سخنگوي ستاد مبارزه با مواد مخدر هشدار داد
شيشه ارزان افغانستان در كمين معتادان ايران
بنفشه سامگيس
پرويز افشار، معاون كاهش تقاضاي ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره افزايش توليد شيشه در افغانستان و شيوع دوباره مصرف شيشه در ايران به سبب واردات مت آمفتامين ارزان افغانستاني هشدار داد. گزارشهاي 8 سال اخير دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد UNODC و وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان حكايت از آن دارد كه شبكه قاچاق در اين كشور جنگزده، از سال 2010 تلاشهاي محسوسي براي ورود به بازار محركها آغاز كرده و نتيجه موفقيتآميز اين تلاشها آن هم فقط در طول 7 سال، اين بوده كه سال 2017، مقامات منطقهاي UNODC در گزارشهاي خود از هشدار نسبت به افزايش قابل توجه توليد شيشه در افغانستان بنويسند با استناد به اين شواهد كه موارد ضبط شيشه از 2 مورد در سال 2011، به 153 مورد در سال 2014 رسيده و همچنين، تعداد مراجعات معتادان به مت آمفتامين و مستنداتي درباره افزايش فعاليت آشپزخانهها هم، تمام احتمالات درباره تلاش شبكه داخلي افغانستان براي ورود جدي به بازار جهاني شيشه را به يقين نزديك كرده است. در حالي كه گزارشهاي دولتي افغانستان از استقرار آشپزخانههاي شيشه در غرب اين كشور و نزديك به مرزهاي شرقي ايران خبر داده، هر تحركي براي افزايش توليد شيشه در اين كشور، بايد به عنوان يك زنگ خطر جدي مورد توجه قرار بگيرد. امروز كه پرويز افشار؛ سخنگوي ستاد مبارزه با مواد مخدر و معاون كاهش تقاضاي اين نهاد سياستگذار، از كاهش 19 درصدي مصرف شيشه به دليل گراني 4 برابري قيمت خرده فروشي شيشه خبر ميدهد، بايد توجه داشت كه كاهش مصرف شيشه در ايران، محصول تلاش يك روزه دولت نبوده بلكه از ابتداي دهه 90 و با وجود بيتوجهيهاي مسوولان دولت دهم نسبت به اهميت ممنوعسازي واردات سودوافدرين- مهمترين پيشساز مت آمفتامين- محافل كارشناسان غيردولتي فعال در حوزه كاهش آسيب اعتياد، براي آگاهسازي گروههاي همتا و هميار معتادان خيابان خواب متحد شدند تا هدفگذاري پيوستهاي به جريان بيفتد و بيخانمانها را از مضرات غير قابل باور اما واقعي اين ماده محرك مطلع كنند. اگرچه اين آگاهسازي، به دليل ارزاني بيش از حد قيمت خردهفروشي (هر گرم حدود 20 هزار تومان) فايده چنداني نداشت اما زمينهساز اقدامات جدي دولت يازدهم براي توقف واردات سودوافدرين شد. نيمه دوم سال 1394 كه قيمت خردهفروشي شيشه، در تهران به حدود 70هزار تومان (بابت هر گرم) و در استانهاي غربي، به حدود 100 هزار تومان رسيد، متوليان كاهش تقاضا و مقابله با مواد مخدر بابت موفقيتآميز بودن نتيجه اقدامات، لبخند زدند. اما در طول 5 سال گذشته كه گزارش اقدامات دولت ايران براي محدودسازي هرچه بيشتر توليد شيشه، روي ميز سران شبكههاي بينالمللي قاچاق مواد مخدر بوده، هدفگذاري جديدي به فهرست برنامهها و اولويتهاي تاجران مرگ اضافه شده است؛ سوءاستفاده از نابساماني و ناامني افغانستان كه حتي از سايه سرتاسري دولتي با ثبات هم بيبهره است. افزايش توليد شيشه هدفگذاري جديد شبكه قاچاق در افغانستان است. خطري كه به فعل درآمده و يك تهديد بسيار جدي براي همسايه غربي به شمار ميرود. افشار، سه سال قبل و در مصاحبهاي كه با «اعتماد» داشت نسبت به واردات هرويين چيني و شيشه افغاني هشدار داد. هشداري كه امروز بايد بيشتر تجزيه شود چرا كه شيشه توليد شده در افغانستان، از آنچه در ايران به اسم شيشه توليد ميشد، خلوص بسيار بيشتري دارد و آيا اين خلوص بالا، ميتواند تهديد جدي براي جمعيت دو ميليون و 808 هزار نفري مصرفكنندگان مواد مخدر و محرك در ايران باشد؟ براي جمعيتي كه بنا بر تخمين افشار، نيمي از آنها و معادل يك ميليون و 400 هزار نفرشان، وابستگي قطعي و به معناي اعتياد دارند و كمتر از سه سال است كه به دليل گراني قيمت شيشه به جايگزيني هرويين به جاي «مت» عادت كردهاند؟ افشار در پاسخ به «اعتماد» درباره مضرات و معايب خلوص بالاتر متآمفتامين وارداتي از افغانستان نسبت به آشغال سفيدرنگي كه در ايران به اسم شيشه فروخته ميشد، ميگويد: «توليد مواد صناعي در افغانستان، از حد پيشبيني و آينده نگري گذشته و به يك واقعيت تبديل شده است. ماده محرك توليد شده در افغانستان هم خلوص بيشتر از شيشه توليد شده در ايران خواهد داشت چون در ايران، سختگيريها نسبت به ورود پيشسازهاي شيشه بسيار بيشتر است در حالي كه ممكن است همين پيشسازهاي ممنوعه، در قالب كالاها و محمولههاي ترانزيتي و حتي از گمركات رسمي كشور مبدا، پلمب شده و به افغانستان برسد. اخيرا در يكي از نشستهاي بينالمللي مطرح كرديم كه وقتي برخي مواد پيشساز، تحت عنوان ماده اوليه مورد نياز يك كارخانه شيميايي در افغانستان فروخته ميشود در حالي كه چنين كارخانهاي در اين كشور خارجي توسعه نيافته، اصلا وجود خارجي ندارد، بايد از فروش اين ماده اوليه به خريدار با مقصد افغانستان جلوگيري شود. در واقع، دسترسي آسان به مواد اوليه در افغانستان باعث شده كه قاچاقچيان، مواد محرك با خلوص بيشتري توليد كنند و مواد محرك با خلوص بيشتر، منافع و معايبي براي مصرفكنندگان شيشه در كشور ما خواهد داشت. بالا بودن خلوص شيشه، عوارض جسمي ناشي از ناخالصيها را كاهش داده و در كوتاهمدت هم، از چند مصرفي معتادان جلوگيري ميكند چون خلوص شيشه توليد شده به اين معناست كه عاري از ساير مواد اعتيادآور است و بنابراين، مصرف همزمان چند ماده محرك و مخدر- ناشي از بالا بودن ناخالصي شيشه- كاهش خواهد يافت. اما وقتي هم خلوص مت آمفتامين بالا باشد، ممكن است با افزايش عوارض ناشي از مصرف ماده خالصتر مثل وابستگي سريعتر، بروز رفتارهاي پارانويا و مخاطرهآميز و همچنين، رفتارهاي جنسي كنترلنشده مواجه شويم و همچنين، مصرفكنندگان ممكن است براي تثبيت و تعديل خُلقشان (بر اثر مصرف يك ماده نسبتا خالص) از بنزوديازپينها و ترياك استفاده كنند. بنابراين، در كوتاهمدت با كاهش چندمصرفي مواجه ميشويم اما در ميان مدت، حتما سراغ چند مصرفي خواهند رفت.»
هشداري كه افشار، جديتر از تفاوت خلوص و درصد تركيبات تشكيلدهنده شيشه مطرح ميكند اين است كه: «اگر دسترسي به مواد اوليه در افغانستان آسان باشد، شيشه توليد شده در افغانستان و وارد شده به ايران، كاهش قيمت خواهد داشت و ارزاني قيمت (در مقايسه با قيمت امروز خردهفروشي شيشه كه حدود گرمي 120 الي 150 هزار تومان است) ما را با موج دوباره مصرف شيشه بين معتادان مواجه خواهد كرد.»
برخي از مهمترين اظهارات پرويز افشار در نشست خبري ديروز
سن اعتياد در كشور، به هيچ عنوان كاهش نيافته و حدود ۲۱ تا ۲۴ سال است اما سن شروع تجربه مصرف، به خصوص در مورد برخي مواد همچون «گُل» پايين آمده است.
در 4 ماه نخست سال جاري، 278 تن انواع موادمخدر و محرك در كشور كشف شده و استانهاي سيستانوبلوچستان، كرمان، هرمزگان، فارس، تهران، يزد، خراسانرضوي، اصفهان، خراسانجنوبي و گلستان در فهرست 10 استان نخست در زمينه كشف موادمخدر بودهاند، درحالي كه 49.6درصد كشفيات، مربوط به 3 استان سيستانوبلوچستان، كرمان و هرمزگان است.
ايجاد شغل براي بهبوديافتگان، در شرايطي كه دولت بايد سالانه حدود يك ميليون فرصت شغلي ايجاد كند، بسيار دشوار است. سال گذشته موفق شديم براي بيش از 7 هزار و 400 نفر از بهبوديافتگان ايجاد اشتغال كنيم و امسال درصدد دو برابر كردن اين رقم هستيم.
سالانه حدود 900 هزار الي يك ميليون نفر از معتادان، وارد چرخه درمان ميشوند كه حداكثر 20درصد اين افراد، بهبودي دايم خواهند داشت اما موفقيت آن تعدادي كه با درمانهاي نگهدارنده همچون متادون، وابستگي به مخدرها و محركها را ترك ميكنند حدود 60درصد است.