگر شود!» پس جامعه ما نيز كارگر دارد؛ همان‌طور كه مهندس و پزشك و مدير دارد و بدون هر يك از آنها چرخ جامعه از چرخش باز مي‌ايستد. راستي چرا بايد چرخ زندگي مدير و پزشك و مهندس به خوبي و خوشي بچرخد؛ اما چرخ كارگر هميشه لنگ بزند؟ بنده بي‌خبرم اما يكي بپرسد: همان‌طور كه كارگران كارخانه الف و ب چند ماهي است حقوق نگرفته‌اند؛ آيا مهندسان و مديران همان كارخانه‌ها نيز از حقوق بي‌نصيبند؟ چرا وقتي پروژه‌اي با بي‌پولي روبه‌رو مي‌شود، اولين كساني كه بابت اين ماجرا بايد بسوزند و بسازند، كارگران آن مجموعه‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون