سرمربي تيم ملي بعد از مدتها در رسانه ملي حاضر شد
كيروش مبهم
و عادل محافظهكار
علي ولياللهي
نيازي به توضيح و تفسير ندارد كه مخاطبان برنامه نود نه تنها از توضيحات كارلوس كيروش قانع نشدند كه حتي ديد بدي نسبت به او پيدا كردند. ديد بدي كه هنگام برگزاري جام جهاني داشت از بين ميرفت اما با صحبتهاي آتشين سرمربي تيم ملي در اولين مصاحبهاش بعد از مسابقات دوباره ذهنها را درگير كرد و دوشنبه شب و بامداد سهشنبه با اظهارات عجيب و غريب كيروش بهطور كامل برگشت. توضيحات كيروش در مورد نحوه دعوت بازيكنان تيم ملي، خانزاده، مشكلاتش با پرسپوليس، پيشنهادات تيمهاي ديگر و ساير موارد هيچ يك قانعكننده و منطقي به نظر نرسيدند. البته ما به اين جور صحبتهاي كيروش عادت كردهايم و ميدانيم او اگر از بازيكني خوشش بيايد، دعوتش ميكند و اگر خوشش نيايد، اين كار را نميكند. اگر بخواهد كسي را به كادر فني اضافه كند، ميكند و اگر بخواهد، عذر كسي را بخواهد به راحتي اين كار را انجام ميدهد. نيازي به دليل آوردن هم ندارد. كيروش در ايران همه كاره تيم ملي است.
اما در مصاحبه اخير كيروش و عادل فردوسيپور، دو نكته بيشتر از ساير مسائل به چشم آمد. دو مسالهاي كه اهميتش فراي دعوت كردن يا نكردن از فلان بازيكن يا دعوا با برانكو يا چيزهايي از اين دست است. اولين مورد برميگردد به توضيحات سرمربي در مورد دعوت از سردار آزمون با وجود خداحافظي اين بازيكن و ديگري برميگردد به واكنشهاي عادل هنگام شنيدن پاسخهاي كيروش. پيرمرد پرتغالي در حالي كه در تناقض دعوت از سردار با وجود خداحافظياش از تيم ملي و تصميمات گذشتهاش در مورد كنار گذاشتن هميشگي رحمتي و عقيلي بعد از اعلام خداحافظي آنها گير كرده بود و به نظر ميرسيد هيچ توضيحي در اين باره وجود ندارد، در كمال شگفتي اعلام كرد كه مورد سردار با رحمتي و عقيلي فرق دارد، چرا كه اولا رحمتي قبل از اينكه به او بگويد خداحافظياش را رسانهاي كرد و سردار اول به من گفت، قصدش چيست و بعد آن را رسانهاي كرد. بعد در ادامه گفت كه خداحافظي اين بازيكن تركمن برميگردد به مشكلاتي در مورد قوميت و نژاد و مذهب و اينجور مسائل. كيروش سعي كرد خيلي مرموزانه حرف بزند تا بشود هر برداشتي از حرفهايش كرد و در عين حال نتوان چيز مشخصي از پاسخش دريافت. شيوه سياستمدارانهاي كه البته كمكي به حل مشكل نميكند، چرا كه هنوز مخاطبان فوتبال در مورد دعوت از سردار سوال دارند و با توضيحات كيروش تنها بر ابهاماتشان افزوده شده. اگر مشكل برميگردد به ماجراي فحاشي عدهاي از تماشاچيان ايراني بعد از بازي ايران و اسپانيا به سردار و خانوادهاش، ميشود اين موضوع را بازگو كرد به راحتي. همه رسانهها از اين اتفاق نوشتند و گرچه به شدت مذموم است، اما چيزي براي مخفي كردن ندارد. به هر حال اين جور دوپهلو حرف زدن جز شايعهسازي كمك ديگري نميكند.
