ذلت نصيب كه خواهد شد: رونالدو يا رئال؟
ليونل مسي گفته است رئال مادريد بدون رونالدو افت خواهد كرد؛ اين حدس بسياري از اهالي فوتبال است به ويژه اينكه رئال اين فصل زيدان را هم در اختيار ندارد. تيمي كه زيدان و رونالدو را از دست داده و جانشينان درخوري هم براي اين دو پيدا نكرده، بعيد هم نيست افت كند. ولي اين همه ماجرا نيست. رئالمادريد بهترين مربي اسپانيا را در اختيار دارد. لوپتگي اگرچه به شكل تحقيرآميزي از تيم ملي اسپانيا كنار گذاشته شد، ولي تيم به گل نشسته اسپانيا در يورو 2016 را به تيمي شاداب و قدرتمند در مسير رسيدن به جام جهاني تبديل كرده بود. حذف لوپتگي فقط به تحقير او منجر نشد؛ تحقير تيم ملي اسپانيا را هم در پي داشت. اسپانياي شاداب و هدفمند لوپتگي ميتوانست دست كم تا نيمه نهايي جام جهاني صعود كند. بايد ديد لوپتگي در رئال چه خواهد كرد. او صلاحيت فني لازم براي حفظ اقتدار رئالمادريد را دارد. لوپتگي البته كاريزماي زيدان را ندارد. بخت و اقبال زيدان هم بعيد است با او يا هر مربي ديگري باشد. زيدان خوشاقبالترين مربي اين قرن بوده تا به حال. اما فوتبال همهاش به بخت نيست. ناكامي زيدان در لاليگا مويد اين موضوع است. بخت و اقبال بيشتر به درد بازيهاي حذفي ميخورد. نقش دانش و صلاحيت فني در ليگ بيش از تورنمنتهاي حذفي است. اگر لوپتگي در جام جهاني سرمربي اسپانيا بود، ميشد درباره عملكرد او در مسابقات حذفي در بالاترين سطح ممكن قضاوت كنيم. ولي رئال حتي اگر امسال ليگ قهرمانان اروپا را از دست بدهد، امري كه بسيار محتمل به نظر ميرسد، با لوپتگي شانس قابل توجهي براي قهرماني در لاليگا دارد. ضمنا نبايد فراموش كنيم كه رئال با خود زيدان هم بعيد بود براي چهارمين بار پياپي قهرمان چمپيونز ليگ شود.
اما جدا از خلأ سرمربي كاريزماتيك، رئال بازيكن افسانهاياش را هم از دست داده است؛ اتفاقي كه مسي را از يكسو شوكه كرده و از سوي ديگر، اميدوار به قهرماني بارسلونا در ليگ قهرمانان اروپا. اگرچه به نظر ميرسد رئال بدون رونالدو افت خواهد كرد، ولي واقعيت اين است كه رئال گرت بيل را در اختيار دارد؛ بازيكني كه در غياب رونالدو ميتواند سوپراستار هر تيمي باشد. اينكه بيل در سالهاي اخير در سايه رونالدو قرار داشت، تا حدي يادآور سايهنشيني روبرتو باجو در تيم پرستاره ميلان در اواسط دهه 1990 بود. باجو بازيكن آس يوونتوس بود ولي وقتي به ميلان رفت، ديگر نتوانست همهكاره تيم باشد. البته مثالهاي نزديكتري هم وجود دارد. مثلا ديدي، بازيساز برزيل در جام جهاني 1958، وقتي به رئالمادريد رفت، در سايه دياستفانو قرار داشت و نميتوانست در رئال مادريد هم مثل تيم ملي برزيل ژنرال و بازيساز تيم باشد. رئال تيم دياستفانو بود و ديدي نبايد به آنجا ميرفت. گرت بيل هم نبايد به مادريد ميرفت. اما او هم اشتباه ديدي را مرتكب شد و تحتالشعاع رونالدو بازي كرد و چنانكه بايد ندرخشيد. يا دست كم هميشه درخشان نبود. هرچه بود، گرت بيل در اركستر رئال مادريد «ويولندوم» بود. ويولوناول رونالدو نبود. اما بيل خوششانستر از ديدي برزيلي است. اگر دي استفانو از مادريد نرفت، اين بار ستاره رئال رفته است و بيل ميتواند جاي خالي ستاره را پر كند و به جايي برسد كه مستحق آن است. آيا او از اين فرصت طلايي استفاده خواهد كرد؟ اين فصل معلوم خواهد شد.
اما جدا از بيل، رفتن رونالدو به شكوفايي كريم بنزما هم منجر شده است. بنزما در غياب رونالدو، ديگر مهاجمي مثل ماسارو نيست كه هميشه در اطراف ماركو فانباستن ميپلكيد تا ميلان به گل برسد. كار ماسارو فضاسازي براي فانباستن بود. گلهاي مهم و زيبا را معمولا فانباستن ميزد و ماسارو هم البته گل ميزد ولي گلهايش چندان شكوه و اهميتي نداشتند. درست مثل بنزما در سالهاي اخير. ولي الان بنزما ميتواند خودش نشان دهد در غياب رونالدوي جاهطلب و خودخواه. پس قصه به اين سادگي هم نيست كه در غياب رونالدو، رئال افت كند. حدس مسي ميتواند غلط از آب درآيد. از سوي ديگر، رونالدو هم ممكن است جدا از رئال افت كند. او در سه هفته اول سري آ خوب بازي كرده ولي گل نزده. بازي خوب بدون گلزني، اگر مكرر شود، اعصاب رونالدو به هم ميريزد و بازي خوبش هم ازدست ميرود. رونالدو به دنيا نيامده تا فقط خوب بازي كند. او براي خوب بازي كردن و گلزني به دنيا آمده است. او مارادونا نيست كه چنان خوب بازي كند كه از گلزني بينياز باشد. رونالدو براي اثبات خودش به گلزني فراوان نياز دارد. ولي مارادونا بدون گل زدن مكرر هم ميتوانست به همه ثابت كند كه بهترين است. به هر حال شايد برخلاف حدس مسي، رونالدو افت كند نه رئال. چيزي كه هست، احتمالا اين واقعيت پنهان است كه رونالدو و رئالمادريد، هر دو ميخواهند اين فراق به افت كردن ديگري بينجامد. اگر رونالدو اين فصل افت كند، رئالمادريد يكبار ديگر به همه دنيا ميگويد تيم ما به هيچ بازيكني وابسته و محتاج نيست و ما هميشه در قلهايم. اما اگر رئالمادريد افت كند، رونالدو ميتواند همچنان نقش كبك خرامان و مغرور را در ميادين فوتبال بازي كند و به همه بگويد: ببينيد رئال بدون من به چه روزي افتاده!