اما نكته جالب توجه ديگر برميگردد به واكنشهاي محافظهكارانه عادل فردوسيپور. مردي كه به خاطر نحوه به چالش كشيدن مهمانان برنامهاش معروف است. كسي كه ميخواهد به هر قميتي شده مو را از ماست بكشد بيرون و موقعي كه مهمان برنامه يا مخاطبش به جاده خاكي ميزند با اصطلاحات معروفش نظير «اجازه ميدين من سرمو بكوبم توي ميز» نشان ميدهد كه طرف چقدر بيربط و بيمنطق حرف زده. اما عادل بهطور مشخص مقابل كيروش سر يك دو راهي قرار گرفته بود و هنگامي كه آدم سر دوراهي قرار ميگيرد چه چيزي بهتر از رفتار محافظهكارانه و يكي به ميخ و يكي به نعل زدن؟ عادل در چند ماه اخير و تا قبل از برنامه دوشنبه شب بيشتر از گذشته بار طرفدار كيروش بودن را به دوش كشيده بود. از طرف ديگر بسياري از مخاطبان او انتظار داشتند كه مجري صريحاللهجهشان همانطور كه بيپروا در مقابل منافع شخصي هر كسي در فوتبال قد علم ميكند، بدون در نظر گرفتن علائق شخصياش، در مورد كيروش نيز چنين كند و اين همان دوراهياي است كه در موردش صحبت كرديم. در چنين شرايطي عادل با لحني بسيار مهربانانه دغدغههاي فوتبالدوستان را از كيروش پرسيد. در مورد اساماس دعوت از بازيكنان و گوچي و ساير مسائل. در ادامه و بعد از پاسخهاي كيروش در حالي كه مشخص بود حرفهاي آقاي سرمربي قانعكننده نيست، فردوسيپور بعضي وقتها صرفا با گفتن جمله «من خيلي قانع نشدم»، رفت سراغ سوال بعدي. چيزي كه ما كمتر از او ديده بوديم، چرا كه در شرايط مشابه شاهد بودهايم كه عادل هنگامي كه پاسخهاي طرف مقابلش قانعكننده نيست، معمولا ميدود وسط حرفهاي او يا وقتي پاسخدهنده ميخواهد از پاسخ صريح دادن طفره برود، او را به زور ميكشاند در مسير اصلي و وادار ميكند صراحتا به سوال پاسخ دهد يا مجبور شود، اعلام كند كه نميخواهد به اين سوال جواب دهد و اين هر دو يك معني براي بينندگان داشت. اينكه طرف ريگي به كفشش دارد.
عادل سعي كرد هم با پرسيدن سوالهاي مهم مردم از كيروش و هم با گير ندادن به موضوع جوري رفتار كند كه نه سيخ بسوزد نه كباب. البته تلاش اين مجري معروف براي اينكه در مقابل كيروش انتقاديتر رفتار كند به وضوح قابل رويت بود. اما بايد گفت كه اين ميزان تلاش اصلا كافي نبود. در واقع عادل ميدانست اگر امروز كه عملكرد كيروش در بسياري از حوزهها اصلا قابل دفاع نيست همچنان بخواهد پروژه تطهير كيروش را پيش ببرد مخاطبانش را كاملا نااميد خواهد كرد. بنابراين تصميم گرفت هر طور شده ولو خيلي ملو مرد پرتغالي را به چالش بكشد و خودش را از اتهام كيروشي پور بودن تبرئه كند كه چندان هم موفق نبود، چرا كه عادل دوشنبه شب با عادل هفتههاي قبل فرق داشت. عادل دوشنبه شب علاقهاي به سر كوبيدن توي ميز نداشت. همانطور كه ديگر علاقه نداشت جملات متناقض مهمانش را به سخره بگيرد و طنازي كند. اين رفتار در نهايت باعث شد كه اولين حضور كيروش در رسانه ملي بعد از جام جهاني عملا سودي نداشته باشد. حرفها همان حرفهاي تكراري. دلايل همان دلايل تكراري. قبل از جامجهاني كيروش در مورد خط زدن وريا همين حرفهايي را زد كه دوشنبه شب گفت و باز هم ما نفهميديم چرا وريا در اوج آمادگي دعوت نشد و در روزهايي كه با اوجش فاصله دارد، دعوت شده. مانند جوابهايش در مورد صادق محرمي و سيدجلال و گوچي. ما هنوز برايمان سوال است چرا گوچي ثانيهاي در جامجهاني بازي نكرد. اينكه كيروش عاشق مهاجمش است، اما بعد از خداحافظي او هيچ واكنشي نشان نميدهد، چطور توجيه ميشود؟ همانطور كه ما هنوز نميدانيم چرا كيروش ادعا ميكند گل عزتاللهي مقابل اسپانيا سالم است در حالي كه تمام دنيا گفتند گل ايران آفسايد بوده!